به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایران، مرحوم حاج احمد آقا در زمان مبارزات انقلابی امام خمینی(ره) نزدیکترین همراه ایشان در خارج و داخل کشور بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی هم فرزند امام به عنوان امین ایشان همچنان عهدهدار رتق و فتق امور دفتر رهبر کبیر انقلاب بود. همین نزدیکی البته چه بسا زمینهساز برخی شائبهها و حتی خیال پردازیهای ناثواب درباره ایشان بود. بخصوص بعد از رحلت امام خمینی در سال ۶۸.
بر همین اساس رابطه مرحوم حاج احمد آقا با آیتالله خامنهای بعد از انتخاب به عنوان جانشین امام از سوی مجلس خبرگان رهبری واجد اهمیت است. کیفیت همین ارتباط بود که برخی خیالپردازیها برای آینده انقلاب و تقلا برای شکافافکنی بین نیروهای انقلابی را نقش بر آب کرد.
رهبر معظم انقلاب در سخنرانی سال ۸۱ موضع حاج سیداحمد آقا بعد از رحلت امام را تحسین کرده و فرمودند: «حاج احمدآقا در برهه بعد از رحلت امام، یکی از بهترین مواضعی را که ممکن است کسی مثل ایشان داشته باشد، در دفاع از اصول و موازین انقلاب و آن چهره حقیقی خط امام اتخاذ کرده بودند. ایشان واقعاً از جان و دل از آن مواضع و از جمله از رهبری دفاع میکردند. دفاع بسیار جانانهای که ایشان چه از اساس و اصل رهبری و چه از شخص حقیر میکردند، در بعضی روحیههایی که ممکن بود به گونه دیگری فکر کنند یا احساس دیگری داشته باشند، تأثیرات زیادی داشت. بههرحال، موضع بعد از رحلت امام که ایشان اتخاذ کرده بودند، موضع بسیار ارزشمندی بود. من معتقدم یکی از بهترین فصول زندگی ایشان، عندالله، همین فصل اخیر است که ایشان واقعاً راه خدا، راه حق و راه صحیح را متقرّبا الیالله برگزیده بودند.»
مرحوم محمدنبی حبیبی، دبیر کل فقید حزب مؤتلفه اسلامی در خاطرهای که در پایگاه (KHAMENEI.IR) منتشر شده، در همین باره خاطرهای روایت کرده که قابل توجه است؛ «در بهمن سال ۱۳۶۹ - حدود ۱۹ ماه پس از رحلت حضرت امام- به اتفاق جناب آقای حاج محسن رفیقدوست با مرحوم حجتالاسلام والمسلمین حاج احمد خمینی(رحمهاللهعلیه) ملاقات خصوصی داشتیم. در این ملاقات، اینجانب به ایشان عرض کردم که شما چند روز پیش جملهای فرمودید و رسانهها هم پخش کردند که به سهم خودم لازم میدانم از جنابعالی تقدیر و تشکر کنم. ایشان پرسیدند کدام جمله؟ عرض کردم جمله شما این بود که «هرکس بگوید که اطاعت از امام غیر از اطاعت از حضرت آیتالله خامنهای است، در خط امریکاست.» حاج احمد آقا فرمودند: «آقای حبیبی! من این جمله را با اعتقاد کامل به آن، بیان کردم و جداً معتقدم هر کس این تفاوت را قائل باشد، بخواهد یا نخواهد در خط امریکا است» و اضافه نمودند: «یکی از موارد شگفتی من این است که حضرت آیتالله خامنهای در این حدود ۱۹ ماه، چگونه توانستهاند تعادل و توازن در کشور را مدیریت کنند؟ چون عوامل مهمی برای برهم زدن این تعادل و توازن و ایجاد بحران وجود دارد.»
یکی دیگر از شائبههای مطرح شده از سوی برخی درباره حاج احمد آقا معطوف به همان نزدیکی و اعتماد مرحوم پدرشان به ایشان بود و اینکه سید احمد خمینی به عنوان معتمد رهبری وقت، در تصمیمهای مرحوم امام (ره) تأثیرگذار بوده و فراتر از آن در برخی نامههای آن مرحوم هم دست میبرده است!
این ادعاها از سوی نزدیکترین افراد و شاگردان امام خمینی(ره) رد و بر امانتداری حاج احمد آقا تأکید شده است. آیتالله سید علی مقدم از شاگردان امام درخصوص تبعات تشکیک در نامههای امام گفت: اطرافیان شخصیتها معمولاً دو دسته هستند؛ بعضیها هدفشان خدمت به آن شخصیت، جامعه و مردم است و بعضیها هدفشان منافع شخصی است. زمانی که امام در قم تشریف داشتند و ما از نزدیک هم در خدمتشان بودیم و درس و منزلشان میرفتیم، مشاوری غیر از خودش نداشت؛ خودش همه کاره بود. یعنی خودش تصمیم میگرفت، خودش اقدام میکرد و شخصاً مطالب را به مردم میرساند.
وی تأکید کرد: وقتی امام یا شخص دیگری نامه را نوشته و امام مهر و امضا کرده، دیگر قابل دستکاری نیست. مرحوم حاج احمد آقا از ابتدا تا انتها مورد اعتماد امام بود و امام خودش کارهایش را انجام میداد. نتیجه کار را به صورت نامه مکتوب و مهر کرده و یا احیاناً بعضی جاها که احتیاج به نامه نبود، شفاهاً به حاج احمد آقا میفرمود. شائبه دستکاری نامههای امام از دسایس شیطان است. خدا نکند که گرفتار وسوسه شیطان شویم.
آیتالله محمدجواد فاضل لنکرانی هم در این باره گفته است: افرادی که با حاج احمد آقا بودند شاهد بودند که واقعاً صداقت در گفتار و رفتار عجین با وجود او بود و انسان هیچ احتمال نمیداد که بخواهد مطلبی را به عنوان فکر شخصی خودش وارد مجموعه فکری امام کند. اینجا یک نکته بسیار مهم است که این طور که ما از مرحوم والدمان و شاگردان امام شنیدهایم، امام شخصیتی بود که به این زودی تحت تأثیر قضایا و عواطف قرار نمیگرفت و بی جهت به کسی اعتماد نمیکرد. این خودش یکی از ابعاد وجودی امام بود که در قله رأفت نسبت به شاگردان و نزدیکانش بود اما در مسأله اعتماد در مسائل سیاسی معیارهای بسیار مهمی را داشت.
وی گفت: من یادم هست که اوایل پیروزی انقلاب بعضی از آقایان در قم خواستند دفتر امام را در اختیار خودشان بگیرند. از این جهت هم درست میگفتند که ما شاگرد امام هستیم و باید به عنوان بازوان امام خدمت کنیم و بعضی از اینها اصرار داشتند که حاج احمد آقا در بیت دخالت نکند. من یادم هست که با چه بی اعتنایی از طرف امام در آن زمان مواجه شدند و آنها بعداً فهمیدند که این یک فکر اشتباه است.
فاضل لنکرانی یادآور شد: رهبری فرمودند حاج احمد آقا امین امام بود و واقعاً امین امام بود. امام کاملاً به مرحوم حاج احمدآقا اعتماد داشت. در جلساتی که ایشان مطالبی را از قول امام نقل میکردند، انسان بخوبی میدید که ایشان مقیّد است از چیزی که امام فرموده فراتر نرود. گاهی اوقات مطالبی را از امام برای پدر ما نقل میکردند؛ به خوبی معلوم بود خیلی مقید است همانی که امام فرموده، نه کمتر و نه بیشتر، دنبال کند. کسی نبود که فکر کند میتواند افکار و مطالبی را بر منظومه فکری و مسائل امام اضافه کند و واقعاً این اعتماد و امانتداری تا آخر بود؛ به طوری که ما واقعاً میتوانیم شهادت دهیم. البته سند شهادت ما کسانی هستند که همراه مرحوم حاج احمد آقا بودند و بعضی از جلساتی که ما خدمت ایشان میرسیدیم. میتوانیم بگوییم که واقعاً حاج احمد آقا یک کلمه هم کم و زیاد نسبت به فرمایشات حضرت امام نداشت.