به گزارش همشهری آنلاین، گفتوگوی ایرناپلاس با عباس عبدی به بررسی ابعاد سیاسی – اجتماعی کرونا و تبیین نارساییهای ساختاری در وضعیت مواجهه با آن میپردازد. عباس عبدی پژوهشگر، روزنامهنگار و تحلیلگر ارشد اصلاحطلب در این خصوص با ایرناپلاس به گفتوگو نشسته است.
- تبعات سخت اقتصادی کرونا
عباس عبدی درباره عوارض و تبعات اقتصادی کرونا به خبرنگار ایرناپلاس گفت: «این قضیه، عوارض اقتصادی عمیقتری خواهد داشت و مشکل از آنچه ابتدا فکر میکردیم، شدیدتر است. چون دولت ایران به راحتی امکان جبران این عوارض را ندارد و وقتی امکان جبران وجود ندارد، عوارض به دو صورت به سطوح پایینتر کشیده میشود. ابتدا تشدید اختلافات؛ مثلا برگشتخوردن چکها و ازدیاد بدهیها و اختلافاتی از این دست و درگیرشدن در نزاع و قتل و... . از طرفی دستگاه قضا بهراحتی نمیتواند به حل همه این موارد اقدام کند. بخش دوم این عوارض به پایین آمدن سطح درآمد خانوارها کشیده میشود، از طریق بیکار شدن و کم شدن درآمد و... . لذا سطح زندگی قشر ضعیف جامعه را به شدت پایین میآورد و همین امر میتواند آسیبی جدی به همراه داشته باشد. به نظر من مهمترین بخش عوارض اجتماعی کرونا همین بخش اقتصادی است. ما قطعا با عوارض جدی روحی و روانی روبرو میشویم.»
- بعد از قرنطینه نمیتوان آیندهای امیدبخش متصور بود
وی ادامه داد: «نباید فراموش کنیم که کشورهای غربی در صورت قرنطینه، مشکلات خاص خود را خواهند داشت. ولی باز هم حدی از امکانات و رفاه برای آنها فراهم است و یا حداقل برای بعد از قرنطینه، آینده به نسبت امیدبخشی را میتوانند نوید دهند. ولی در ایران مردمی که قرنطینه شوند، در تأمین نیازهای خود درمیمانند و نمیتوانند برای بعد از قرنطینه آیندهای امیدبخش تصویر کنند. فشارهای بعد از قرنطینه شدید است و جامعه ما در همین زمان هم با این فشارها روبهروست و بعد از آن فشارها بیشتر میشود.»
- کرونا سبب افزایش ناامیدی میشود
وی درباره کاهش سطح امید به آینده در اثر وضعیت جدید گفت: «با این ملاحظات گمان میکنم ناامیدی افزایش پیدا میکند. همچنان که ما در همین زمان نیز چشمانداز مثبتی نداریم. به نظر من مشکل اصلی در جامعه امروز ایران این است که حکومت به معنی مدیریت جامعه، حداکثر نماینده ۱۵ تا ۲۰ درصد جامعه ایران است و این ۱۵ تا ۲۰ درصد هم رندوم و تصادفی نبوده و مثل ۸۰% بقیه نیستند و بهلحاظ کیفیت متفاوت هستند. بهطور مثال ۸۰% از جامعه پزشکی، مدیریت بخش بهداشت و درمان را نماینده خود نمیدانند. این مساله در سایر حوزهها حتی با شکافی بیشتر و عمیقتر دیده میشود. لذا راهی وجود ندارد، مگر بازنگری در جهت به رسمیت شناختن نیروها و البته این مساله صفر و صد نیست.»
- باید در مسیر وحدت حرکت کنیم
وی درباره تحلیل خود از شرایط ایران پس از کرونا گفت: «تصویر دقیقی از رفتارهای پس از کرونا ندارم و نمیتوانم بگویم چنین شرایطی پیش میآید یا نه؟! چون پس از کرونا شرایط متحول میشود و وضعیت داخلی و بینالملی تغییر خواهد کرد. من عقیده دارم باید در مسیر وحدت حرکت کنیم و چنین تفاهمی را ایجاد کنیم. چون بدون به رسمیت شناختن تمام گرایشهای موجود در جامعه نمیتوان حکومتی کارآمد داشت. اگر این تفکر را اشاعه دهیم و به تبعات آن ملتزم باشیم، فکر میکنم میتوان وحدت نظر و وحدت عملی نسبی بین مردم ایجاد کرد و از کینهها و دشمنیها کم کرد و به این سمت رفت که همه ما ایرانی هستیم و در یک کشتی قرار داریم و باید تمام علایق و سلیقهها را به رسمیت بشناسیم و باید با هم سازگاری کنیم و آنچه که خط قرمز ما خواهد بود، نقض نظم اجتماعی است و آنچه که نظم اجتماعی را از بین میبرد مبنا باشد. فقط از این خطوط قرمز تخطی نکنیم. چرا که جز نظم اجتماعی نمیتوان نظمهای خودخوانده را پذیرفت و به آنها احترام گذاشت.»
- کرونا و سکولاریسم؟
وی درباره نسبت کرونا و سکولاریسم اضافه کرد: «به نظر من سکولار شدن سرنوشت یک ساختار دینی حداکثرخواه است. اگر «دین»، در مقام «صفت» جامعه دینی باشد مشکلی ندارد. به این معنا حکومت و جامعه دینی میتواند باشد. ولی اگر جامعهای مبتنی بر خواست مردم نباشد، معلوم است سرنوشت آن چه خواهد بود. به نظر من سرنوشت اینگونه تلقی از دین در ایران سکولاریسم است. این تجربه مسیحیت است که یک کشیش مسیحی آن را با عنوان کتابی که سکولاریسم خواست خداست در هیأت دینی به رشته تحریر درآورد تا فکر نشود این امری ضد خداست. دین باید مسیر خود را طی کند. تجربه ۴۰ ساله نشان میدهد هر چقدر خواستهاند دین را به برخی از عرصههای نامناسب با فلسفه دین بکشند، بیشتر دین را از عرصه عمومی دور میکنند. این روند ما را به یاد آن آیه میاندازد که انّالموت الذی تفرّون منه فانه ملاقیکم: هر چقدر بیشتر میخواهید از آن دور بشوید، بیشتر به آن نزدیک میشوید و با آن ملاقات خواهید کرد. این امری بدیهی و ثابت شده است که آن را اصلا در نظر نمیگیریم.»
- مشکل فردی یا ساختاری؟
عبدی درباره نقش کارگزاران دولت در بروز وضعیت کنونی گفت: «کمکاری و یا بیکاری دولت بیش از اینکه از مسائل فردی ناشی باشد، ناشی از مسائل ساختاری است. من در یادداشتهایم توضیح دادهام که چرا دولت دیر اعلام کرد و یا دیر متوجه کرونا شد. چون دولت دوست و آمادگی نداشت با چنین پدیدهای مواجه شود. مثال میزنم؛ وقتی خانوادهای فقیر و بیکس است و عضوی از آن خانواده غدهای در بدنش دیده میشود، اگر به او بگویید بیوپسی کن و ببین این غده سرطان است یا نه؟! او میگوید هیچ چیز مهمی نیست. دلیل این است که او میفهمد این مشکل یا سرطان است یا نیست. اگر سرطان نباشد، باید کلی هزینه آزمایش بدهد و در آخر بفهمد که سرطان نیست، پس چه فایده ای دارد. اگر بفهمد سرطان است، چون پولی برای دوا و درمان ندارد باز هم نتیجه برایش فرق نمیکند پس به سراغش نمیرود.»
- «آزمون آزمونها»
با اشاره به فراگیری کرونا ادامه داد: «مساله ما فقط کرونا نیست. این مساله را توضیح دادهام و گفتهام که کرونا به خودی خود مساله بحرانی اصلی نیست. ولی این بحران فراگیر است و «آزمون آزمونها» است. چون این مساله با سیل و زلزله و حتی با مساله هواپیما فرق دارد. چون تمام جامعه را درگیر میکند و حکومت را به چالش میکشد. چالشهایی که ریشه در مسائل قبلی دارند. تمام این نکات به اتفاقاتی برمیگردد که ریشه در قبل دارند.»
- سال ۹۸ سررسید تمام بحرانهای قبلی ما بود
وی در پایان گفت: «سال ۹۸ سررسید تمام بحرانهای قبلی ماست که به دلایل مختلف از جیب خورده بودیم و حالا جیب ته کشیده است. ما تا اینجا از انقلاب و از اسلام و از نفت خورده بودیم و تمام آنها ته کشیده و امروز سررسید آنهاست و کرونا این سررسید را بهنوعی به اجرا میگذارد، وگرنه کرونا به خودی خود نباید معضلی اساسی و حاد برای جامعه ایران میبود.»