همشهری آنلاین: گیلانی چهارشنبهسوری را «کولْ کولِهْ چهارشنبه» می گویند و در این روزمانند همه ایرانیها جشن میگیرند. چهارشنبهسوری از ساعات اولیه صبح و تا ساعات پایانی شب د راین استان با شور و شعفی تمام گرامی داشته و جشن گرفته میشود.
بازار رفتن و آیینی به رنگ سبز
اگرچه روشن کردن آتش در این استان مانند دیگر نقاط کشور عنصر اصلی جشن به شمار می آید، اما یکی از کلیدیترین عناصر این روز، رفتن به بازار است. بازارهای گیلان در روز چهاشنبه سوری از رونق بسیار خوبی برخوردارند. زیرا اغلب مردم این استان، خرید مخصوص سفره هفت سین را در همین روز تهیه میکنند. همچنین باور دارند باید کالا و شیء تازهای برای خانه در این بازار خریداری کنند. خرید سبزی و گل و در کل گیاه و رستنی هم از آدابی است که مردم این خطه به آن عقیده دارند و سعی میکنند تا غروب حتما یک رستنی را به خانه ببرند. در برخی نقاط روستایی، مردم به جنگل میروند و شاخهای از درخت شمشاد را میچینند و به خانه میبردند و بر در خانه یا روی آینه میآویزند. همچنین شاخهای از شمشاد را بر سر مزارعزیزان از دست رفته می گذارند.
آتیل پاتیل
از دیگر رسمهای رایج در برخی شهرهای گیلان خرید دانه سپند مخصوص سفره هفتسین است. برخی افراد چند روز قبل از فرا رسیدن چهارشنبهسوری، دانههای سپند، خاک اره و گلپر را هفت رنگ میکنند و در بازار روی طبقها و چرخ های طوافی(دستفروشی) بساط میکنند. روی همه بساطها منقلی هم روشن است و مدام در آنها سپند و گلپر سوزانده می شود و هوای بازار آغشته به بوی این دانه های خوشبو میشود. فروشندگان هم مدام با خواندن، آتیل پاتیله مردم را دعوت به خرید می کنند. معمولا روی این بساطها دیگر اقلام مخصوص سفره هفت سین نیز فروخته میشود که آینه مهمترین آنهاست.
بساط سبزیفروشیها
یکی از ویژگیهای بارز این روز، پهن شدن بساطهای سبزیفروشی در گیلان است. اغلب زنان روستایی از روز قبل محصولات جالیزی خود را که شامل انواع سبزیهای خورشتی و خوردنی میشود برای فروش به شهرها میآورند. در شرق گیلان بانوان در همان ساعات اولیه صبح به بازار میروند تا حتما برای تهیه غذای ناهار سبزی خودرویی به نام «تورنگ زبونی» یعنی (زبان قرقاول) را برای تهیه نوعی «تره» خریداری کنند. معمولا این تره را با ماهی دودی میل میکنند. البته هنگام شام هم ماهی عنصر اصلی غذاهاست.
جاروکردن ویژه روز چهارشنبهسوری
یکی از عادات بانوان گیلانی در صبح چهارشنبهسوری، رفت و روب نمادین خانهها بود. آنها با به دست گرفتن جاروی دستی، از انتهای خانه شروع میکردن به رُفتن منزل. آنها حین جاروکردن، واژههایی با بار معنایی منفی را به زبان میآوردند و به جاروکردن ادامه می دادند. مثلا میگفتند: بدی، بیماری، فقر، نکبتی، شومی، بدبختی و دیگر الفاظی از این دست. بعد با خاک انداز خاکروبهها را جمع میکردند و از در خانه بیرون و در کوچه میریختند. بعد از این کار دوباره به جاروزدن ادامه میدادند و بیآنکه نوک جارو به زمین بخورد، کلماتی با بار معنایی مثبت مانند؛ خوبی، خوشبختی، سلامت، برکت، کامرانی و دیگر واژههای مثبت را به زبان میآوردند و جارو زدن را تا انتهای خانه ادامه میدادند.
سوزاندن ساقههای برنج
گیلانیها به ساقه برنج «کلش» میگویند. برعکس سایر نقاط ایران، در گیلان رسم است که برای افروختن آتش شب چهارشنبهسوری کلش بسوزانند. در اغلب خانههای کشاورزان کلشها را برای خوراک دام انبار می کنند. اما مردم شهر یکی دو روز قبل از فرا رسیدن چهارشنبهسوری به روستاها میروند و کلش تهیه می کنند و به خانه میآورند. در غروب چهارشنبهسوری در حیاط خانه ها یا کوچهها در ۷ نقطه آتش روشن می کنند و با خواندن شعر «کولْ کولِهْ چهارشنبه / فرده بهار شنبه» از روی آنها میپرند.
همچنین رسم است که در این شب در خانهها اسپندی را که از بازار برای سفره هفت سین خریدهاند، دود کنند.
چهارشنبهسوری در نقاط مختلف استان
آب دومین عنصر مهمی است که به اشکال مختلف در مراسم چهارشنبهسوری در گیلان کاربرد دارد. در اغلب نقاط روستایی شرق گیلان، در چهارشنبهسوری ظرف آبی از رودخانه یا چشمه به خانه میبرند و بعضی هنگام بردن آب باکسی سخن نمی گویند د و این آب را «لال آب» مینامند.
در منطقه املش نیز جوانان کوزهای برمیبردارند و آن را آب هفت چشمه پر میکنند و این آب را به طرف آسمان میپاشند تا سال بارانی داشته باشند و با بقیه آن سر و روی خود را میشویند تا سلامتی بیاورد و بخشی از آب را در مرزعه میپاشند تا زمین پر محصول شود. در منطقه دیلمان از توابع سیاهکل نیز صبح چهارشنبه مردم به حمام میرفتند و با نوعی جام برنجی معروف به چل طاس (چل کلید) پنج تا هفت یا نه جام آب روی سر خود میریختند. همچنین در مناطق تالش، رودبار و شرق گیلان، بهویژه مناطق کوهستانی رسم است که شب چهارشنبهسوری از روی آب روان میپرند و این کار را موجب دفع بلا و بیماری میدانند. در منطقه رستم آباد رودبار پس از پریدن از روی آب، بزرگ خانواده دو سنگ از داخل آب برمیدارد؛ یکی را در انبار برنج و دیگری را در انبار آرد میگذارد تا برکت بیاورد.
چارشنبه خاتون
درباورهای مردمی تالش هم شخصیتی افسانهای به نام «چارشنبه خاتون» وجود دارد. مردم این منطقه در گذشته باور داشتند، این پری گیسو بلند در شب چهارشنبهسوری به خانهها سر میزند و از غذاهای خاص چهارشنبهسوری که برایش گذاشتهاند، لقمهای میخورد و برای خانوادههایی که خانه خود را در آستانه بهار و سال نو پاکیزه کردهاند، دعا میکند و به آنها برکت میدهد.
مردم این مناطق برای دیدن چارشنبه خاتون باید بعد از نیمه شب چهارشنبه آخر سال سر قدیمیترین چاه آب منطقه میرفتند، سر در چاه فرو میبرند و «چارشنبه خاتون» را صدا میزدند. در افسانهها آمدهاست که هرگاه آب چاه بجوشد، خاتون بلند بالای گلابتون گیسوی چهارشنبه از آن بیرون خواهد آمد و به گوش کسی که صدایش کردهاست سیلی خواهد زد، اگر کسی که سیلی خورده نترسد، فرار نکند و بیهوش نشود، هر آرزویی کند چهارشنبه خاتون برآورده میکند.
آیینیهایی برای دختران دم بخت
معمولاً اگر دختر دم بخت در خانه داشته باشند، خریدن اسپند سفره هفت سین در شب چهارشنبهسوری برعهده اوست. در گیلان همچنین رسم بود که مادران چیزی را بهانه میکردند و با همان بهانه، دعوایی دروغین با دختران دم بخت راه می انداختند و با جارو به آنها می زدند و برای تهیه و خرید چیزی از خانه بیرون می کردند تا بختشان باز شود.
بره گردانی
«بره گردانی» از رسمهای مسوخ شده ویژه شب چهارشنبهسوری در مناطق کوهپایهای گیلان بود. در این رسم گالشها یا همان دامداران گیلانی بره سفیدی را انتخاب ، پشتش را با حنا رنگ می کردند و دستمال رنگینی به گردنش میبستند و به خانه روستاییان میرفتند.
بره را در اطاق نشیمن رها میکردند، بره در اتاق گشتی میزد و صاحب خانه یکی دو سکه پول و مقداری آجیل و شیرینی در دستمال گردنش میریخت، بچهها هم دستی به سر و گوش بره میکشیدند و نوازشش میکردند. گالش هم سال نو را مبارک میگفتند و با بره به خانهای دیگر میرفتند. بره گردانی را گاهی شب اول سال هم انجام میدادند و مردم پای بره را خوب و خوش شگون میدانستند.
فال گوش ایستادن، قاشق زنی، شال اندازی، کوزه شکستن هم از دیگر آیینهای مرسوم در چهارشنبهسوری بوده که اکنون فراموش شدهاند.
جمع کردن خاکستر
«هوشنگ عباسی»، پژوهشگر گیلانی معتقد است: «در غروب آخرین چهارشنبه سال، گیلانیان ۳، ۵ یا ۷ کپه آتش، از کاه و ساقه خشکیده برنج آتش میافروزند و از روی آن میپرند و اشعار مختص این مراسم را میخوانند.
پس از پایان مراسم، خاکستر کاه سوخته را در پای گیاهان میریزند و بر این باورند که این کاه سوخته، موجب افزودن بار و میوه درختان میشود، همچنین درشب چهارشنبهسوری با طبخ انواع غذاها باور دارند که بیماری ها از افراد رویگردان شده و سلامتی به افراد خانواده رو میآورد».