همشهری آنلاین- علی کدخدازاده :
انسانها از تعلیق گریزانند. ما میل داریم قدم در یک جای ثابت بگذاریم حتی اگر امن نباشد. انسانها میخواهند در وحله اول تکلیف خود را بدانند و بعد تصمیم بگیرند که چه بکنند. به قول مرحوم خسرو گلسرخی:
ثقل زمین کجاست
من در کجای جهان ایستادهام
با باری ز فریادهای خفته و خونین
ای سرزمین من !
من در کجای جهان ایستادهام؟
یک دانشآموز منتظر است تا تکلیف قبولیاش به صورت قطعی مشخص شود. تا وقتی نتیجه را نگرفته در تعلیق است. وقتی نتیجه آمد، حتی اگر نشان از مردودی او باشد، از تعلیق درمیآید و میتواند برای خودش برنامه ریزی کند که مثلا چگونه به والدیناش بگوید، چطور با تبعات سخت این شکست مواجه شود و مانند آن.
فردی که هنوز نتیجه خواستگاری یا ویزای سفرش را نگرفته، کسی که پاسخ آزمون استخدامیاش را نگرفته، متهمی که هنوز حکماش را نگرفته، بیماری که نتیجه آزمایشاش را نگرفته و صدها مورد نظیر این، انسان را در تعلیق قرار میدهد و این تعلیق عذاب آور است.
ما وقتی به خبر صحیح و آمار درست میرسیم، از تعلیق خارج میشویم و به آرامش میرسیم. بعد از آن تصمیم میگیریم. حتی اگر خبر ناخوشایند باشد و تصمیم بعد از آن غلط هم باشد، وضعیت روحی ما بدتر از زمانی نیست که خبر درست را نگرفتهایم.
جامعه ما مدتهاست که به خبرها و آمار با دیده شک نگاه میکند. این موضوع در شرایط حاضر و در خصوص کرونا تاثیر بدتری گذاشته است.
در جامعه ما بیش از اینکه خبر منتشر شود شایعه منتشر میشود و هنگامی که شایعه اصل باشد، قطعیت و ثبات در تصمیمگیری از بین میرود.
به گفته آل پورت و لئوپستمن، میزان رواج شایعه در جامعه تقریبا برابر است با حاصل ضرب "اهمیت" در "ابهام" موضوع. هر گاه "ابهام" موضوعی صفر و یا بی"اهمیت" باشد در واقع میزان شایعه صفر خواهد شد.
در خصوص میزان اهمیت موضوع کرونا جای بحثی نیست. در خصوص ابهام نیز میتوان به مجموعه متفاوت و گاه متناقض اخبار و آمارهای رسانهای شده توجه داشت. تاخیر در بیان واقعیتها، غیر شفاف بودن در بیان آمارها و رخدادها، طی سالهای متمادی باعث شده که امروز نوعی عدم باورپذیری به حرفها و آمارها در جامعه موج بزند.
آنان که این شیوه را برگزیده بودند گمان میکردند از این طریق به جامعه آرامش میدهند اما واقعیت نشان داده است که خلاف این موضوع محقق شده است. آن پیروزیهای ناشی از نگفتن، کم گفتن، دیرگفتن و ناشفاف گفتن وضعیت امروز را رقم زده است. این رفتار را میتوان به اصطلاح " پیروزی پیروسی" تشبیه کرد. طبق روایت تاریخ، پیروس در میانۀ نبرد با رومیان به یکی از معتمدان خود گفته بود: "اگر در یک نبرد دیگر بر رومیان پیروز شویم، به طور کامل بازنده خواهیم بود". منظور وی آن بود که در نبرد آتی با روم آنقدر تلفات خواهند داد که عملا با شکست فرقی نمیکند. به همین دلیل در تاریخ سیاسی جهان تعبیر «پیروزی پیروسی» به معنای «پیروزیِ همسنگ شکست» است.
وضعیت امروز جامعه در مواجه با کرونا چیزی است که گیدنز از آن با عنوان " هرمنونیک بدگمانی" نام میبرد. با هر خبری به دیده شک نگاه میکنیم، فرقی نمیکند شبکه شبکه بگوید یا یک شبکه ماهوارهای.
پیامدهای این وضعیت دردسرسازتر از آن چیزی است که تصور میکنیم. یک نمونه آن، صف اتومبیلها برای سفر به شمال است. گویی برای اینها به تعبیر دیآنجلیس، "مرگ واقعیت" رخ داده است.