همشهری آنلاین: راهاندازی کارناوال شادیآفرین «کوسه گردی» تا چند دهه پیش در استان مرکزی و برخی شهرهای آن مانند خمین، اراک و شازند مرسوم بود.
کوسه ناقالی که نمایشی شبیه به نمایش «کوسه گردی» است ازچنددهه گذشته به این طرف و با تغییر شرایط زندگی روزمره، برپایی نمایش سیار کوسه ناقالی دراستان منسوخ شده، اما خوشبختانه در یکی دوسال اخیرا با تلاش فعالان فرهنگی شاهد احیای این نمایش آیینی در این استان هستیم.
در گذشتههای دور این نمایش بعد از سپریشدن چله بزرگ زمستان و در اوایل چله کوچک برگزار میشد. گفتنی است به دلیل فرحبخش و شادبودن نمایش کوسه ناقالی، گردانندگان آن، این نمایش را تا قبل از حلول سال نو نیز در برخی نقاط استان اجرا میکردند.
درباره تاریخ و علت برپایی کوسه ناقلدی پژوهشهای فراوانی انجام شده، با این وجود اما، منشاء اصلی آن هنوز پوشیدهاست و بههمین دلیل نمیتوان درباره آن نظر نهایی داد.
کوسه ناقالی از گذشتههای دور در اکثر روستاهای استان مرکزی برگزار میشد و در آن روستاییان با اجرای نمایش ویژهرفتن زمستان و آمدن بهار را جشن میگرفتند.
تعداد اعضای گروه نمایشی کوسه ناقالی معمولاً بین ۵ تا ۱۰ نفر بود. کوسه، جُبه نمدیای را وارونه میپوشید. همچنین زنگولهای بهدست میگرفت و تعدادی زنگوله به لباس و دو زنگوله دیگر هم به زانوان خود میبست.
صورت کوسه را سفید میکردند و یک تکه پوست بزغاله هم بر سرش میکشیدند که در آن سوراخهایی برای دیدن و نفس کشیدن در نظر گرفته شده بود. کوسه همچنین کمربندی معمولا از جنس ریسمان، چرم پهن یا پارچه به صورت شال به کمر میبست و زنگولهها را برآن میآویخت. پاپیچ مخصوص چوپانان هم از ملزمات پوشیدنیهای کوسه بود و یک چوبدستی هم به دست میگرفت.
نقش همسر کوسه را که به آن عروس میگفتند پسر نوجوانی بازی میکرد. عروس هم پیراهن زنانه میپوشید و چادر برسر میکرد. عروس بعد از پوشیدن لباس مبدل هفت قلم آرایش میشد و با گروه نمایشی حرکت میکرد.
۲ شخصیت دیگر نمایش که به آنها «تگه» میگویند نیز هر یک با گذاشتن ۲ جارو روی سرهای خود به عنوان شاخ، گروه نمایشی را همراهی میکردند. آنها با بستن چند زنگوله به لباسهای خود و در دست گرفتن توبره یا سطل، وظیفه جمعآوری هدایا را نیز بر عهده داشتند. همچنین نوازندگان ساز و دهل گروه را همراهی میکردند. هرگاه گروه نمایشی در محلهها به راه میافتادند، تعدادی از کودگان پشت سر آنها میرفتند و اشعار ویژه نمایش را میخواندند.
دسته کوسه ناقالی در کوچهها به گردش درمیآمدند. کوسه پیشاپیش گروه حرکت میکرد و با تکاندادن خود زنگولهها را بهصدا درمیآورد. کوسه بر در هر خانهای که میرسید وارد آنجا میشد و یک راست سراغ آغل گوسفندان میرفت و با چوبدستی ضربهای به در آنجا میزد و سپس زنگولههای خود را به صدا درمیآورد و این شعر را میخواند:
«ناقالی گنده گنده / چهل رفته پنجاه مانده
بزتان بره میزاد / میشتان بزغاله میزاد
گربهتان سگ توله میزاد / زنتان بچه میزاد
نافالی به این بزرگی / کالا پالا نداره
مشتی رفته براش بیاره / الله نگش بداره
ناقالی گُنده گُنده / چیزی باقی نمانده
بعد از آوازخوانی کوسه، تگهها چوبدستیهایشان را به هم میکوبیدند و عروس و کوسه با هم میرقصیدند، گاهی هم کوسه با یکی از تگهها کشتی میگرفت که نشانه رقابت بر سر عروس بود، در این کُشتی کوسه شکست میخورد و غش میکرد که برای اجرای دوباره نمایش مردم به او شیر و کره میخوراندند تا نمایش در خانه و محلهای دیگر ازسر گرفته شود.
باید توجه داشت که آیینهای مشابه کوسه ناقالی استان مرکزی در برخی استانهای شمالغرب ایران برگزار میشود.