یزدانیخرم خود را مدیر اهل ریسک مینامد و در این گفتوگو شاهبیت حرفهایش این جمله بود: «البته کار بسیار دشواری است»!
او خود در طول مصاحبه اذعان داشت در رشتهای وارد شده است که مرز دوستیها و دشمنیها چندان شفاف نیست، اما او آمده است بهعنوان یک ریشسفید باتجربه و سن و سالدار، پیشکسوتان را گردهم آورد تا کشتی را دوباره احیا کنند.
کارها را به فنیها و کارکشتهها سپرده و خانه کشتی را به کشتیگیرها سپرده است. بسیار به تجربیات پیشکسوتان ارج مینهد و این جمله را مؤید گفتار خود ذکر میکند: پیر در خشت بیند و جوان در آینه!با او درباره بسیاری از مسایل پیش روی عرصه پرافت و خیز کشتی صحبت کردیم و پاسخهای او بسیار روشن بود. مشروح این گفتوگو را بخوانید.
در دوران کودکی و نوجوانی چه نوع ورزشهایی را تمرین میکردید؟
- من در بسیاری از رشتهها از جمله والیبال بازی میکردم. در زمینهای اطراف سه راه آذری، پادگان جی که همه آنجا بیابان بود از صبح تا عصر والیبال بازی میکردیم و حتی ناهار هم نمیخوردیم.
همینطور فوتبال در محله ما خیلی رونق داشت و فوتبال هم بازی میکردم.اما من در رشته والیبال در دوران دبیرستان همکلاس مرحوم مهراب شاهرخی، آقای امینیخواه، غلام وطنخواه بودم و در مقطع دبیرستان در رشته کشتی هم در باشگاه دخانیات به تشویق معلم ورزشم 2 سال کشتی گرفتم و در آنجا شاگرد مرحوم سلطانینژاد بودم که از قهرمانان خوب این رشته بودند.
در دو و میدانی و ژیمناستیک هم در همان باشگاه دخانیات یکی، دو سال فعال بودم و در دوچرخهسواری هم در این باشگاه دوچرخهسواری جاده کار میکردم.البته در آن زمان من هیچگاه به بُعد قهرمانی فکر نمیکردم و ورزش را فقط برای سلامتی کار میکردم؛ دلیل آن هم موقعیت خانوادگی من بود که جوّ مذهبی خانه اجازه این نوع فعالیتها را به من نمیداد تا به باشگاه بروم و لذا من مخفیانه به باشگاه میرفتم.
به هر حال با الفبای رشتههای ورزشی کاملاً آشنایی داشتم و اما وقتی وارد بازار کار شدم و کمکم سمت گرفتم، سعی کردم با رشتههای ورزشی که آشنا بودم در آن مکانها این رشتهها را گسترش دهم. در چند جایی که کار کردهام، برخی رشتههای ورزش آنها را به بعد قهرمانی رساندم.
در کجاها این فعالیتها را رونق دادید؟
اولین جایی که بهطور رسمی مشغول شدم شرکت جنرالموتورز یا شرکت جیپ سابق بود. آنجا حدود 30 سال سابقه کار دارم و حدود 20 سال پیش بود که به مدت 3 سال به سمت مدیرعاملی همانجا مشغول شدم، رشتههای والیبال، دو و میدانی و فوتبال را در بخش ورزش کارگری گسترش دادم.
البته همکاران بسیار خوبی برای این کار سخت داشتم؛ سخت به این دلیل که اوایل انقلاب بود و به ورزش زیاد بها داده نمیشد؛ بهویژه در محیطهای کارگری که تشنجات سیاسی هم زیاد بود، اما در آن دوران تیمهای خوبی بالا آمدند.
بعد به دخانیات آمدم و 5 سال در آنجا بودم. دخانیات، هشت باشگاه ورزشی در سراسر کشور دارد که همه آنها را فعال کردیم و در شهرهایی که باشگاه هم نداشتند این برنامه را گسترش دادیم.
بهطور مثال در والیبال 8 تیم در یک سال به لیگ سراسری کشور فرستاده شدند که نشان از سازماندهی خوب میداد.بعد از آن در بنیاد جانبازان و مستضعفان آمدم که در آنجا، هم کار بازرگانی میکردم و هم در کنار آن سعی کردم که ورزش را گسترش دهم.
در 2سال آخری که در بنیاد حضور داشتم فعالیت مراکز تفریحی و ورزشی مثل تلهکابین توچال، پارک ارم و مجموعه چمران به من سپرده شد که این مراکز هم تحت بازسازی و توسعه قرار گرفت و همه کابلهای تلهکابین و دکلها تعویض شد.
در این مدت بود که آقای غفوریفرد از من دعوت کردند که در فدراسیون والیبال فعال شوم و با توجه به شناختی که از والیبال و بعضی از بازیکنان داشتم سعی کردم به قولهایی که به ایشان دادم عمل کنم و اکنون که 17 سال از آن میگذرد باید بگویم در والیبال آن زمان در جوانان، دوازدهم آسیا بودیم و در بزرگسالان دهم آسیا و تیم نوجوانان هم هنوز کارش را شروع نکرده بود.
تعداد داوران و مربیان در هر دو بخش آقایان و خانمها بسیار محدود بود.اما به لطف خدا در این سالها کلاسهای آموزشی بسیار خوبی دایر شد و مربیان خوبی تربیت شدند و در بعد آسیایی و جهانی فعال شدیم و در کمیتههای مختلف مدیران خوبی را راهاندازی کردیم و طرح بزرگ استعدادیابی ایجاد شد؛ آن هم در شرایطی که همه میگفتند ما در رشتههای انفرادی موفق هستیم، اما در رشتههای گروهی حرفی نداریم! من ثابت کردم که اینطور نیست و نتایج آن این را اثبات کرد.
الگو و فرمول خاصی را مدنظر داشتید؟
الگوی ما از روسیه بود. آقای ایوان بوگانیکف که از قهرمانان بزرگ روسیه است و چندین مدال طلای المپیک را داشت به عنوان مربی خارجی به ایران آمدند و زحمات بسیار زیادی برای ما کشیدند. در حقیقت همه هزینهای که در روسیه برای او کشیده شده بود، برای ما تشریح و پیاده کرد.
درباره والیبال توضیح دادید اما از والیبال میخواهم به کشتی برسیم و آن هم مدیریت شما در دو رشته ورزشی که شباهتی به هم ندارند؛ یعنی از گروهی به انفرادی. آیا موفقیت والیبال را میتوانید ضامن موفقیت در کشتی هم بدانید؟
با توجه به این که من با سه رئیس سازمان کار کردهام. آقایان غفوریفرد، هاشمیطبا و مهندس مهرعلیزاده و اکنون چهارمین رئیس یعنی مهندس علیآبادی و قبل از آن هم با خدماتی که در تهران انجام دادم و کاملاً با آقای درگاهی و میرحسین موسوی هماهنگ بودهام و تقدیرنامههایی از آنها داشتم و آقای رفسنجانی هم به من کارنامه قبولی دادند و جزو فدراسیونهای ممتاز شدیم و آقای خاتمی هم در دوران ریاست جمهوریشان چند بار به عنوان بهترین فدراسیون به ما جایزه دادند و اولین مدیر ورزشی کشور هم هستم که نشان مدیریت را دریافت کردهام.
با حضور آقای علیآبادی و با توجه به شناختی که با آقای احمدینژاد در دوره شهردار بودن ایشان داشتم و کمکهای زیادی که شهرداری برای برگزاری مسابقات نوجوانان جهان در تهران به ما کرد و آقای علیآبادی هم از همکارانی بودند که در بنیاد دو سال خدمت ایشان بودیم.
در مجموع شناخت خوبی از یکدیگر وجود دارد و امیدوارم با این پیشزمینهها بتوانیم مشکل اصلی ورزش را که نداشتن فضاهای ورزشی است با کمک ایشان و کمک دولت حل کنیم.آقای علیآبادی صحبتی با من داشتند که کشتی ورزش اول کشور و یک ورزش سنتی است و مردم ما در تمام مسابقات رسمی چشمشان به کشتی است و این رشته مدالآور در المپیکها، جهانیها و آسیاییها محسوب میشود.
از من خواستند با توجه به این که والیبال روی چرخه خوبی قرار گرفته است کسی که واجد شرایط برای والیبال است این کار را ادامه دهد و من به کشتی بیایم. به هر حال من خودم را یک سرباز بسیجی نظام دانسته و همیشه خودم را آماده خدمت به مملکتم میدانم. به این دلیل قبول کردم و بدون هیچ گونه چانهزدنی به کشتی آمدم.
با توجه به رفاقتی هم که با آقای طالقانی داشتم از ایشان اجازه گرفتم و کار را شروع کردم و با شناختی که از اهالی کشتی داشتم از آنها دعوت کردم و آنها خوشبختانه لبیک گفتند و در کشتی کار را شروع کردیم.
در این مدت سه ماهی که به فدراسیون کشتی آمده ام بار بسیار سنگینی داشتیم، یعنی حدود 16 اعزام سنگین پیش روی ما بود و با توجه به بدهیهای از قبل مانده فدراسیون و مخارج سنگین، خوشبختانه را تا اینجا توانستیم با موفقیت پشت سر بگذاریم و وجود همکاران خوبی مثل آقای مهدیزاده که از افتخارات کشتی ایران و همرزم مرحوم تختی بودند و با راهنمایی ایشان و آقای برزگر که یکی از مربیان خوب جهان است و جزو پنج مربی خوب و برتر جهان نام گرفته است...
آیا جایی این عنوان برای آقای برزگر ثبت شده است؟
بله، کمیته مربیان جهانی یک هفته دیگر در چین تشکیل میشود و پنج مربی جهان اعضای این کمیته را تشکیل میدهند که یکی از آنان آقای برزگر هستند.
سایر مربیان از کجاها هستند؟
دو تا از آمریکا، یکی از روسیه و یکی از کوبا و یکی از ایران. آقای برزگر از افتخارات کشور ما هستند و به این دلیل دعوت از ایشان شد و ایشان هم به عنوان مدیر تیمهای ملی ما شروع به کار کردند و آقای معزی که از بزرگان کشتی ما هستند و قهرمانان بزرگی را تحویل کشور دادهاند، هم آمدند و محمد بنا هم در کشتی فرنگی و سایرین که همه خالصانه جمع شدهاند تا کار زمین نماند و یک گروه جدید که در تدارکاتی و مالی با من کار میکنند.
به هر حال داریم سعی میکنیم که کشتی به اوج قدرت خود در دنیا برسد. البته باید بگویم که مشکلات زیادی داریم زیرا کشتیگیر را که ما در عرض سه، چهار ماه نمیتوانیم بسازیم. به این دلیل وظیفه اصلی ما احیای وضع موجود است.
بنابراین آنچه که در والیبال پیاده کردیم یعنی علمی کردن ورزش، در کشتی هم در حال پیاده شدن است. برای این کار از اساتید دانشگاهها دعوت شده و انستیتو در حال راهاندازی است و علم بدنسازی با معلم بدنسازی، علم تغذیه با معلم تغذیه و از معلمان روحانی برای کارهای روحی و معنوی و دعاهای بچهها استفاده کردهایم.
غذای خوب، لباس خوب، مربی خوب و همه چیز را در حد عالی که در توانمان بوده ، مهیا کرده که خوشبختانه میبینیم که روحیه بسیار خوب و نتایج درخشان است. در دیدارهای تدارکاتی که از قبل در تقویم فدراسیون پیشبینی شده بود در حال انجام هستیم و اینها باعث امیدواری زیادی است.
البته مسابقات جهانی و آسیایی را در پیش داریم و همانطور که توضیح دادم. ما در این مدت کوتاه که کشتیگیر جدیدی را نمیتوانیم وارد تیم کنیم. اما با همان قبلی میبینید که با عشق و علاقه و تمرینات سنگین دارند تلاش خود را میکنند.
گفته شده مهمترین تصمیمات درباره کشتی توسط پیشکسوتان گرفته میشده آن هم در قهوهخانههای مرکزی شهر. آیا شما با این لوییجرگهها آشنایید و ظاهراً اینها خیلی مهمتر از انتخابات مجمع عمل میکنند؟
من این را در حد یک شایعه میدانم، زیرا در همه رشتهها چنین موضوعاتی را مطرح میکنند، اما تاکنون هیچیک از آنها را ندیدهایم. شاید اهل قهوهخانه نبودهام و سن من به قهوهخانه نشستن هم نرسیده است!
اما ممکن است در خانهها درباره کشتی صحبتهای زیادی گفته شود و تصمیمات زیادی هم گرفته شود و یا پیشکسوتانی باشند که در اوقات فراغتشان جمع شوند و بحثهایی هم داشته باشند، اما هیچ وقت در تصمیمگیری فدراسیون چنین چیزی دخیل نبوده و معمولاً کارهای فنی ما به کمیته فنی سپرده میشود و آقای مهدیزاده و منتخبان ایشان خوب عمل میکنند.
شاید دلیل آن این باشد که ایشان به عنوان یک پیشکسوت اکنون در رأس کار حضور دارند و نیازی به آن لویی جرگهها نیست!
شاید بله. اما من مدیریت را برعهده دارم و آقای ربطی دبیر خیلی خوبی هستند و چون رؤسای کمیتهها را تغییر دادم، کسانی که علاقهمند و خوش برخورد با مردم بودهاند انتخاب شدهاند. کشتی با این مجموعه راه خودش را در پیش دارد و انشاءالله در یکی دو سال آینده نتایج آن به خوبی مشخص شود.
شما قول گرفتن 14 مدال را در بازیهای آسیایی دوحه دادهاید و گفته میشود که در دو رشته آزاد و فرنگی این مدالها را پیشبینی کردهاید. با توجه به اینکه سطح کشتی آسیا هم با حضور کشتیگیرانی مثل ژاپن، کره جنوبی و جمهوریهای آسیای میانه خیلی بالا رفته است فکر میکنید این گفته تا چه حد قابل تحقق است؟
معمولاً یک مدیر هدفی را تعیین میکند و براساس آن حرکت میکند. هدف ما 14 مدال در دوحه قطر است که آقای علیآبادی از من خواستهاند. برنامهریزی را هم طوری انجام دادهایم که 14 مدال را به دست آوریم.
منتهی این نتیجه بستگی به فعالیت رقبا و همت ما دارد. یک وقتی بود که ما قهرمان مطلق آسیا بودیم و بس، اما از وقتی که روسیه تقسیم شد چندین کشور مدعی کشتی آسیا شدهاند که اینها هر کدامشان یک روسیهاند.
اخیراً من دیدهام که کره، ژاپن و هند هم خیلی خوب کار میکنند؛ یعنی رقبای ما بسیار بیشتر شدهاند. خوب با این اوصاف اگر ما میگفتیم فقط 5 مدال، به ما خرده میگرفتند چرا 5 تا مدال؟! من به عنوان یک مدیر اهل ریسک حداکثر را اعلام کردهام.
چه طرحی ضامن این موفقیت در کوتاه مدت است؟
طرح علمی کردن کشتی. البته در بلند مدت، شما خودتان خواهید دید که دقیقاً نتیجه خواهد داد. ورزشکار ما علم تغذیه ندارد و نمیداند چقدر، چه وقت و چه بخورد. در نتیجه به دوپینگ کشیده میشود.
ما اگر علم تغذیه را به جوانان بیاموزیم اینها نیازی به دوپینگ ندارند و نکته مهم دیگر این است که کشتیگیران آشنا به مواد و قوانین دوپینگ نیستند و باید آموزشها صحیح ارائه شود.
برخی از موارد دوپینگی ما که در تستها مثبت شده مربوط به استفاده از مکملها و یا داروهایی بوده که شخص برای درد و به عنوان مسکن استفاده میکرده که جزو لیست مواد دوپینگی بوده است، در حالیکه با آموزش میتوان این موارد را که جنبه ناآگاهی و غیرعمد دارد از بین برد.
چه برنامهای برای آموزش آن دارید؟
فدراسیون پزشکی فهرستی به ما داده است و ما آن را به دکتر تغذیه دادهایم و آقای امیر ساسان مرتب این موارد را گوشزد میکند و حتی نوشابههای گازدار در این فهرست ممنوع است و یا حتی برخی نوشیدنیها.
با کمبودها و مشکلات موجود در کشتی مثل کمبود سالنها، اجاره رفتن سالنها به بخش خصوصی، کمبود تجهیزات و لوازم بدنسازی، بحث مزد کشتیگیران که همیشه از جمله مباحثی بوده است که جزو مشکلات مهم عرصه ورزش کشتی مطرح بوده، چگونه کنار آمدهاید؟
ما مشکل مالی نداریم. یعنی تاکنون بیشتر بدهی گذشته داده شده است!
یعنی از آن یک و نیم میلیارد تومان که اعلام شده بود؟
بله. حدود 50 درصد آن پرداخت شده است.
از چه محلی بودجه آن تأمین شد؟
با امکاناتی که موجود بود.
از کجاها کمک گرفتید؟
از خزانه غیب! یعنی با مدیریت هزینه و درآمد. یعنی هم باید درآمد ایجاد شود و هم هزینهها را درست پرداخت کرد.
در این مدت کوتاه شما چگونه این کار را کردید؟
سعی کردیم که مدیریت درآمد و هزینه باشیم.
در کشور ما که مدیریت دولتی داریم از منابع دولتی باید بهینه و به راههای مختلف و درست استفاده کرد.
آیا سازمان این مبلغ را کمک کرد؟
سازمان و کمیته ملی المپیک و برخی جاهای دیگر. باید این توضیح را به شما بدهم که ما در این کشور پول به اندازه کافی داریم اما بد و نادرست هزینه میکنیم. اکنون در عرصه کشتی جلوی هزینههای نادرست گرفته شده است.
در حالی که ما در روز به هر کشتیگیر در اردو 20 هزار تومان حقوق میدهیم، به هر مربی بین 20تا 30 هزار تومان، به جوانان که تا به حال حقوقی نمیگرفتند روزی 10 هزار تومان حقوق میدهیم و به نوجوان هم که حقوقی نداشتند روزی 5 هزار تومان میپردازیم.
سعی کردهایم که امکانات بسیار خوبی برای آنان تهیه کنیم و با این شرایط کشتیگیر هم بیشترین تلاش خود را میکند تا بهترین نتیجه را بگیرد. البته متاسفانه تشکهای کشتی ما در اکثر نقاط تهران و شهرستانها جمع شده و ورزشهای درآمدزا مثل بولینگ و بدنسازی و غیره احداث شده است که اینها باید با همکاری هیأتهای شهرستانها حل شود و آب رفته را برگردانیم که البته کار دشواری است ولی شدنی است و با کمک استانداریها و استفاده از بند ب که دولت اجازه داده است که یک درصد از بودجه تمام دستگاههای دولتی صرف تربیتبدنی شود که این مبلغ قابل توجهی هم هست.
رقم کل آن چهقدر است.
1650 میلیارد تومان، یک درصد بودجه سالانه دستگاههای دولتی برای تربیت بدنی است که این رقم برای کل ورزش کشور است و این مبلغ چندین برابر بودجه سازمان تربیتبدنی و ورزش کشور است. این مدیران دولتی هستند که باید این فرصت خوب را به نتیجه برسانند.
شما فرمودید هزینههای اضافی را حذف کردید. ارقام آن چه بوده است؟
هزینههای اضافی برخی مسابقات برون مرزی اضافی مثل رفتن نوجوانان ما به تورنمنت ترکیه که حدود 50 میلیون تومان هزینه دربرداشت و خطر زیادی هم داشت زیرا باید 12 ساعت در اتوبوس با خستگی سفر میکردند و بلیط هواپیما هم در این زمان مهیا نبود و مثل اینها را حذف کردیم.
اما مخارج دیگری مثل تشریفات حذف شد و اجازه بدهید که نام نبرم، چون باعث دلخوری میشود و من هم ممکن است اشکالی داشته باشم و بهتر است به رفع مشکلات بپردازیم تا مسایل جنجال برانگیز!
بنابراین، نوع مدیریت و نگاه به پروژهها متفاوت است و من به این دلیل آمدهام که بودجهای که اختصاص مییابد صرفا در همان رابطه که اختصاص مییابد هزینه شود. یعنی پول کمیته ملی المپیک فقط صرف قهرمانی شود و پول سازمان تربیت بدنی برای موارد خاص هزینه شود.
تقویم فدراسیون در سال 85 معادل 5 میلیارد تومان برآورد شده است، در حالی که کل بودجه اختصاص یافته توسط سازمان 650 میلیون تومان است. یک میلیارد تومان هم کمیته ملی المپیک برای قهرمانی میدهد، خب بقیه آن را باید چه کرد؟
شما بگویید؟
مجبوریم برخی از مسابقات را کم کنیم. به عنوان مثال پیشکسوتها در رده آزاد و فرنگی با هزینه خودشان رفتند. به هر حال با کمبودها باید درست برخورد شود و یا اسپانسرها را وارد عمل کرد.
این کار را در مسابقات انتخابی کرج کردیم و کاملا خود کرج با استفاده از اسپانسر تبلیغاتی هزینهها را داد که با راهنمایی و پیشبینی ما پوشش خوبی داده شد.به اضافه اینکه در این مسابقات غذا هم که تا پیش از این داده نمیشد، وجود داشت یعنی هزینهها بیشتر اما بدون بودجه اضافه. اینها علم مدیریت است برای برنامهریزی پروژههای مهم و اهداف اصلی.
همچنین تاکنون ما 16 مسابقه و دیدار تدارکاتی برونمرزی داشتیم که باید همه آنها را میرفتیم و برای قهرمانی این اعزامها ضروری بود که انجام هم شد. یا در کشتی فرنگی در کادر هیچ تغییر ندادم و آنها با همان سبک و سیاق قبلی کار میکنند و با وجود اعتراضهای زیادی که به آنها هست به دلیل تجربیات مدیریتی به تدریج باید به اینها رسیدگی کرد.
در مصاحبهای عنوان کردید که شما را به عنوان ریش سفید به میدان سخت کشتی فرستادهاند تا مشکلات را حل کنید. اما آنچه که واقعیت دارد مرز دوستیها و دشمنیها در کشتی ظاهراً خیلی شفاف نیست. با این موضوع شما چگونه برخورد کردید و چگونه کنار آمدید؟
-توضیحی که دارم این است که به نظر آقای علیآبادی با توجه به این که سنی از من رفته است، میتوانم.
چند سال دارید؟
من 60 سال دارم. با توضیح آقای علی آبادی چنین عنوان شد که با این سن و سال، من میتوانم کسانی که همسن و سال و یا کوچکتر هستند به عنوان یار انتخاب کنم. در بند اول حکم من چنین آمده است. احیای فرهنگ اسلامی در ورزش کشتی و بعد دعوت از پیشکسوتان کشتی و آوردن آنها به صحنه که خوشبختانه موفق بودم.
جلساتی با آنها داریم اما همانطور که شما اشاره کردید خیلی سخت است و خیلی از آنها که آمدهاند در گذشته دل سوخته و دل شکسته برگشتهاند و نتوانستهاند استفاده مناسبی از این بزرگان کنند.
بنابراین محیط باز لازم بود تا از همه پیشکسوتان و بزرگان استفاده کنیم و کسانی که دارای فنون اختصاصی بودهاند هم دعوت شدند و به میدان آمدند تا این فنون را ترویج و گسترش دهند و علم بدنسازی و تغذیه را هم که در اختیار دانشگاههاست، توأم با کارهای سنتی تلفیق میکنیم و البته باز هم میگویم کار دشواری است و خدا کمک کند که این پروژه بزرگ به نتایج مطلوب برسد.
آقای یزدانی خرم چطور شد که سراغ مغضوبین فدراسیون کشتی رفتید؟ افرادی مثل مهدیزاده، برزگر، معزیپور، کسانی بودهاند که دوره قبل با فدراسیون دچارمشکل بودند. چه تفکری پشت این انتخابها بود؟
من یک حقیقت را بیان کنم و آن این که کشتی متعلق به همین آدمهاست. فدراسیون مال این افراد است. کسانی هم که قبل از من مسئولیت داشتهاند همین فکر را داشتند. یعنی فدراسیون مال بزرگتران هر رشته ورزشی است.
ما اگر احترام به بزرگترها بگذاریم میتوانیم درست عمل کنیم و بهره بگیریم. همیشه این طور گفتهاند که پیر در خشت بیند و جوان در آینه! ما باید به تجربههای گرانبهای بزرگان و پیشکسوتان توجه کنیم و بهره بگیریم و آنها را در خلوتگاهها ننشانیم و افیونی نکنیم.
ما باید زیردست بزرگان، استاد شویم از قدیم هم چنین بوده است.
شما به ژاپن نگاه کنید. مگر آنها بزرگترها را دور ریختند، مگر آمریکاییها، روسها و یا چینیها چنین عمل کردهاند!
جوانگرایی خیلی خوب است اما در کنار بزرگان. اگر بخواهیم به نتیجه برسیم و البته این دستور شرعی و اسلامی ما هم هست که احترام به بزرگترها و استفاده از تجربیات آنها یک گوهر گرانبهایی است که نباید از دست بدهیم.
نسل جوان باید بداند که از نظر فکری خیلی پیشرفتهتر از قدیمیها نیست. ممکن است بزرگان، عصر کامپیوتری نباشند اما دلیلی بر بیتجربگی آنها نیست.
در کشتی ما بزرگانی داریم که راههای زیادی را رفتهاند و ما نباید راههای غلط را طی کنیم بلکه با استفاده از تجربههای آنان مانع اتلاف وقت شویم. آقایانی که آمدهاند مخالف نیستند. آنها اگر دورهای نیامدهاند به این دلیل است که به حرف آنها بیتوجهی شده و اهمیت داده نشده است و میدانی هم نبوده است که آنان تجربیات خود را منتقل کنند.
به لحاظ تکنیکهای روز آیا ایجاد اشکال نکرده است؟
خیر. ببینید یک روزی ما راه را با اسب میرفتیم اما امروز با هواپیما. اما راه همان راه است.بزرگان ما هم از همان تکنولوژیهای روز استفاده میکنند.
یعنی با قوانین و فنون روز منطبق هستند؟
ببینید فنون با قوانین متفاوت است. فنون را امروزه خیلی محدودتر کردهاند و کشتی را دگرگون کردهاند.
بزرگان ما با قوانین آشنا هستند اما ما چیزی را که از آنان خواستهایم تجربیات ارزشمند آنان در میدان کشتی است. ما در زندگیمان فرق کارشناس و مدیر را باید بدانیم. به نظر من بعضی کارشناسند اما نمیتوانند مدیر باشند و برخی مدیر هستند اما نمیتوانند کارشناسی کنند.
متأسفانه امروزه اکثر کارشناسان ما میخواهند مدیریت هم بکنند و به مدیر، مدیریت را هم تحمیل کنند! این یک اشتباه است. مدیر میتواند از کارشناسان زیادی استفاده کند و نظراتشان را بگیرد و خودش با علم مدیریت و تجربیاتش امور را اداره کند.
شما چنین عمل میکنید؟
ما معمولاً همین کار را کردهایم. اما متأسفانه بسیار با این تفکر مواجهیم که برخی کارشناسان میگویند: مدیران مطابق گفته ما عمل نمیکنند! این چنین گفتاری اشکال ایجاد میکند و در برخی فدراسیونها ایجاد مشکل کرده و خواهد کرد.
آیا برنامهای برای استعدادیابی هم دارید؟
بله از مهر ماه کار را در استانها شروع میکنیم. پیشکسوتان تهران به همه استانها اعزام خواهند شد زیرا کشتی متعلق به همه مردم ایران است و با این نگاه کشتی در همه استانها تعمیم و توسعه خواهد یافت.
در همه استانها استعداد کشتیگیر ممتاز را داریم و البته باید امکانات داد و برنامهریزی کرد.در این طرح به مدارس استانها پیشکسوتان تهران اعزام خواهند شد و بچههایی که بدنشان به کشتی میخورد و ساخته شدهاند برای این کار، استعدادیابی خواهند شد و کلاسهایی هم تشکیل خواهد شد که در استانها از این افراد شروع کنیم.یکی از مشکلات موجود در کشتی فاصله بین جوانان و بزرگسالان ماست که همیشه یک سری میروند بدون اینکه جایگزین کرده باشیم.
باید طوری برنامهریزی شود که در هر رده سنی پشتوانه کافی داشته باشیم. ما در والیبال برای طرح استعدادیابی سالانه 50 میلیون تومان هزینه کردیم در کشتی هم شاید حدود 100 تا 150 میلیون تومان هزینه کنیم که البته سازمان پشتیبانی خوبی میکند.
شانس پیروزی شما در انتخابات مجمع با توجه به اینکه منتخب سازمان تربیت بدنی هستید چقدر است؟
انتخابات دارای فلسفهای است. باید نامزدها دارای شرایطی باشند از لحاظ تجربی، اخلاقی و حراستی و تعهدی که نسبت به مردم دارند. به نظر من باید نامزدها مشخص کنند که میتوانند به وظایف خود عمل کنند با همین امکانات موجود، وگرنه اگر قرار باشد بعد از شش ماه بیایند بگویند که بودجه نداریم و نمیشود کار کرد که درست نیست!
در انتخابات هیچ مشکلی نیست و من به وظیفهام عمل میکنم و خودم را ارائه میدهم و اگر به کس دیگری رای دادند هیچ ناراحت هم نمیشوم که خوشحال هم میشوم!