همشهریآنلاین:خراسان شمالی، شامل ۸ شهرستان با قومیتهای مختلف مانند کرمانج، ترکمن، تات، کرد و فارس است که هر یک از آنها فرهنگ خاص خود را دارند. تاریخ فرهنگی این منطقه بسیار درخشان و زبانزد است. وجود قومیتهای مختلف باعث شده تا شاهد آداب و رسوم و آیینهای ویژهای در خراسان شمالی باشیم. همه ساله و در فصول مختلف سال مراسم متفاوتی در این استان برگزار میشود که برخی از آنها منطقهای هستند و برخی همزمان با آیینهای ملی برپا میشوند. جشن شب چهارشنبهسوری از آندست رسمهای مشترکی است که مردم این استان با یکسری از نمادهای بومی و منطقهای همه ساله و همزمان با مردم سراسر کشور آن را برگزار میکنند.
پریدن از روی آتش
افروختن آتش و پریدن از روی آن از مهمترین عناصر جشن شب چهارشنبهسوری است که مردم خراسانشمالی بر برپایی آن آقدام میکنند. در غروب چهارشنبه آخر سال بوتهها و چوبهای نازک را روی هم میچینند و آتش میزنند که بوتهافروزی در گذشتهها بر روی پشتبامها نیز انجام میشد. اهالی خراسانشمالی در غروب هنگام بوتههایی را روی هم میگذارند و خورشید که به تمامی پنهان میشود، آن را میافروزند و در بعضی نقاط ایران برای شگون، وسایل دورریختنی خانه از قبیل پتو، لحاف و لباسهای کهنه را نیز میسوزانند.
ساکنان محلههای قدیمی و روستانشین خراسانشمالی اعتقاد دارند در این شب با پریدن از روی آتش بلا، درد، بیماری و نحسی از آنان تا آخرین چهارشنبه سال آینده دور میشود. آنها همچنین با سوزاندن و دودکردن اسفند و کندر، افشاندن گلاب و مواد خوشبوکننده و سوزاندن خار و خاشاک و شاخههای خشک درختان در آخرین چهارشنبه، شب را به خوشی میگذرانند. همچنین دودکردن اسفند در این شب بین مردم استان رواج دارد.
چله چخدی بهارگلده
«چله چخدی، بهارگلده / دنه دنه نارگلده»، یعنی؛ «چله رفت، بهار آمد / انار دانه دانه آمد» از جمله آیینی بود که با بیرون شدن از چله کوچک و نزدیک شدن عید نوروز مردم برخی مناطق خراسان شمالی هر ساله این روز را جشن میگرفتند.
همچنین یک هفته مانده به شب چهارشنبهسوری پسران نوجوان با جمعآوری تکهپارچههای نخی به وسیله آن یک توپ پارچهای درست میکردند و اطرافش را با سیمی نازک میپیچیدند. سپس آن را چند روزی داخل نفت قرار میدادند و در شب چهارشنبهسوری این توپ پارچهای را میافروختند و دور سرشان میچرخاندند یا آن را به سمت بالا پرتاب میکردند و آتشبازی راه میانداختند.
خرید کالای تازه
«قاسم مهرنیا»، پژوهشگر فرهنگ و باورهای مردمی خراسان شمالی آوردهاست: «خرید کالاهای تازه از رسمهای مردمی استان در شب چهارشنبهسوری است. مردم از گذشته بر این عقیده هستند که با ورود کالای تازه، کهنگی از خانه خارج و تازگی جایگزین آن میشود.»
پختن آش هفت رنگ
پختن آش چهارشنبهسوری با مشارکت زنان همسایه یکی از مراسم مردم خراسانشمالی است. هر یک از همسایگان هر اندازه که میتواند حبوبات مورد نیاز پخت آش را میآورد تا آش را بپزند. در پختن این آش از هفت نوع مواد اولیه مانند: سبزی، نخود، لوبیا، رشته، اسفناج، آب و نمک استفاده میشود. هنگام پختن این آش هم بانوان شعر کرمانجی «چَلَه چو بهار هاد گِرمِه دَ نَه دَ نَه هاد» را می خوانند که معنی آن «زمستان رفت بهار آمد، آش دانه دانه آمد» است.
پختن غذای هفت رنگ
برخی از مردم خراسان شمالی هم در این شب غذای هفت رنگ میپزند یعنی غذایی که در داخل آن از هفت مواد مانند نخود، لوبیا، برنج استفاده شود(مانند قابلی)، آنها معتقدند که باید آخر هفته سال حتما غذایی پخته شود.
کوزهگردانی
کوزهگردانی هم از دیگر رسمهای شب چهارشنبهسوری در این استان است. در این رسم یک کوزه را در بین مردم می چرخانند و هر کس سکه ای در آن می اندازد و بعد از جمعکردن سکهها کوزه را از بالای پشت بام یا یک بلندی به زمین میاندازند. شکستن و پرتشدن سکهها نشان از رفع بلا برای آنها دارد.
ملاقهزنی
ملاقهزنی هم از آیینهای قدیمی ویژه شب چهارشنبهسوری در خراسان شمالی بود. در این مراسم نوجوانان با پوشاندن سر و صورت خود به در خانهها میرفتند و با ملاقه در خانهها را میزدند و با خواندن این شعر ترکی «خَله خَله خَلتَمه به/ بُگُیجه گَلیَم یِمِرته به»، یعنی، «خاله خاله دستمالم بده/ شب که میام تخممرغ بده» ملاقه را از لای در به داخل خانه می بردند و صاحبخانه با نیت کردن در درون ملاقه هر چه که میتوانست از پول گرفته تا نخود، شیرینی و سنجد هدیه میداد.
فالگوش ایستادن
فالگوش ایستادن دختران دمبخت هم از رسمهای ویژه شب چهارشنبهسوری در این استان بود. در غروب چهارشنبهسوری، دختران در مسیرهای مختلف میایستادند و به صورت مخفیانه صحبتها را گوش میدادند. اگر خبر خوبی میشنیدند تفسیر میکردند سال خوبی در پیش دارند و اگر خبر بدی میشنیدند تفسیر منفی میکردند. به همین دلیل مردم استان سعی میکردند در این شب حرفهای امیدبخش بزنند تا خدای ناکرده کسی حرف بد نشنود.
شالاندازی و کیسهانداختن
شالاندازی هم از رسمهایی بوده که بیشتر از سوی نوجوانان و جوانان انجام میشد. در این مراسم آنان سر و صورت خود را زیر چادر و دستمال پنهان میکردند و با خواندن ترانههای محلی به روی پشتبامهای آشنایان و همسایگان میرفتند و از روزنه پشتبام که بیشتر مواقع روزنه بخاری بوده شال را به درون خانه میانداختند و صاحبخانه هدیهای در شال میگذاشت. همچنین در روستاها جوانان کیسهای با بند بلند از بالای سوراخ پشتبام همسایهها به داخل خانه میانداختند و هدیه چهارشنبهسوری را از صاحبخانه طلب میکردند.
شکستن کوزه در بجنورد
«لیلا اسدی»، یکی از محققان فرهنگ عامیانه بجنورد آوردهاست: «در گذشته شهروندان بجنوردی در کوزههای دستهشکسته و لبپریده یک تکه زغال به نشانه سیاهی زمستان و یک سکه به عنوان صدقه میانداختند و از روی یک بلندی کوزه را به پایین پرت میگردند و میگفتند سال نو، کوزه نو.
این محقق بجنوردی گفتهاست: «در سالهای نه چندان دور مردم در این شب به خانه بزرگترها میرفتند و با نشستن دور کرسی و خوردن تنقلات، آمدن بهار و سالی نو را جشن میگرفتند».
اسدی افزوده است: «پختن آش گندم هم در شب چهارشنبهسوری بین بجنوردیها رایج بود.
در دیگ این آش، یک منجوق آبی میانداختند و باور داشتند این منجوق نصیب هر کسی شد سال جدید، سال خوبی برایش باشد. همچنین از دیگر نکات بارز در شب چهارشنبهسوری این است که این جشن به نوعی به زنها به ویژه دختران دمبخت و از دم بخت گذشته مربوط میشود. در این شب مادران، دختران دمبخت را به شکلی نمادین با توپ و تشر از خانه بیرون میکردند یا به دنبال چیزی واهی میفرستادند تا در آن هنگامهای غروب در خانه نمانند».
دورهمی و کوزهشکنی
همچنین در گذشته مردم این استان در کوزههای دستهشکسته و لبپریده یک تکه زغال به نشانه سیاهی زمستان و یک سکه به عنوان صدقه میانداختند و برای رفع بلا از روی یک بلندی کوزه را به پایین پرت میکنند و برخی از مردم هم در جلوی در حیاط تخممرغ میشکنند.
شب آخرین چهارشنبه سال اهل خانواده دور هم مینشستند و بعد از کلی صحبتهای خوب و خوش، مقداری زغال به نشانه سیاهبختی، کمی نمک به نشانه شور چشمی و یک سکه به علامت تنگدستی در کوزه یا ظرف شیشهای میانداختند و هر یک از افراد خانواده یک بار آن را دور سر خود میچرخاند و آخرین نفر، کوزه را بر سر بام یا در خانه میبرد و آن را به کوچه پرتاب میکرد و میشکست.
چهارشنبهسوئی
«چهارشنبهسوئی» از آیینهای فرعی مربوط به چهارشنبهسوری در خراسان شمالی بود. مردم در سحرگاه این روز برای آوردن آب به سرچشمهها میرفتند.شالاندازی نیز یکی دیگر از آداب چهارشنبهسوری بود، که پس از مراسم آتشافروزی جوانان به بام همسایگان و خویشان میرفتند و از روی روزنه بالای اتاق (روزنه بخاری) شال را به درون میانداختند، صاحبخانه میبایست هدیهای در شال میگذاشت. از دیگر مراسم چهارشنبهسوری فالگوش بود و آن بیشتر مخصوص کسانی بود که آرزویی داشتند، مانند دختران دمبخت یا زنان در آرزوی فرزند.