به گرارش همشهری آنلاین، نیویورکتایمز در یادداشتی به قلم دونالد مکنیل، پژوهشگر اپیدمیها آورده است: دو راه برای مبارزه با اپیدمیها وجود دارد: روشهای قرونوسطایی و روشهای مدرن. روش مدرن به معنای تسلیم در برابر قدرت عوامل بیماریزاست. تصدیق کنید که عوامل بیماریزا غیرقابلتوقف هستند و سعی کنید با اختراعات مدرن قرن بیستم از جمله واکسنهای جدید، آنتیبیوتیکها و مراقبتهای بیمارستانی تخصصی از یکسو و دوربینهای حرارتی که در جستجوی افراد مبتلا به تب هستند، از سوی دیگر با شیوع بیماریهای اپیدمیک مبارزه کنید.
راه قرونوسطایی که از دوران اپیدمی «مرگ سیاه» به ارث رسیده، خشن است: مرزها را ببندید، کشتیها را قرنطینه کنید، شهروندان را در شهرهای شیوع بیماری وحشتزده منزوی کنید.
برای اولینبار بیش از یک قرن پیش، جهان تصمیم گرفت که با یک ویروس جدید و وحشتناک به جای دستکش لاتکس، با مشت آهنین مقابله کند. این روش حداقل برای مدتی کار کرد و ممکن است هنوز هم در خدمت یک هدف مشخص موثر باشد.
رهبر چین، شی جینپینگ توانست شهر ووهان را (که شیوع ویروس کرونا از آنجا آغاز شد) با همین روش قرنطینه کند زیرا چین مکانی است که یک رهبر همیشه از خود میپرسد: "مائو چه خواهد کرد؟" و فقط همان روشی را اجرایی خواهد کرد که نظام باورهای اساسی چین از او میخواهد. بر اساس بوروکراسی مذکور، هیچ فردی اجازه خروج از ووهان را نداشت؛ حتی اگر مجبور بود در خیابانها بخوابد.
کاخسفید نیز در خلاف روال تاریخ اخیر آمریکا، تصمیم گرفت که با اقدامات تهاجمی مانند ممنوعیت ورود غیرآمریکاییهایی که اخیرا در چین بودهاند با موضوع مواجه شود و به آمریکاییها توصیه می کرد که به چین یا کرهجنوبی نروند و این، یعنی همان روش قرونوسطایی که مدتها بود در این کشور دیده نشده بود. البته، پیش از این نیز برخی ایالتها و شهرها در شرایط حاد اقدام به قرنطینههای محلی کردهاند؛ اما طبق گفته دکتر هوارد مارکل، مورخ پزشکی و نویسنده کتاب "قرنطینه!"، از سال۱۸۹۲ تاکنون در تاریخ ایالاتمتحده هیچ نوع محدودیت ملی برای ورود به این کشور وجود نداشته است.
در آن سال، رییسجمهور بنیامین هریسون دستور داد که کلیه کشتیهای هامبورگ به مدت ۲۰روز در خارج از ساحل نگهداری شود؛ زیرا مقامات آن شهر، بعنوان یکی از بزرگترین بنادر جهان، مشکوک به وبا بودند. ظاهرا این طرح موفق شد. ایالات متحده در سالهای ۱۸۳۲، ۱۸۴۹، ۱۸۷۰ و ۱۹۱۰ شیوع وبا داشت؛ اما در سال۱۸۹۲ خیر.
بسیاری از چهرههای بهداشت عمومی جهان، بستن مرزهای یک کشور را یک تاکتیک باستانی و تقریبا غیرممکن در عصر جت میدانند؛ اما برای دونالد ترامپ، رییسجمهور ایالاتمتحده، چنین اقدامی طبیعی است. وی در سال۲۰۱۴، هنگامی که تعدادی از کارکنان پزشکی قهرمان آمریکایی در حین نبرد با ابولا در غرب آفریقا آلوده شدند، درخواست کرد همانجا بمانند تا بمیرند!(البته آنها برگشتند و زنده مانده بودند).
سرعت و کشندگی ظاهری این ویروس باعث شد تا پزشکان باتجربه کارگروه ویروس در کاخ سفید تاحدودی نگران شوند. این ویروس با سرعتی خیرهکننده در حال انتشار است. گرچه دادههای دقیقی درباره وضعیت انتشار نداریم؛ اما بههرحال، دادههای رسمی نیز بیش از حد نگرانکنندهاند و برخی کارشناسان سرعت انتشار این ویروس را به آنفولانزای اسپانیا که در سال۱۹۱۸ در بخشهای گستردهای از جهان قربانی گرفت، تشبیه میکنند. در نتیجه، کارشناسان بهداشت کاخسفید تأیید کردند که بهتر است ارتباطات هوایی با چین نیز تا مدت زمانی نامشخص قطع شود.
آنها حتی ایستگاههای قرنطینهای را در پایگاههای نظامی ایجاد کردند؛ شبیه همان کاری که ونیزیها در زمان اوج شیوع مرگ سیاه(طاعون) در جزیره ونیز انجام دادند. این امر باعث شده تا برای سایر متخصصان بهداشت عمومی وضعیتی پیچیده رخ دهد. اغلب متخصصان بهداشت عمومی معتقدند محدودیتهای مسافرتی میتوانند بیش از آنکه باعث جلوگیری از شیوع بیماری شوند، منجر به بروز وحشت، احساس بدبختی و مرگ شوند. جمعیت قرنطینهشده ممکن است بیمارستانها را محاصره کنند و میزان عفونت را نیز تشدید کنند. مرزهای بسته میتواند ورود داروهای حیاتی مانند انسولین را قطع کند. بسته شدن کارخانه و مغازه بهمعنای از بین رفتن دستمزد، ایجاد مشکلات و احتمالاً تشدید رکود اقتصادی میشود.
به طور رسمی، سازمان بهداشت جهانی با محدودیتهای سفر و تجارت مخالف است. حتی زمانی که در ۳۰ژانویه این بیماری خطرناک را یک اورژانس جهانی اعلام کرد، کشورها را تشویق به منزوی و ایزوله کردن یکدیگر نکرد.
اما اکنون نوع واکنش سازمان بهداشت جهانی با کرونا در چین تفاوتی معنادار با بیانیههای دیگر این سازمان دارد. رییس سازمان بهداشت جهانی که همراه تیمی از چین بازدید کرده، میگوید این هفته چین "یکی از باستانیترین استراتژیها را انجام داد و در قالب یکی از بلندپروازانهترین، چابکترین و هجومیترین اقدامات بیماری را بهشکلی تاریخی مهار کرده است".
تنها نتیجهای که میتوان از این اظهارنظر گرفت، این است که تیمهای الگویابی ویروسی در سازمان بهداشت جهانی نتیجه گرفتهاند که محدودیتهای مسافرتی گسترش ویروس در خارج از چین را طی دو تا سه هفته اخیر کاهش داده است. از نظر ایالاتمتحده، احتمالا تأخیر ورود بیماری با کمک ایزوله کردن چین بسیار بیشتر بود. دادههای مربوط به ترافیک هوایی نشان میدهد که پروازهای چین به ایالاتمتحده چندین برابر پروازهای چین به اروپا کاهش یافتهاند.
البته اکنون در کالیفرنیا مواردی از بیماری مشاهده شده است؛ اما هیچ نشانهای از شیوع گسترده بیماری مانند مواردی که در ایتالیا دیدیم، در دست نیست. اقدامات سخت و بیرحمانه، آزادیخواهان مدنی را وحشتزده میکند؛ اما بهنظر میرسد همین اقدامات سختگیرانهاند که زندگی را نجات میدهند، بویژه هنگامی که در روزهای اولیه شیوع بیماری تحمیل میشوند.
شناختهشدهترین نمونه مدرن را میتوان شیوع شدید ایدز در کوبا دانست. در دهه۱۹۸۰، کوبا و ایالاتمتحده هر دو از عالمگیر شدن ایدز بهشدت آسیب دیدند. در کوبا، ویروس ابتدا هزاران سرباز، پزشک و پرستار را که در آفریقا خدمت کرده بودند، آلوده کرد. پاسخ رژیم کاسترو انجام آزمایش اجباری بود. سپس همه افراد آلوده را وارد اردوگاههای قرنطینه کردند. این اردوگاهها سیاهچالهها نبودند؛ بلکه شامل خانههای ییلاقی، باغها، مراقبتهای پزشکی، غذای مناسب و... بود.
در همین حال ، ایالات متحده یک رویکرد حقوقی و قانونی اتخاذ کرد. حتی اصرار برای آزمایش ایدز بدون مشاوره های مختلف روانی و پزشکی اولیه و رضایت بیمار ممنوع اعلام شد و همین موضوع نیز بسیاری از آزمایش دادن فراری داد و در نتیجه عده زیادی ناقل این بیماری بودند، اما خبر نداشتند. پس از توسعه سهگانه درمانی در اواسط دهه۱۹۹۰، بیشتر اردوگاههای کوبا بسته شدند.
اما تفاوت در تعداد افراد نجاتیافته کاملا محسوس بود. میزان آلودگی کوبا برای دههها در حدود یکششم آمریکاییها بود. شهر نیویورک و کوبا تقریبا به یک اندازه بیمار داشتند. در ۳۰سال اول اپیدمی، کمتر از ۲۵۰۰کوبایی در اثر ایدز درگذشتند؛ درحالیکه در نیویورک این رقم بیش از ۷۸۰۰۰نفر بود.
البته ایالاتمتحده نمیتواند کل دنیا را قرنطینه کند. حتی اگر همه سفرهای هوایی متوقف شود، ویروس میتواند به آمریکایلاتین یا کانادا برسد و از مرزهای ایالاتمتحده نیز عبور کند. اما انفجار نارنجک ویروسی در چین، برای سایر کشورها زمان خرید تا اقدامات آموزشی و احتیاطی را تشدید کنند و البته برای یافتن درمان و واکسن تلاش کنند.
چین از سال ۲۲۱قبل از میلاد سلطنت امپراتوری داشت. اما ایالاتمتحده زاده شورشهای مدنی است و به حقوق فردی بها میدهد. با این وجود، کنترل محلی و جناحگرایی سیاسی میتواند در صورت بروز بحران خطرات زیادی را به همراه آورد. در سالهای ۱۹۱۸ و ۱۹۱۹، هنگامی که آنفولانزای اسپانیایی موجی را در سراسر ایالاتمتحده ایجاد کرد؛ شهرهای مختلف به روشهای خاص خود واکنش نشان دادند.
شهرهایی مانند سنت لوئیس که بهسرعت واکنش نشان دادند، از لغو رژهها و بازیهای ورزشی تا تعطیل کردن مدارس، سیستمهای ترانزیت و دفاتر دولتی را آزمود و در نهایت مرگومیر کمتری نسبت به همسایگان خود ثبت کرد. در شهرهایی مانند فیلادلفیا و پیتسبورگ که به دلیل فشارهای سیاسی و فشار شرکتهای محلی برای جلوگیری از تعطیل شدن احتیاط کمتری به خرج دادند، تعداد تلفات بسیار بالاتر بود.
دتر مارکل میگوید: "در هنگام شیوع یک بیماری اپیدمیک، هر جامعهای نیاز به یک رهبر واحد دارد و این عقیده که همه گروهها حق دارند تصمیم بگیرند، خطرناک است".
- منبع: UN & پایش آمریکا