همشهری آنلاین: مازندرانیها از روزهای پایانی نیمه نخست اسفند به استقبال بهار میروند. مازندرانیهای قدیمی و آنهایی که هنوز در روستاها و مناطق کوهستانی ساکنند بر این باورند که بانزدیک شدن نوروز زمین نفس میکشد و گرم میشود.
خانهتکانی، بهجا آوردن رسم چهارشنبه سوری، خرید اقلام نوروزی اعم از خوراکیها و غیر، سبزه سبزکردن، پختن سمنو، راهاندازی نمایشهای حاجی فیروز و عروس گولی در غرب و نوروخوانی در همه نقاط مازندران و همچنین پختن شیرینی عید و پهن کردن سفره هفتسین از عادتهای مردم این استان در نوروز است. با این وجود مردم این استان رسمهای دیگری برای سال نو دارند که در ادامه تشریح میشود.
رسم مارِمه
وقتی زمزمه آمدن بهار و سال نو به گوش میرسد شخصیتی آیینی به نام «سال مِج» یعنی کسی که در سال نو اولین گام را در خانهها میگذارد خود را برای انجام رسم «مارمِه» یا «مادِرمِه» آماده میکند تا مردم یک سال جدید دیگر را آغاز کنند و پای هفتسین بنشینند.
«سال مِج» همان شخصی است که از اعضای خانواده یا دوستان و بستگان انتخاب میشود تا با در دست داشتن سینی تحویل سال که مزین به قرآن، یک ظرف آب، سبزه، «تِتی» یا شکوفههای بهاری و چند سکه و برنج است، وارد خانه شود. «سال مِج» معمولا فردی است که دیگر اعضای خانواده معتقدند خوشقدمتر از بقیه است و ورودش به خانه در نخستین لحظات سال جدید به خانه برکت میآورد. گاهی حتی همین اعتقاد باعث میشد که خانوادهها از فرزند یکی از همسایهها یا بستگان بخواهند که برای آنها «مارمه» را انجام دهد و سال نو را به خانه بیاورد.
«سال مِج» باید لحظاتی پیش از تحویل سال از خانه بیرون میرفت. قدیمترها رسم بر این بود که فرد حتی از حیاط هم خارج میشد و کنار دروازههای قدیمی منازل میایستاد تا سال تحویل شود. پس از تحویل شدن سال، «سال مِج» وارد خانه میشد و از ظرف آبی که در سینی داشت، مقداری آب پای در هر اتاق میریخت تا خیر و برکت سال جدید را به خانه بیاورد. او در هر اتاق خانه نیز یک شاخه سبز یا شکوفه بهاری قرار میداد تا طراوت بهاری را به همه قسمتهای خانه هدیه دهد و سپس از بزرگ خانه عیدی خود را دریافت میکرد.
چیدن گیاه همیشگ
سبزینگی بخشی جدانشدنی از زندگی مردم مازندران است. برای همین در سینی تحویل سال خود حتما شاخه سبزی قرار میدادند تا سالی سبز داشتهباشند. در برخی مناطق استان و به ویژه مناطق غربی این شاخه سبز صرفا نوعی گیاه است که پیش از نوروز در مناطق جنگلی میروید.
«همیشِگ» نام این گیاه است که روی دامنهها و حتی گاهی روی صخرهها میروید و سبزنگی خاصی دارد. این گیاه که از آن به نام «همیشه بهار» هم یاد میشود، به این دلیل برای نوروز مازندرانیها انتخاب میشد که حتی با جدا شدن از ریشه، برای مدتی طولانی سبز و تازه میماند. طولانیبودن مدت سبزینگی این گیاه باعث شده که مازندرانیها آن را «همیشِگ» به معنای «همیشگی» بنامند. هنوز هم فروش «همیشگ» یا «همیشه بهار» در شهرهای غربی مازندران مرسوم است. عدهای در روزهای پایانی سال با حضور در جنگلها اقدام به جدا کردن این شاخههای بهاری میکنند و آنها را در بازار میفروشند.
یاد گذشتگان
یکی از سنتهای همیشگی مازندرانیها در نوروز و پس از تحویل سال، حضورشان در آرامگاههاست. علاوه بر خانوادههایی که در طول سال پشت سر گذاشته شده عضوی را از دست دادهاند، معمولا عمده خانوادههای مازندرانی به ویژه در روستاها، آرامگاهها نخستین محلی است که در سال جدید در آن حضور مییابند. بازدید از خانوادههایی که در سال گذشته یکی از عزیزان خود را از دست دادهاند هم بخشی از این فرهنگ است که تقریبا در همه جای کشور دیده میشود، اما در مازندران با عنوان «دیدن» از آن یاد میکنند.
تخم مرغ عیدی
عیدیهای مازندرانیها معمولا عیدیهایی متفاوت بود. تخممرغ رنگی پای ثابت همه سفرههای نوروزی مازندران در گذشته بود. البته تفاوت این تخممرغهای رنگی با تخممرغهای رنگی امروزی در این بود که با آبرنگ و گواش و مدادرنگی یا رنگهای طبیعی رنگ میشد. مادران پوست پیاز قرمز یا پیاز زرد را جدا میکردند و در آب میریختند و سپس تخممرغها را در آن قرار میدادند تا بجوشد؛ هم تخممرغ آبپز میشد و هم پوست پیاز در همین جوش خوردنها رنگ پس میداد. به این ترتیب تخممرغها رنگی میشدند. بعضیها هم از برخی گیاهان رنگی دیگر استفاده میکردند تا رنگ تخممرغ متفاوتتر شود. مثلا لبو که باعث میشد تغممرغ کاملا قرمز شود. این تخممرغها مهمترین عیدیهای مازندرانیها بودند که بخشی از سرگرمی عیددیدنیها را رقم میزدند و بازی تخممرغ جنگی در بیشتر مهمانیهای نوروزی انجام میشد. افراد دو سر تخممرغهایی که عیدی میگرفتند را باید به هم میزدند و هر تخممرغی که میشکست باید به فرد برنده تحویل داده میشد.
خوردنیهای عید
پختن سبزی پلو ماهی در شب عید از دیگر رسمهای مردم مازندران است مردم این دیار در شب عید سعی دارند که سبزی پلو با ماهی میل کنند.
همچنین در گذشته رسم بر این بوده که چند روز مانده به عید مقدار زیادی برنج را بخیسانند و بعد از خیس خوردن کامل، آب آن را بکشند و با «دنگه سر» یا همان آسیای دستی برنج خیس خورده را بسابند. به این برنج سابیده هم «دنکو» می گویند. سپس دنکو را روی حرارت ملایم تفت میدادند آن وقت با پودر قند و روغن حیوانی حلوا درست میکردند. هم چنین با ترکیب دنکو با شیر و تخممرغ، نان «کماج» میپختند. از خوردنی های دیگر نوروز «بئو دونه» است که آن هم از برنج پخته و خشکشده درست میشود.
برنج خشکشده را در روغن بسیار داغ می ریزند که فورا پفکی می شود آن را در ظرفی میریزند و بر رویش عسل یا شیره خرمالو یا شکر میپاشند و مصرف میکنند. از خوردنیهای دیگر نوروز نان تنوری ریز است که از آرد گندم، تخممرغ، شکر و روغن درست میشود.
سیزدهبدر
مازندرانیها در آخرین روز از جشن های نوروزی مانند سایر مردم ایران به دامن طبیعت میروند، سبزههای سفره هفتسین را پس از گره زدن به آب میسپارند و تا عصر در همانجا باقی میمانند و جشن میگیرند.