آنچه مخاطبان عمومی از رسانهها در زمان بروز چنین بحرانهایی انتظار دارند ارائهی محتوایی است که به آنها اطمینان خاطر بدهد. مثلاً رسانه بگوید که مصرف فلان کالا ایمن هست یا نه؛ بدون هیچگونه اما و اگری! در مورد استفاده از ماسک در این وضعیت چندین پاسخ متنوع و گاهی متناقض دیده و شنیدهایم. (ماسک تأثیری ندارد یا دارد؟ همه ماسک بزنیم یا خیر؟ چه کسایی به ماسک نیاز دارند؟ چه زمانی به ماسک نیاز است؟)
این درحالی است کرونا جامعه پزشکی و افکار عمومی را دچار بحرانی پیچیده کرده است و ما هنوز دربارهی ابعاد علمی و تبعات اجتماعی آن اطلاعات شفاف و قطعی نداریم.
چند سال پیش که دکتر کریس گالووی[1] استاد دانشگاه مَسی نیوزلند به ایران آمد و نشستی با عنوان «رسانه و مدیریت بحران» برگزا شد. وی بحرانهای جامعه را به دو تقسیم کرد:
بحرانهای ساده[2]: بحرانهایی که با برنامهریزی خطی و گام به گام میتوان آنها را برطرف نمود.
بحرانهای پیچیده[3]: بحرانهایی که به خاطر مبهم بودن ماهیتشان، تعریفی مشخص ندارند.
در گذشته تصور عمومی این بود که بحران ناگهانی حادث میشود، ولی تحقیقات اخیر نشان میدهند که آتشهای زیر خاکستر به آرامی به حیات خود ادامه میدهند تا در فرصتی مناسب شعلهور شوند. بیش از نیمی از این بحرانها ناشی از ناکارآمدی مدیریتی در جامعه و سازمان است. هرچه ساختارهای مدیریتی ضعیفتر باشند، مواجهه با بحرانهای پیچیده دشوارتر خواهد بود.
- ترکیب کرونا، ترس و شبکههای اجتماعی چگونه ما را بیمار میکند
- خبرهای بیاعتبار، ببینده بیشتری در فضای مجازی دارد
- بیمار" صفر" کرونا چه کسی است
وقتی احساس عمومی را نادیده میگیریم
این دسته از بحرانها پاسخی قطعی ندارند! در چنین شرایطی مسئولان با استفاده از رسانهها در صدد اطلاعرسانی عمومی برخواهند آمد حال آنکه از ارائهی پاسخی قطعی عاجز هستند. این بحرانها به طور کامل نیز حل نمیشوند (مثل بحران اخلاقیات یا بحران آب) هیچ وقت نمیتوان گفت که بحران اخلاقیات در جامعه به طور کامل ریشه کن شده است یا بحران آب؛ تصمیمگیری و برنامهریزی برای حل این بحرانها همواره مستمر و در جریان است.
همچنین این دسته از بحرانها با عملکرد سازمانها، نهادها و ارگانها به تنهایی و در مسیری ایزوله و یکطرفه برطرف نمیشوند. پس به همکاری و انسجام نهادها در مسیر حل چنین بحرانهایی نیازمندیم.
از سوی دیگر، مسئولان در بهترین حالت معمولاً به دنبال رفع خطرهایی هستند که متوجه انسانها و در نهایت محیطزیست است؛ حال آنکه پازل مواجهه با بحران قطعهای گمشده دارد به نام «توجه به عواطف انسانی».
همواره باید مدنظر داشت که راهکارهای منطقی در شرایط آزمایشگاهی ممکن است معضلی را برطرف سازند، ولی وقتی که این راهکار در محیط واقعی و در میان موجوداتی دارای حواس و عواطف به کار بسته شود، واکنشها و پیامدها میتواند متفاوت از محیط آزمایشگاهی باشد. نظیر رویکردی که در شهر قم برای مقابله با کرونا در مکانهای عمومی در پیش گرفته شد.
مساجد، حرم حضرت معصومه (س)، ورزشگاهها، سینماها و سالنهای تئاتر جزو مکانهای عمومی به شمار میآیند. اما در جامعهای که مذهب ویژگی اصلی به شمار میرود، بار روانی تعطیلی مسجد و حرم هیچگاه شبیه تعطیلی سینما و ورزشگاه نیست.
پنجم اسفند شورای تأمین در مصوبهای برگزاری تمام مراسم مذهبی از جمله نماز جماعت را در حرم ممنوع اعلام کرد. این تصمیم در روز بعد واکنشهای تندی از سوی شهروندان به همراه داشت تا آنجا که پایگاه اطلاعرسانی حرم با انتشار یادداشتی با تصمیم شورای تأمین مخالفت جدی کرد.
هفتم اسفندماه نیز تولیت حرم در مصاحبهای اعلام کرد: «ما این حرم مقدس را دارالشفا میدانیم، دارالشفا یعنی مردم بیایند و از امراض روحی و جسمی شفا بگیرند پس باید باز باشد و با قوت مردم بیایند.» نادیده گرفتن تصمیم شورای تأمین استان نیز با واکنشهای متفاوت نهادها و شخصیتهای مختلف همراه شد؛ از اینکه مرجعیت علمی جامعهی پزشکی در عرصهی تأمین بهداشت و سلامت جامعه زیر سوال رفته است تا زیر سوال بردن ارزشها و اصول تشیع.
بعد از درج آن یادداشت، مدیریت آستان در یادداشتی دیگر محتوای یادداشت منتشر شده در کانال و پایگاه خبری این آستان را بر خلاف سیاستهای رسمی خود توصیف کرد. در روزهای بعد و با در نظر گرفتن عواطف دینی شهروندان، مسئولان تأکید کردند که تنها مراسم عمومی و نماز جماعت رسمی حرم موقتاً برگزار نمیشود.
بدین ترتیب، بعد از ارائهی نسخهی تجویزی بدون در نظر گرفتن عواطف عمومی، مقابلهی سرسختانه با آن و در نهایت پذیرش یک تصمیم متناسبسازی شده، آرامش به فضای معنوی بازگشت.
رسانه و بحرانهای پیچیده
حال از منظر مدیریت رسانه چگونه میتوان دربارهی این دسته از بحرانها به عموم جامعه اطلاعرسانی کرد؟ به ویژه نقش رسانههای جمعی رسمی چیست؟ آن هم در شرایطی که به واسطهی ویژگی تعاملی و دیالوگمحور بودن شبکههای اجتماعی و متعاقباً سرعت بالای انتشار محتوا در این بسترها، بحران نیز به شدت منتشر میشود. در چنین شرایطی رسانههای رسمی باید نکاتی را رعایت کنند:
· سرعت واکنش خود را بالا ببرند.
· از ظرفیت رسانههای اجتماعی در راستای تکمیل فرایند ارتباطات استفاده کنند.
· با کمک رسانههای اجتماعی نگذارند نسبت به محتوای ارائه شده، تردید یا شکی بهوجود آید.
· با همراه کردن نهادها و دریافت صدایی واحد به آرامش افکار عمومی و جلوگیری از شایعهپراکنی کمک کنند.
· برای عموم شهروندان آشکار شود که بنا نیست یک شبه مشکلات این بحران کاملاً برطرف شود؛ اما با همکاری و همیاری همگانی و به اشتراکگذاری اطلاعات و گام به گام میتوان در راستای حل آن گام برداشت.
با این همه در نمونهی بحران کنونی شاهدیم که هر روز (به ویژه روزهای نخست اعلام انتشار ویروس کرونا در قم) هر یک از مقامات مسئول در یک نهاد سخنی بر زبان میراند و اطلاعاتی را ارائه میدهد که از سوی مقام مسئول نهادی دیگر به راحتی تکذیب میشود.[4]
از این رو به واسطۀ نفوذ بالای رسانههای اجتماعی در سطح جامعه و سهولت کاربست و سرعت بالای انتقال پیام در این بستر، شاهد رشد و انتشار افسارگسیخته اخبار جعلی نیز هستیم. ناتوانی رسانههای جمعی رسمی در ارائهی پوشش خبری جامع از بحران به گسترش اخبار جعلی دامن خواهد زد.
مشکل اینجاست که هم از پیچیدگی بحران کنونی غافلیم و هم عواطف و احساسات عمومی را در تصمیمگیریهای خویش در نظر نمیگیریم. در حالی که احساسات و عواطف به اندازهی داشتن منطق مهم است.
این امر تنها ویژه ایران نیست. مثلاً در نمونهی مدیریت بحران آب در استرالیا، با اینکه استراتژی مسئولان در کاهش مصرف تقریباً موفقیت آمیز بود (ارائهی تایمر به شهروندان برای نصب برای دوش و تعیین بازۀ زمانی 4 دقیقه برای دوش گرفتن) ولی این تصمیم در مواجهه با برخی از مردم دچار مشکل شدند: این حق من هست که تا هر زمانی که میخواهم دوش بگیرم! اگر در تصمیمگیریها به اندازهی کافی عواطف و احساسات و ارزشها را در نظر گرفته باشید در واقع به طور کافی به مشکل توجه نداشتهاید!
وقتی از رسانه و مدیریت بحران یا ریسک حرف میزنیم باید بدانیم که ریسک یعنی خطر شورش. خطرهایی که متوجه محیط و انسان است. در این میان باید واکنشهای عاطفی انسانی به خطر را نیز در نظر گرفت. این در حالی است که مدیران بیشتر به دنبال حل خطر هستند و برنامهای برای واکنشهای عاطفی انسانی ندارند.
[1]. Chris Galloway: استاد دانشکده ارتباطات، روزنامهنگاری و بازاریابی دانشگاه مسی نیوزلند (Massey University)
[2]. Tamed Problems
[3] . Wicked Problems
[4]. مراجعه کنید به اخبار منتشر شده پیرامون صحبتهای احمد امیرآبادی فراهانی نماینده مردم قم در مجلس مورخ 5 اسفند 98 و جنجال پس از آن به واسطۀ موضعگیریهای مختلف نهادها و افراد متفاوت از معاون وزیر بهداشت گرفته تا سایر نمایندگان مجلس. https://b2n.ir/118278