به گزارش همشهریآنلاین به نقل از ایسنا، در گذشته، خانوادهها پس از سفرهای طولانی و گشتن دور دنیا میگفتند "هیچ جا خانه خود آدم نمیشود"، اما کارکرد خانه با ورود مدرنیته به متن زندگی و تغییر شکل سرگرمیها و تقسیم بندی خانه به بلوکهای سیمانی به بهانه حفظ حریم شخصی، عوض شد و به نظر میرسد خانه امروز ما به اندازه گذشته صمیمی نیست، چرا که همه از در خانه ماندن خسته شدهاند و حبس موقتی خودشان برای پیشگیری از ویروسی منحوس را عادلانه نمیدانند و دلشان برای کافی شاپها و ویندوو شاپینگ تنگ شده است.
انسان امروزی، خانه را جایی برای اسکان موقت و استراحت یا حداکثر یک پناهگاه تلقی کرده و چرخیدن در فضای بیرونی را به خانه ترجیح میدهد، اما این خانه آنچنان که فکر میکنید، خسته کننده نیست، در قرآن کریم هم از خانه به عنوان یکی از عوامل ایجاد کننده آرامش یاد شده و در آیه ۸۰ سوره نحل به طور مستقیم به آرام بخشی آن اشاره شده است.
کرونا هر ضرری هم که داشته باشد، میتواند کارکرد گذشته خانه را به عنوان مفهومی عاطفی و فرهنگی زنده کرده و مهارت وقت گذراندن در کنار خانواده را یادمان دهد، شاید آرامش و امنیت خانههایمان بتواند این ویروس را فراری دهد.
به گفته دکتر فاطمه گلابی، استاد گروه جامعه شناسی دانشگاه تبریز، از نظر جامعه شناسی بین خانه و مسکن تفاوت وجود داشته و خانه مکان فیزیکی نیست و مفهوم روانی و رویایی تلقی میشود که ممکن است محقق نشود. روح خانه میتواند پر از پخت و پز باشد، ما خانه را خودمان میسازیم و نسبت به آن احساس دلبستگی هم داریم.
او در گفت و گو با ایسنا اظهار میکند: داشتن حریم خصوصی، خلوت، عدم اشراف به خانههای دیگر، عدم ترس از وقوع جرم و روابط بین افراد خانه از ویژگیهای خانه به شمار میآید. مسکن، مفهومی کاربردی داشته و ما نسبت به آن احساس وابستگی داریم، به نظر میرسد مسکنهایی که ما در آن به سر میبریم حالت پناهگاه داشته و به محل اسارت ما تبدیل شده است.
او با مقایسه معماری خانههای قدیمی و آپارتمانهای کنونی میگوید: خانههای قدیمی محل شکل گرفتن خاطرات بودند، اما الان باید دید آیا وقتی برای شکل گرفتن این خاطرات و پیدا کردن شان و منزلت در خانههای کنونی وجود دارد؟ خانههای ایرانی معماری درونگرا داشتند و چیزی برای فخرفروشی نبود، این خانهها مرکزیت، انعکاس، تقارن و تناسب را درون خود میگنجاندند.
استاد گروه جامعه شناسی دانشگاه تبریز معتقد است خانههای امروزی با نماهای آنچنانی به منبعی برای حسرت، تمایز طلبی، ابراز وجود و جدا کردن شخصیت خود از دیگران تبدیل شدهاند. امروزه ساختن اتاقهای خانه به صورت جزیرهای و مجهز کردن و بزرگتر شدن خانهها باعث افزایش فاصله شده و افراد امروزی به درون پناهگاههایی تحت عنوان مسکن پرتاب شده و در آن پناه میگیرند.
در مقاله "مفهوم فرهنگ خانه در ایران" نوشتهی نعمتالله فاضلی، داشتن سرزمین و خانهای از آن خود، نه تنها به معنای تثبیت و رهایی از سرگشتگی، بلکه به معنای دستیابی به «حریم خصوصی» عنوان شده و از این منظر "حریم" جایی است که انسان میتواند آرامش داشته و آنگونه که خود و فردیت او ایجاب میکند، زندگی و رفتار کند. حریم جایی است که حرمت انسان در آن پاس داشته میشود. از این روست که تجاوز به حریم فرد، تجاوز به تمامیت هویت و حیثیت اوست. خانه «حریم فرهنگی» است که ما را از دیگری جدا میکند و در عین حال زندگی و همزیستی ما با دیگران را ممکن میسازد.
در بخشی از این مقاله به شهری شدن خانه اشاره شده است: "اکنون هویتیابی و جامعه پذیری فرزندان به بیرون از خانهها و مدرسه و به خیابان، سینما، تلویزیون، اینترنت، پارکها، کافی شاپها، کتابخانهها، ورزشگاها و استادیومها، شهربازیها و ...منتقل گردیده و تلقیِ کاملاً متفاوتی از جایگاه و نقش خانه نسبت به سابق بوجود آمده است. به عبارتی، خانه بعنوان جزء کوچکی از شهر و یا خانه در ارتباط با شهر نه در ارتباط با خودمان معنا پیدا میکند. نوعی یک دست سازی خانهها براساس ویژگیهای شهری شکل گرفته و این شهر است که بیشتر تعیین کننده هویت خانه است نه صاحبان آن.
با توسعه شهرنشینی خانه نیز بسیاری از کارکردهای سنتیاش مانند خانه به مثابه محل غذا خوردن، محل تفریح و آسایش، محل ملاقات و میهمانی، محل جشنها و برگزاری آیینها و محل کار و البته تولید، همه چیز بجز محل خواب را به فضاهای شهری منتقل کرده است. اکنون دیگر شعار «شهر ما خانه ما» بیش از انکه خانه «استعارهای» برای شهر باشد، بیانگر و توصیف «واقعیت» است.
امروزه بخش عمدهای از اوقات زندگی در شهر و فضاها و مکانهای گوناگون شهری سپری میگردد. متعاقباً اوقات مختص به درون منزل بسیار کمتر شده است. زمانی خانه به عنوان جایی که خاطرات و تجربیات کودکی در آن شکل میگرفت، حائز اهمیت بود. اما در عصر حاضر خاطرات ما دیگر مختص به محیط خانه نیست. "
به گزارش ایسنا، کالایی تلقی شدن خانه و طراحی آن توسط بساز بفروشها از دیگر عوامل تغییر فرهنگ خانه به شمار میآیند:
"نکتهای که در تحول مفهوم خانه نقش بسیاری داشته، غلبه ارزشهای سرمایه دارانه در زمینه مسکن و خانه بوده که از دید اقتصادی نوعی «کالا» بوده و این کالا مانند دیگر کالاها تابع قوانین عرضه و تقاضا و سازوکارهای بازار است.
غلبه ارزشهای کمی و سلطه پول در جامعه مدرن به تعبیر "جورج زیمیل" تمام ارکان فرهنگ مدرن را دگرگون کرده و میکند. خانهها بیش از آنکه توسط ساکنان آنها ساخته و طراحی شوند، توسط بنگاههای اقتصادی «بساز و بفروش» یا سازمانهای دولتی ساخته و عرضه میشوند و بنگاههای تولیدی واسطهای نیز بر اساس معیار «سود» و ارزش مادی فعالیت میکنند. در این شرایط «ذائقه زیباشناختی» و «ارزشهای فرهنگی» ساکنان خانهها تا جایی ملاحظه میشود که موجب جذب «مشتری» بیشتر برای بنگاهها شوند. اما در این زمینه نیز نباید مبالغ آمیز و بدبینانه سخن گفت. "
اما جایگاه خانه در فرهنگ و جامعه امروزی هر چه که باشد این روزها جایگاه متمایزی یافته است، این روزها در خانه بمانید، در امانید، خانه خود را دوست داشته باشید و خودتان را در پستوی آن نهان کنید تا از شر کرونا در امان باشید.