نمرههای 20 کلاس تشویق میشوند و نمره متوسطها، سرزنش و نمره پایینها، مردود، تا بوده، همین بوده. دوباره نمرهها به دانشآموزان شخصیت میدهد و فرق 20 و 12 کلاس را از نحوة رفتار والدین و معلمان و بزرگترها میتوان فهمید. گیرم کسی که 20 نگرفته، درس را هم بیشتر فهمیده باشد، ولی نمرهاش، نمرة متوسطی است. گیرم نمرة 20 کلاس، فقط درسها را حفظ کند و سالها هم شاگرد اول کلاس باشد بدون اینکه بفهمد حفظیاتش به چه کارش میآیند، بدون اینکه درس را بفهمد. تشویقهای پس از گرفتن نمرة 18 به بالا ارزش آن را دارد که به زور حفظ کردن درسها هم که شده، به افتخارِ بزرگِ شاگرد اولی و تشویق شدن و لوح تقدیر و سرافرازی در بین دوستان و فک و فامیل نایل آیی. همة ما همیشه دغدغة نمره گرفتن را پشت سر گذاشتهایم و این دلهره و اضطراب، در دوران دبستان چیز دیگری بود.
اما سه سال است که طرحی آزمایشی در بعضی مدارس کشور اجرا میشود، بلکه نظام ارزشیابی دانشآموزان مقطع ابتدایی بر اساس نمره، حذف شود و به جای نمره و کمیت، درک مفهوم و کیفیت حرف اول را بزند. این طرح آزمایشی به «ارزشیابی توصیفی» معروف است؛ طرحی که میخواهد سیستم آموزشی ما را زیر و رو کند. از یک به هزار. بزرگترین اشکالی که میتوان بر نظام آموزشی کشور در مدارس وارد کرد، اتکای آن بر مبنای کمیت و نمره است. در حالی که اساسا امروزه در دنیا محور آموزش به کودکان و نوجوانان درک مفهوم است نه نمره و کمیت.
از چند سال پیش برخی از صاحبنظران در امور آموزش و پرورش طرحی را مورد بررسی قرار دادند که با آن ولو به طور آزمایشی در بعضی مدارس کشور نظام درک مفهومی جایگزین نظام نمرهدهی دانشآموزان شود. این طرح که طرح «ارزشیابی توصیفی» نام گرفت، در آبان ماه سال 81 تصویب شد و در همان سال تحصیلی 82-81 در 25مدرسه و به صورت آزمایشی به مرحلة اجرا گذاشته شد.
بلافاصله پس از اجرای این طرح که ارزشیابی دانشآموزان نه بر اساس نمره، بلکه بر اساس درک آنها از دروس ارائه شده انجام میشود، سر و صدای بسیاری بلند شد و صف موافقان و مخالفان طرح شکل گرفت.
با این وجود طرح «ارزشیابی توصیفی» در سال تحصیلی 83-82 نیز ادامه یافت و با مجوز شورای عالی در 200 کلاس پایة اول به اجرا درآمد. سال تحصیلی بعد، دایرة مدارس مورد آزمایش گستردهتر شد و در سال تحصیلی 84-83، 300 کلاس پایه اول و 200 کلاس پایه دوم ابتدایی نیز مورد آزمایش قرار گرفتند. از مهر ماه امسال نیز گسترة این طرح بیشتر شده است و در هزار کلاس درس دورة ابتدایی، ارزشیابی به شیوة توصیفی صورت میپذیرد و قرار است پس از طی دورة آزمایشی و ارزیابی از چگونگی موفقیت یا عدم موفقیت این طرح، آموزش و پرورش نسبت به سراسری کردن طرح در تمامی مدرسههای دورة ابتدایی اقدام کند.
اما پیش از این طرح نیز، مشکلات موجود در سیستم نمره دِهی، کارشناسان را به فکر ارائة طرحی برای برطرف کردن مشکلات موجود انداخته بود که سیستم «ارزشیابی مستمر» که هم اکنون در سطح مدارس اجرا میشود، نتیجة آن بود.
اما به گفتة کارشناسان، طرح ارزشیابی مستمر هم نتوانست جای خود را در نظام آموزشی کشور باز کند. همین عدم توفیق، مقدمات تولد سیستم ارزشیابی توصیفی را فراهم کرد.
ما به کیفیت آموزش میاندیشیم!
جامه بزرگ، مدیر کل دفتر ابتدایی و پیش دبستانی وزارت آموزش و پرورش در اینباره میگوید: «دانشآموزان در دورههای تحصیلی ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان از تواناییهای متفاوتی برخوردارند. در این میان دانشآموزان کمتری میتوانند اطلاعات خود را به صورت مکتوب منتقل کنند و ما باید برای اینکه انتقال اطلاعات دانشآموزان را سر و شکل مناسبتری ببخشیم، برای سنجش آنها، راهکارهای مختلفی را داشته باشیم.
جامه بزرگ معتقد است «با توجه به اینکه دانشآموزان دبستانی تحلیل مناسبی از نمره ندارند، در همان ابتدای تحصیل و بر اساس نظام ارزشیابی بر پایة نمره، لطمات فراوانی میخورند و سرزنشها برای کسب نمرات بالاتر، جهتدهی آموزشی را کاملا منحرف میکند. تلاش ما این است که یادگیری دانشآموزان را با عملکردشان و بهصورت مفهومی ارزشیابی کنیم و از کمیت فاصله بگیریم.»
آرامش خاطر برای مسافر کوچولو
یکی از کارشناسان مسؤول اجرای طرح ارزشیابی توصیفی در مقطع ابتدایی نیز در این زمینه مهمترین محور اجرای طرح را تغییر مقیاس کمی صفر تا بیست به مقیاس رتبهای و حذف نمره از سه سال ابتدایی بیان کرده و میگوید: «به تبع این امر، کارنامه و ساختار آن هم عوض شده است، به این معنا که دیگر چیزی به نام کارنامه در مدارس تحت پوشش وجود نداشته و عنوان کارنامه برداشته و گزارش پیشرفت تحصیلی دانشآموزان، جایگزین شده است.»
وی ادامه میدهد: «این گزارش پیشرفت تحصیلی حالت توصیفی داشته و معلم نیز به بررسی وضعیت تحصیلی و جنبههای عاطفی، جسمانی و اجتماعی دانشآموزان میپردازد.»
این کارشناس تغییر رویکرد کلی ارزشیابی پایانی به تکوینی را از دیگر محورهای اجرای طرح خوانده و خاطرنشان میکند: «سیاست کلی ارزشیابی تاکنون، اندازهگیری یادگیری دانشآموزان بوده است، اما هم اکنون ارزشیابی به یاری یادگیری آمده و از این پس اضطراببرانگیز و اضطرابزا نخواهد بود. به همین سبب یکی از شعارهای این طرح، آرامش خاطر مسافر کوچک یادگیری است.» به گفتة وی، بر این مبنا دانشآموزان تحت پوشش طرح ارزشیابی توصیفی، دیگر امتحان پایانی ندارند و بـــعد از پـــــایان دوره، جـــشـن فارغالتحصیلی میگیرند.
تفویض اختیار به معلم
مدافعان طرح ارزشیابی توصیفی در مقطع ابتدایی، به تنوع بخشی به ابزارهای ارزشیابی در اجرای طرح اشاره میکنند و میگویند در شیوة سنتی، معلم تنها از امــتحان کــتبی یـا
مدادی ـ کاغذی به عنوان ابزار منحصر به فرد اطلاع از وضعیت پیشرفت تحصیلی دانـــشآمـوزان استــفـاده میکرد، اما در این شیوه، امتحانات و آزمونهای کاغذی، تنها یکی از ابزارها بوده و پوشة کار، مشاهده، آزمونهای عملکرد و حتی تکالیف طول سال، معیارهای دیگر ارزشیابی هستند.
در این طرح تصمیمگیری دربارة ارتقای دانشآموز به پایهای بالاتر نیز به عهدة معلم گذاشته شده و قبولی و مردودی نیز برعهدة اوست.
استدلال طراحان این سیستم ارزشیابی برای تفویض اختیار بیشتر به معلم این است که تنها فردی که بهدرستی از قابلیتها و آمادگیهای دانشآموزان مطلع است، معلم اوست. بنابراین در کنار این که محور اصلی کار بر روی «آموزش معلمان اجراکنندة طرح قرار گرفته»، تصمیمگیری نهایی برای ارزشیابی کیفی دانشآموزان نیز کاملا برعهدة معلمان خواهد بود.
آنچه مسلم است، آزمونهای سنتی به دلیل ساختار خود، به خواست و نیاز افرادی غیر از آزمون شونده پاسخ میدهند و اغلب به رتبهبندی کردن دانشآموزان میاندیشند. آزمونهای سنتی بر نقاط ضعف دانشآموز تأکید دارد و در مورد پیشرفت دانشآموز حساس نیست.
اطلاعات حاصل از چنین آزمونهایی نیز نه تنها در آموزش دانشآموز نقشی ندارد بلکه به نوعی اعتبار قضاوت معلم را هم خدشهدار میکند. علاوه بر این در کاهش اعتماد به نفس دانشآموز هم نقش بسزایی دارد. تمام حرف طراحان ارزشیابی توصیفی نیز همین است. «هدف اساسی ارزشیابی توصیفی یا کیفی رفع معضلات آزمونهای سنتی و بهبود کیفیت یادگیری و ارتقای سطح بهداشت روانی محیط یاددهی – یادگیری است.»
منتقدان وارد میشوند
اما طرح ارزشیابی توصیفی، منتقدان خاص خود را نیز دارد. منتقدان، این طرح را تقلیدی نادرست از جوامع بیگانه میدانند و جایگزینی این سیستم را با سیستم کنونی، علمی نمیدانند.
مرتضی حسن بیگی، متخصص امور تعلیم و تربیت، ضمن تأکید بر اینکه ایجاد تغییر در شیوههای ارزشیابی کنونی پایههای ابتدایی، بدون نظریهپردازی صحیح علمی، غیرممکن است و آموزش و پرورش را به چالش خواهد کشاند، میگوید: «برای عملی شدن چنین امری حداقل به 100 تا 150 سال زمان نیاز داریم. در حالی که بانیان این طرح، مدت زمان اجرای طرح آزمایشی را 3 سال عنوان میکنند. مگر میتوان در عرض 3سال، نتایج و بازخوردهای این طرح را سنجید؟
حتی در صورت موفقیت این دانشآموزان (که در این طرح آزمایش میشوند) باید صبر کرد و دید نتیجة چنین سیستم آموزشیای برای این دانشآموزان در مقاطع بعدی تحصیلی چه خواهد بود. چرا که نتایج این طرح با پایان یافتن بازة مورد آزمایش که سه سال اول ابتدایی است، پایان نخواهد یافت. این دانشآموزان را باید در مقاطع بعدی نیز تحت نظر داشت و نتایج چنین سیستمی را در بلند مدت نیز مشاهده کرد.
وی میگوید: در ارتباط با جایگزینی شیوههای ارزشیابی توصیفی، مسألة مهمتر از «دانشآموزان مورد آزمایش»، وجود نظام آموزش کیفی اعم از مدرسه، معلم و مدیران کیفی است.
ما و مابقی دنیا!
سابقة چنین طرحهایی که سنجش دانشآموزان بر اساس شاخصهای کیفی صورت میگیرد در دنیا به سال 1930 بر میگردد و طرح تازهای نیست. حتی در کشور خودمان نیز یک بار در سال 1344 چنین طرحی اجرا شد، اما پس از مدتی به علل نامعلوم متوقف شد.
به هر حال در بیشتر کشورها، حداقل در دورة ابتدایی از روشهای کیفی سنجش و ارزشیابی استفاده میکنند و برای مشخص کردن میزان رشد علمی دانشآموزان از مقیاسهای توصیفی بهره میبرند.
در کشور ما نیز هر چند پیش از انقلاب یک بار و در مقطع کوتاه این سیستم آزمایش شده، اما در طول تاریخ آموزش و پرورش ایران، این اولین بار است که یک روش کاملا توصیفی – کیفی، طراحی و به طور آزمایشی به اجرا در میآید.
بیایید خودمان را دور نزنیم!
خیلی خوب است که ما قرار است دغدغة امتحان و آزمون را به زبالهدان تاریخ آموزش کشور بفرستیم و مقیاس کمَّی صفر تا بیست را فراموش کنیم. خیلی خوب است که قرار شده دانشآموزانی شاگرد اول حساب شوند که دروس را فهمیدهاند، نه اینکه آنها را حفظ کرده و 20 گرفتهاند. چقدر خوب که قرار است «ارزشیابی برای یادگیری» باشد و نه «ارزشیابی از یادگیری». ولی مگر قرار نیست همین دانشآموزان را که این همه وقت و برنامهریزی و انرژی صرف آنها شده و مثل موش آزمایشگاهی، سیستم جدید «ارزشیابی توصیفی» را بر روی آنها آزمایش کردهایم، سالها بعد در برابر کنکوری قرار دهیم که بنیان و اساس آن حفظیات است و بس؟! کنکوری که قاتل یادگیری بر اساس مفهوم است.» و دانشآموزان را به طرز وحشتناکی به سمت تستزنی سوق میدهد. آزمون پراضطرابی که یادآور آزمونهای پراضطراب سالهای اول دبستان است و نمره بیستهای کنکور، «نخبه» محسوب میشوند و نمره پایینها، مردودی و «پشت کنکوری»!
پرورشیافتگان سیستم «ارزشیابی توصیفی» قطعا از بازندگان کنکوری خواهند بود که مبنای آن حفظیات و سرعت در انتقال آن است!