این روزها خبر ابتلای محمدرضا خاتمی به کرونا که زمانی نماینده نخست مردم تهران در مجلس شورای اسلامی بود دهان به دهان میچرخد.
دکتر خاتمی از کسانی نبود که با افتخار و در بوق و کرنا اعلام کند به کرونا مبتلا شده، او پزشکی متخصص است که در گیر و دار نجات دیگران، بیمار شد و مدتی این بیماری را با معالجه در منزل از رسانهها پنهان کرد تا به ناچار در بیمارستان امامخمینی با نشانههای بیماری ریوی بستری شد و خبرش به گوشها رسید. ویدئویی از او به شبکههای اجتماعی راه یافت که سازمان نظام پزشکی برای ثبت شرح حال تصویری کادر درمان، به عنوان اسناد پزشکی تهیه میکرد.
خاتمیها را بیشتر با حوزه سیاست میشناسند، در حالی که اینها اهل فرهنگ، علم، ادب و مردم داری هم هستند. پدرشان همان روحانی برجستهای است که تا زنده بود نگذاشت نامش را بر خیابان و میدانی بگذارند.
در این خانواده پزشکان وظیفه شناس و اهل اخلاق و دانش و پژوهش و مدیریت بسیارند، سلوک دینی آنها به گونهای است که خودنمایی به آن راهی نمییابد و ادب فردی آنها با دیگران نمونه است.
من که سالها با برخی از آنها از نزدیک کار کردهام به چنین رفتار و سلوکی احترام میگذارم. در تمام این مدت هیچکس درباره آنها حتی طرح سوء استفاده مالی هم نکرد و دیده و شنیده نشد که آنها حتی در روزهای قدرت از اموال عمومی استفاده نابجا کنند.
هرگاه خطری برای کشور در پیش بود آنان چون دیگر شهروندان، صف به صف ایستادند و از آئین و مردم و سرزمین ایران دفاع کردند. اگر جنگ بود در کنار رزمندگان بودند و مجروح شدند و جان باختند اما آن را بر سر زبانها نینداختند، اگر علم بود در علمآموزی بیشترین تلاش را داشتند و در رستههای علمی و تخصصی درخشیدند و اگر مدیریت بود، دادگرانه و مدبرانه مدیریت کردند.
آنها از اصالت و ادبی کم مانند برخوردارند و آن را دستمایه تظاهر و تفاخر نمیکنند و شرافتِ سیادت و تبار اخلاقی و سلوک خیرخواهانه روحانیت را به هیچ بها و بهانهای نمیفروشند.
در این بحران پزشکان و پرستاران و کادر درمانی و خدماتی بیمارستانها و همچنین اصحاب رسانه و وزارت بهداشت و سازمان نظام پزشکی و مدیریتهای شهری بسیار کوشیدند و میکوشند و برخی جان گرانمایه خود را در این راه نهادند. محمدرضا خاتمی نیز از آن جمله است که حساب خود را از بقیه جدا نکرد. امید که او هم در این راه استوار بماند.
از یاد نبریم ایران اگر ایران شد از برکات وجود زنان و مردانی است که به دور از نام و نشان و هیاهوی زمانه، هر زمان که لازم بود در عرصه حضور یافتند و وظیفه وجدانی و اخلاقی خود را انجام دادند، بی آنکه چندان توجهی به بد و خوبگویی این و آن داشته باشند.