تاریخ انتشار: ۳ اردیبهشت ۱۳۸۷ - ۰۶:۵۷

محمد درویش*: شاید بتوان متهم شماره‌ یک در بروز بحران آلودگی در جهان معاصر را روند شتابان و مهارناپذیر مصرف انرژی دانست.

شاید بتوان متهم شماره‌ یک در بروز بحران آلودگی در جهان معاصر را روند شتابان و مهارناپذیر مصرف انرژی دانست.

 کافی است بدانیم بر اساس پژوهش های صورت گرفته،  نوع بشر از ابتدای خلقت تا سال 1852 میلادی همان قدر کارمایه مصرف کرده (12 هزار تریلیون کیلو وات ساعت) که در طول یکصد سال پس از آن به مصرف رسانده است!

امّا نگران‌کنند‌ه‌تر  آن است که پیش‌بینی می‌شود در فاصله‌ یکصد سال بعد – که اینک 56 سال از آن را نیز طی کرده‌ایم-  مصرف انرژی بشر با یک‌هزار درصد رشد به 120 هزار تریلیون کیلو وات ساعت برسد.چنین است که نیازهای روزافزون بشر،  او را واداشت تا به سوی شناخت و مهار جنبه‌های دیگری از کارمایه از جمله انرژی هسته‌ای سوق یابد.

و بدین‌ترتیب، آلودگی رادیواکتیو هم توانست یکی از انواع شش‌گانه‌ عمده‌ آلودگی(Pollution) به شمار رود که توسط بشر بر یگانه زیستگاه قابل سکونتش تحمیل شده و می‌شود.

در حقیقت پس از آلودگی هوا (ناشی از گازهای منتشرشده از سوخت خودروها،  کارخانه‌ها و نیز آلودگی‌های ناشی از حضور ذرات زنده Micro Organisms یا غیر زنده Particles و میکروسکوپی موجود در هوای محیط...)،  آلودگی آب و خاک (پساب‌ها و آب‌های آلوده مصرفی کارخانجات و زباله‌های تجزیه‌ناپذیر و ناسازگار با طبیعت، آلودگی‌های شیمیایی حاصل از فاضلابهای صنعتی، آلودگی‌های آب‌ها در اثر نشت مواد نفتی و شیمیایی،  آلودگی‌های عفونی و میکروبی و...)،  آلودگی تکنوژنیک (ناشی از هرگونه عملیات سازه‌ای که به ویرانی و تغییر چشم‌اندازهای طبیعی و دگرگونی محیط زیست می‌انجامد)،  آلودگی صوتی و آلودگی نوری،  باید خطرات ناشی از انتشار مواد رادیو اکتیو را ششمین و شاید تهدیدآمیزترین نوع آلودگی دانست که تمامی زیستمندان عالم را به فنا تهدید می‌کند.

تشعشعات اتمی (پرتوهای یون‌زا) و فضولات کارخانه‌هایی که از کارمایه‌ (انرژی) هسته‌ای استفاده می‌کنند، مانند نیروگاه‌های برق اتمی،  در شمار مهم‌ترین مصداق‌های آلودگی رادیواکتیو به شمار می‌آیند که البته باید به آنها حوادثی چون انفجار در کارخانه‌هایی مانند تری‌مایل آیلند در آمریکا یا چرنوبیل در روسیه و یا آزمایش‌های نظامی و جنگ‌های هسته‌ای در صربستان، خلیج فارس و ژاپن را هم اضافه کرد.یادمان باشد که قدرت تخریبی نیم کیلوگرم اورانیوم غنی شده به کار رفته در یک بمب هسته‌ای برابر با چندین میلیون گالن بنزین است.

نیم کیلوگرم اورانیوم غنی شده،  انداز‌ه ای معادل یک توپ تنیس دارد. در حالی که یک میلیون گالن بنزین در مکعبی که هر ضلع آن 17 متر (ارتفاع یک ساختمان 5 طبقه) است،  جا می‌گیرد!

البته کاربرد منطقی انرژی هسته‌ای،  به مراتب اثرات کمتری در تشدید روند جهان‌گرمایی و انتشار گازهای گلخانه‌ای دارد. به نحوی که طبق آمار‌های موجود،  در حال حاضر نیروگاه‌های هسته‌ای جهان با ظرفیت نصب شده فعلی،  توانسته‌اند سالانه از انتشار حدود 8 درصد از گاز دی اکسید کربن در فضا جلوگیری کنند که در این راستا تقریباً مشابه نقش نیروگاه‌های آبی عمل کرده‌اند.

به خصوص اگر فراموش نکنیم که نیروگاه‌های گازی نیز هرچند نصف نیروگاه‌های ذغالی دی اکسید کربن تولید می‌کنند،  ولی در عین حال متان که یک اثر گرم‌کننده قوی و جهانی (۶۰ برابر دی اکسید کربن) دارد، در هوا منتشر می‌سازند. یعنی با ترویج و جایگزینی استفاده از سوخت گازی هیچ کاهشی در گرم شدن جهان حاصل نخواهد شد.

بنابراین،  تا هنگامی که بتوان از روش‌هایی کاربردی و ارزان قیمت برای مهار کارمایه‌های پایان‌ناپذیر خورشیدی و بادی بهره برد،  ظاهراً چاره‌ای نیست جز آنکه مهار انرژی هسته‌ای و استفاده‌ صلح‌آمیز از این ماده‌  طبیعی را نیز در دستور کار قرار داد، هرچند می‌پذیریم ریسک آلودگی آن و خطرات ناشی از اشتباه انسانی در مورد نیروگاه‌های هسته‌ای و مواد رادیو‌اکتیو،  اثراتی به مراتب مرگبارتر و ماناتر بر کره زمین و زیستمندانش باقی خواهد نهاد.

* پژوهشگر محیط زیست