- فروغ فرخزاد شاعر بزرگسال است. چهطور شعرها را انتخاب کردهاید که اینقدر به روحیه و سلیقهی کودک و نوجوان نزدیک است؟
من شعرهای فروغ را بررسی کردم. آنهایی را انتخاب کردم که راحتخوان بودند و کلمات سخت نداشتند و حتی بچههای ۹ یا ۱۰ساله هم میتوانستند بهسادگی بخوانند. بعد سعی کردم از بین آنها شعرهایی را انتخاب کنم که فرازهای شعر فروغ باشد؛ مثل «پرواز را بهخاطر بسپار، پرنده مردنیست» که از شعرهای معروف فروغ است. بهجز این حواسم بود شعرهایی که انتخاب میکنم، به طبیعت یا به مفاهیم انسانی اشاره داشته باشد. از انتخاب شعرهایی که به بخش شخصی زندگی فروغ مربوط بود خودداری کردم. چون بهنظرم باید شعرها عمومی باشند تا نوجوانان بتوانند با آنها ارتباط بگیرند.
- اصلاً چه شد که فکر چنین کاری به ذهنتان رسید؟
نشر میرکا (واحد کودک و نوجوان انتشارات میرماه) که دوسالی است با آنها همکاری میکنم، این دغدغه را داشت که شاعران معاصر ایران را به کودکان و نوجوانان معرفی کند. این کار قبلاً در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هم انجام میشد؛ اما متوقف شد. بسیاری از شعرهای این شاعران از کتابهای درسی هم حذف شده است. برای همین با «نیما» و «ایرج میرزا» شروع کردیم و بعد من فکر کردم بهترین کار این است که شعرهای فروغ را انتخاب کنم و همراه تصاویری که از قبل با موضوعات زنانه کشیده بودم، بهصورت مجموعه دربیاورم.
- برای شاعران دیگر هم چنین برنامهای دارید؟
بله، قرار است روی شعرهای «سهراب سپهری» کار کنم و تصاویری با حال و هوای شعرهای او تصویرگری کنم.
- کمی هم دربارهی کتاب «تقتقتق...» برایمان بگویید که نامزد جایزهی کتاب سال شده است.
«تقتقتق...»، کتابی تصویری برای گروه سنی کودک است که انتشارات محراب قلم با تصویرگریهای «محمدحسین ماتک» آن را منتشر کرده. موضوع کتاب دوستی و سوءتفاهم است. داستان موشکوری را تعریف میکند که از زیر زمین بالا میآید و در بین راه، صدای تقتق میشنود. در واقع صدای هویج خوردن یک خرگوش است. موش کور و خرگوش با هم حرف میزنند و از خودشان نشانههایی میدهند که طرف مقابل میترسد. مثلاً موش کور میگوید من دندانهای تیز و دماغ پرمو دارم و خرگوش میگوید چشمهای من قرمز و دندانهایم تیز است. هردو فرار میکنند و وقتی روی زمین به هم میرسند، میفهمند که سوءتفاهمی پیش آمده و با هم دوست میشوند.