به گزارش همشهری آنلاین، سید میلاد علوی در روزنامه اعتماد نوشت: نه آن زمان که نمایندگان جمهوری اسلامی و ۶ قدرت جهانی در قلب اروپا در حال مذاکره بودند، نه آن زمان که نفتکشهای عربستانی منهدم شدند، نه آن زمان که نفتکش ایرانی توقیف و سپس آزاد شد، هرگز سرخط رسانههای بینالمللی و داخلی یکسان نبود. نه آن روزها و چه روزهای پیش و پس از آن نیز هرگز این اتفاق رخ نداد تا اینکه نوبت به بحرانی چینی رسید. کرونا این روزها، چه در رسانههای داخل و چه در رسانههای خارجِ ایران، حرف اول و آخر را میزند؛ بهطوری که کمتر خبر و رسانهای را میتوان یافت که غیر از این مهم به مسائلی نظیر روزهای رو به پایان دهمین دوره مجلس شورای اسلامی یا پیام کمترین مشارکت صورت گرفته در یک انتخابات در تاریخ جمهوری اسلامی و مسائلی از این دست پرداخته باشد اما مباحث و مطالب کرونایی یکسان نیست، روزی جنجال برسر آمار است و روز دیگر بر سر ریاست ستاد تشکیل شده در ایران برای مقابله با این میهمان ناخوانده چینی.کرونا اگر در بسیاری نقاط جهان احتمالا موضوعی فراتر از جناحها و وابسته به سلامت شهروندان و حیات جامعه است، در ایران اما از بازیهای جناحی و حزبی در امان نمانده؛ بهطوریکه در میان هزار و یک ابهام موجود درباره آمارهای مرتبط با این بیماری و پرسشهای بیپاسخ افکار عمومی، یکی میکوشد انگشت اتهام را به سمت جناح مقابل بگیرد و دیگری نیز در تلاش است فلان رکن نظام را مقصر اصلی جلوه دهد و مابقی را منزه از قصور معرفی کند. این کشمکشها و به اصطلاح «کرونا بازی»ها سبب شده تا کنار زحمات شبانهروزی پزشکان و پرستاران و کادر درمانی، جامعه از لزوم اتخاذ سیاستی واحد برای مقابله با این ویروس چینی و تامین نیازهای اولیه مردم بهویژه در حوزه بهداشت و درمان تاکید کنند.
- ستادی دیگر
شاید برای کاهش همین مشکلات و البته رسیدگی بهتر به مشکلات و جلوگیری از شیوع و گسترش بیشتر کرونا در ایران بود که سعید نمکی در قامت وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در همان روزهای ابتدایی پیشنهاد تشکیل ستادی ملی برای مقابله با ویروس کرونا را داد. ستادی که قرار بود در آن علاوه بر حضور وزرای مربوطه دولت و رییس سازمان صداوسیما، ۳ نفر از اعضای کمیسیون بهداشت و درمان مجلس نیز به عنوان ناظر حضور داشته باشند. این ستاد تشکیل شد و شاید اصلیترین نتیجه آن، اعلام آمار هر ۲۴ ساعت یکبار از سوی سخنگوی وزارت بهداشت و درمان بود ولی بیراه نیست، اگر بگوییم نه کمبودهای موجود در بازار رفع شد و نه احساس ترس و یأس شکل گرفته در جامعه کاهش یافت. سعید نمکی در این مسیر و برای جبران کاستیها به نگارش نامههایی صریح خطاب به رییسجمهوری و البته وزیر اطلاعات پرداخت، نامههایی در نوع خود بیسابقه.با این حال اما پرسش اینجا بود که بهراستی وزیر بهداشت برای اعلام نقایص موجود در بازار و سوداگریهای عدهای، نیازمند نگارش نامه به رییسجمهوری است؟! یعنی راه سادهتر نظیر گفتوگوی تلفنی یا حضوری برای این مهم وجود نداشته که نمکی با نامه از روحانی و روندها انتقاد میکند؟! پاسخ این پرسشها اگرچه مشخص نیست ولی چندی بعد نوع نگاه جریانهای خاص و البته پرنفوذ در ایران به وزیر بهداشت و اقداماتش چنان تغییر محسوسی یافت که ناظران و تحلیلگران دوباره نسبت به نگاههای سیاسی به مقولهای بهداشتی هشدار دهند.
- آغاز حمله
نامههای از دید برخی سنتشکن و از دید برخی دیگر سیاسی وزیر بهداشت یا در عبارتی صحیحتر رییس ستاد ملی مقابله با کرونا به رییسجمهوری با هر هدفی که نوشته شد، دستکم در عالم رسانه اثری مشخص داشت؛ صدور دستور آتش. حسن روحانی که این روزها برخی نامشان را در زمره بدشانسترین روسای جمهوری ایران قرار دادهاند، پس از این نامهها از سوی اصولگرایان نیز با انتقادات بسیاری مواجه شد. این جریان سیاسی بهویژه طیف نزدیک به تندروهای آن درحالی رییسجمهوری را به غیبت در روزگار فراگیری کرونا و عدم ورود جدی به مدیریت این مهم متهم کردند که ریاست ستاد با شخص سعید نمکی بود. اصولگرایان اما ترجیح دادند نمکی را «وزیر جهادی» معرفی کنند و روحانی را مقصر اصلی.
فشارها و انتقادات بود یا احساس نیاز، دقیقا مشخص نیست اما هفدهم اسفندماه ستاد ملی مقابله با کرونا به ریاست حسن روحانی در نهاد ریاستجمهوری تشکیل جلسه داد و علاوه بر وزرای راه و شهرسازی و کشور، رییس سازمان صداوسیما، محمود واعظی، رییسدفتر رییسجمهوری و همچنین حسامالدین آشنا، مشاور رییسجمهوری نیز در این نشست حاضر شدند. میهمان ویژه این نشست اما سرلشکر باقری، رییس ستادکل نیروهای مسلح بود. او که پس از ماجرای انهدام هواپیمای مسافربری اوکراینی کمتر در اخبار و رسانهها حاضر میشود، در این نشست حاضر شد تا عملا مشخص شود که دیگر امکان ریاست وزیر بهداشت بر این ستاد وجود ندارد؛ چراکه منطقا نمیتوان ستادی را متصور بود که ریاستش برعهده یک وزیر باشد اما عالیترین مقام نظامی جمهوری اسلامی که همچون دیگر فرماندهان ارشد نظامی، حتی تحت امر رییس دولت هم نیست، در آن نشست، به عنوان عضو معمولی حاضر شود!
- ورود بهارستان
در این میان درخواستها از حسن روحانی برای پذیرش ریاست ستاد ملی مقابله با کرونا ادامه یافت اما محدود به فعالان و تحلیلگران اصولگرا و رسانههای این جریان سیاسی نماند. نمایندگان اصولگرا و نزدیک به جبهه پایداری مجلس شورای اسلامی به این جرگه پیوستند. مجتبی ذوالنوری، رییس کمیسیون امنیت ملی پارلمان شاید نخستین فردی بود که به صراحت از این مهم سخن گفت و در حساب کاربریاش در شبکه اجتماعی توییتر که پیشتر یک مرتبه آن را تکذیب کرده بود، رییسجمهوری را مخاطب قرار داد و از او خواست ریاست ستاد ملی مقابله با کرونا را بپذیرد. این مهم سپس در قالب نامهای ازسوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی رسما به رییسجمهوری تقدیم شد. در بخشی از این نامه آمده است: «کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی لازم و ضروری میداند که: جنابعالی شخصا و به عنوان رییسجمهوری و رییس شورای عالی امنیت ملی فرماندهی قرارگاه و ریاست «ستاد ملی مبارزه بیماری کرونا» را برعهده گرفته تا امکان بسیج ملی، فعالسازی، هماهنگی و مدیریت کلیه دستگاههای دولتی، عمومی و خصوصی و به کارگیری کلیه امکانات و استفاده از تمامی ظرفیتهای کشور فراهم شود.»
پس از این درخواستها بود که بهگفته مسعود پزشکیان، نایبرییس نخست مجلس، علی لاریجانی، رییس پارلمان در نامهای از رهبری خواست تا رییسجمهوری به عنوان رییس ستاد ملی مقابله با کرونا انتخاب شود. نایبرییس اول مجلس این اظهارات را در برنامه گفتوگوی ویژه خبری سهشنبه شب مطرح کرد اما روز گذشته در اظهاراتی نامه را تکذیب و پذیرش ریاست ستاد توسط روحانی را مصوبه شورای عالی امنیت ملی اعلام کرد، مصوبهای که همچون سایر مصوبات این نهاد بعد از تایید رهبری لازمالاجرا خواهد بود. حال آنکه پیشتر لاریجانی در اظهاراتی در جمع خبرنگاران از تشکیل شورایی به ریاست حسن روحانی برای پشتیبانی از ستاد ملی مقابله با کرونا خبر داده بود، بدینترتیب پرسش اینجاست رییسجمهوری چطور قرار است همزمان هم رییس ستاد ملی مقابله با کرونا باشد و هم رییس ستاد پشتیبانی از آن.
- جدل از راه دور
این اظهارات و حواشی پا برجا ماند تا اینکه روز گذشته حسن روحانی در قامت رییسجمهوری در اظهاراتی نه چندان صریح به این مقوله پرداخت. رییسجمهوری ایران روز گذشته در هیچیک از جملات و کلماتش مساله پذیرش ریاست ستاد ملی مقابله با کرونا را مطرح نکرد اما به مردم اطمینان داد که تمام دولت برای مقابله با کرونا پای کار است. او همچنین اعلام کرد که مصوبات ستاد ملی مقابله با کرونا در حکم مصوبات شورای عالی امنیت ملی که ریاستش را برعهده دارد، خواهد بود و تمام دستگاهها ملزم به رعایت آن هستند. او در بخش دیگری از اظهارات خود با اشاره به نامه نمایندگان مجلس و درخواستها از خود برای پذیرش ریاست این ستاد اظهار کرد: «بعضی از نمایندگان محترم مجلس و دیگران خواستند که من ستاد را بر عهده داشته باشم؛ دوستان بدانند حداقل هفتهای یک جلسه ستاد با ریاست و مدیریت خود من تشکیل میشود.»
رییسجمهوری همچنین تصریح کرد که ستاد ملی مقابله با کرونا «بهطور منظم» و به ریاست «سعید نمکی، وزیر بهداشت» تشکیل جلسه خواهد داد و این بدان معناست که عملا مسوولیت ریاست این ستاد یا به روحانی واگذار نشده یا او این مهم را نپذیرفته است. این اظهارات اما مطابق انتظار به مذاق اصولگرایان و حامیان مجازی آنان خوش نیامد تا جایی که صراحتا از «تمرد» رییسجمهوری از «دستور» رهبری سخن به میان آوردند. واکنشها اما محدود به شبکههای اجتماعی نماند و سیدابراهیم رییسی در قامت رییس قوه قضاییه در جریان بازدید سرزدهاش از ستاد فرماندهی عملیات مدیریت بیماری کرونا در کلانشهر تهران، به گفتههای حسن روحانی واکنش نشان داد و با «اتمام حجت» خواندن «تنفیذ اختیارات از سوی رهبری به ستاد ملی مقابله با کرونا» گفت:«جلسه ستاد مقابله با کرونا در عالیترین سطح، باید هر روز برگزار شود، نه هفتهای یکبار.» نکته قابلتوجه اینکه این بخش از اظهارات رییسی که عملا پاسخی است غیرمستقیم به روحانی، ابتدا در خبرگزاری فارس به عنوان تیتر اصلی انتخاب شد اما ساعتی بعد، نهتنها تیتر مطلب تغییر کرد، بلکه این بخش از گفتههای رییسی را از متن خبر نیز حذف کرد.
- چرا روحانی؟
بدینترتیب و پس از مرور تمام اتفاقات رخ داده، پرسش اینجاست چرا جریانی خاص در ایران بیش از هرکس بر پذیرش ریاست ستاد ملی مقابله با کرونا توسط رییسجمهوری اصرار دارد تا جایی که عدم ذکر این مساله را به عنوان «اختلاف» میان دو مقام عالیرتبه در جمهوری اسلامی ذکر میکند. پاسخ به این پرسش البته چندان ساده نیست ولی بسته به نوع نگاه به مساله، میتوان دلیل یا دلایلی برای آن اقامه کرد. اگر خوشبینانه به مساله بنگریم، پذیرش ریاست این ستاد توسط رییسجمهوری بهمعنای ارتقای جایگاه این ستاد و الزام همه دستگاهها و نهادها به تبعیت از مصوبات آن است اما این نگاه ۲ ایراد بزرگ دارد. نخست آنکه نهادهای انتصابی و نظامی از نیروهای مسلح گرفته تا صداوسیما نهتنها زیرنظر رییسجمهوری عمل نمیکنند، بلکه به اعتبار تجربه میتوان گفت که خود را ملزم به پذیرش دستورات او و بهطور کلی مجموعه دولت نمیدانند. دومین ایراد نیز به جایگاه مصوبات این ستاد بر میگردد. همانطور که گفته شد، مصوبات ستاد ملی مقابله با کرونا در حکم مصوبات شورای عالی امنیت ملی بوده و برای همه لازمالاجرا محسوب میشود؛ بنابراین عملا تفاوتی ندارد که ریاست ستاد ملی مبارزه با کرونا برعهده رییسجمهوری باشد یا وزیر بهداشت.
خوشبینی اما شاید چندان در این مقوله و در اتمسفر سیاستزده ایران کارایی نداشته باشد. در نگاه بدبینانه تلاش اصولگرایان برای سلب مسوولیت از وزیر بهداشت و واگذاری موضوع به رییسجمهوری به آینده سیاسی این دو فرد بستگی دارد. اصولگرایان و رسانههایشان از فارس و تسنیم گرفته تا کیهان و سایر بستگان بارها و بارها قصورهای موجود در کشور را به شخص روحانی نسبت دادهاند؛ بنابراین در این مورد خاص نیز اگر ریاست برعهده نمکی باشد که از دید آنان وزیری «جهادی» است، امکان نسبتدهی امور به رییسجمهوری وجود ندارد؛ پس لازم است روحانی نفر اول مقابله با کرونا باشد تا دست آنان برای انتقاد بازتر شود.به هرروی چارهای جز صبر و بررسی روند موجود نیست. باید دید غائله ریاست ستاد ملی مقابله با کرونا درمیان افزایش روافزون آمار جانباختگان و مبتلایان به این ویروس در نهایت به کجا خواهد رسید.