به گزارش همشهری آنلاین، دکتر دِوی سریهار، رییس بخش ’سلامت همگانی جهانی‘ دانشگاه ادینبورگ، طی یادداشتی ۴ راه ممکن برای پایان دادن به بحران کرونا را مطرح کرده است که هر کدام از آنها دارای مشکلات خاص خود است.
این یادداشت به روال روزهای گذشته توسط دکتر نیما فاتح و دامون افضلی ترجمه و در اختیار همشهری آنلاین قرار گرفته است. پیشنهاد میشود برای شناخت ابعاد مختلف برنامهها و اقدامات انجام شده در جهان در خصوص کرونا به دیگر مطالب این مترجمان که در انتهای همین مطلب لینک آنها قرار گرفته نیز مراجعه کنید:
- همکاری جهانی'، 'منع ادواری تردد' و 'ردگیری تماسهای مبتلایان'، همگی، میتوانند در مسیر متوقفکردن این پاندمی مؤثر باشند.
در دنیایی دیگر، ویروسی جدیدی در چین ظهور میکند. این کشور بهسرعت عامل بیماریزا را شناسایی میکند، مرزهایاش را میبندد، کمپینی بیسابقه برای ریشهکنی ویروس راهمیاندازد و نهایتاً میتواند مطمئن باشد که مبتلایان بسیار کمی از کشور خارج شدهاند. سایر کشورهایی که موارد ابتلا را گزارش میکنند (نظیر کرهی جنوبی، تایوان، هنگکنگ و سنگاپور) اشخاص آلوده را بهسرعت شناسایی میکنند، افرادی را که با آنها در تماس بودهاند ردگیری میکنند، ناقلان ویروس را جداسازی میکنند و مانع گسترش ویروس میشوند. از طریق این استراتژی سهبخشی (تست، ردگیری و جداسازی) ریشهکنی ویروس قرین موفقیت میشود. بشر نجات مییابد.
در واقعیت، کروناویروس جدید (Sars-CoV-۲) از چنگ تمهیدات سلامت همگانی دولت چین گریخت و در سراسر جهان گسترش یافت. از آنجا که واکنشهای اولیهی دولتها ناشیانه بود، ویروسْ بیسروصدا اجتماعات انسانی را درنوردید، بسیاری از مردم را آلوده و در بیمارستانها بستری کرد و بعضیها را هم کُشت. این ویروس فوقالعاده خطرناک است: گسترشاش به سادگیِ گسترش سرماخوردگی و آنفولانزاست، حتی از طریق افرادی هم که هیچ علائم آشکاری ندارند منتقل میشود؛ جدیدترین دادهها نشان میدهد تقریباً ۵ درصد از افرادی که به این ویروس آلوده میشوند به بستریشدن در بیمارستان نیاز پیدا خواهند کرد. ۳۰ درصد از این ۵ درصد کارشان به ICU خواهد کشید. طبق برآوردها ۰.۶ تا ۱.۴ درصد از کسانی که به این ویروس مبتلا میشوند، خواهند مُرد.
جهان حالا بیش از ۱ میلیون موردِ تأییدشدهی [ابتلا به] کروناویروس دارد. ایالات متحد بیش از ۴۰۰ هزار مورد ابتلا دارد و تقریباً ۱۳ هزار آمریکایی از این بیماری مُردهاند؛ این کشور حالا از چین پیشی گرفته: چین تقریباً ۸۲ هزار مورد ابتلا و ۳۰۰۰ کشته داشته است. نیمی از موارد تأییدشده حالا در اروپا هستند. کشورهایی که درآمد کم یا متوسطی دارند فقط چند هفته با این وضع فاصله دارند. درحالیکه کشورهایی نظیر سنگال، لیبریا و نیجریه خودشان را برای مواجه با این چالش آماده نشان دادهاند، ولی فقدان منابع، مراقبتهای پزشکی و قابلیت انجام آزمایش دستوپای دولتهایشان را بسته است. دیگران، کشورهایی نظیر برزیل و هند و مکزیک، علیالظاهر آنچه را که در پیش است انکار میکنند.
ما هنوز نمیدانیم چه درصدی از جمعیت جهان قبلاً در معرض این ویروس قرار گرفتهاند. بدون انجام تست قابلاطمینان پادتن، (که مشخص میکند فرد به این ویروس مبتلا شده یا نه و آیا احتمال دارد در برابر آن ایمن شده باشد) نمیتوان گفت چه تعداد از مردم ناقلِ این ویروساند، افرادی که شاید هیچ علائم آشکاری هم نداشته باشند. نقش کودکان در انتقال آن نیز هنوز روشن نیست؛ آنها در برابر آن ایمن نیستند و بهنظرمیرسد بهسختی هم به آن مبتلا نمیشوند.
خب، حالا چی؟ بر اساس آنچه از مدلسازیهای منتشرشده و واکنش دیگر کشورها به این ویروس فهمیدهام، چهار سناریوی ممکن برای پایاندادن به این ویروس وجود دارد.
۱- یکی سناریو این است که دولتها دور هم جمع شوند و بر سر طرحی برای ریشهکنی این ویروس توافق کنند، طرحی مبتنی بر تست تشخیصیِ ارزان و سریعِ point-of-care [تست در محل]. همهی کشورها همزمان مرزهایشان را به مدتی که بر سرِ آن توافق شده میبندند و کمپینی تهاجمی و جسورانه برای شناسایی حاملان ویروس و جلوگیری از انتقال آن سازمان میدهند.
این رویکرد بهنظر محتمل نمیرسد؛ ویروس بهشکلی تهاجمی گسترش یافته است و برخی کشورها در برابر ایدهی همکاری با یکدیگر سکوت پیشه کردهاند. ولی این سناریو به سه دلیل میتواند واقعبینانهتر از آب دربیاید: درمانهای ضدّویروسی که برای جلوگیری یا معالجهی علائم کووید-۱۹ استفاده میشود ممکن است ضعیف باشند؛ ساختن و تولید واکسن شاید دههها طول بکشد؛ و ایمنی در برابر این ویروس چه بسا کوتاهمدت باشد و به موجهای متعددِ آلودگی (حتی در فردی واحد) منجر شود. نیوزلند هماکنون برای پیادهکردن نسخهیی از این رویکرد تلاش میکند: این کشور مرزهایش را بسته است، منع تردد برقرار کرده و برای ریشهکنی این ویروس کیت آزمایش به بازار عرضه کرده است.
۲- دومین سناریو، که تقریباً محتملتر بهنظرمیرسد این است که به سبب آن که تستهای اولیهی واکسن نویدبخش بوده تا ساختن واکسن وضع را مدیریت کرد. کشورها، درحالیکه چشمبهراهِ واکسن میمانند، سعی خواهند کرد گسترش ویروس را از طریق منع ادواری تردد، طی ۱۲ تا ۱۸ ماه، به تأخیر بیندازند. مقامات پزشکی کشور باید سه هفته پیشتر پیشبینی کنند که آیا تختهای بیمارستانها، دستگاههای تنفس مصنوعی و پرسنلی که مبتلاشدگان را درمان میکنند، کافی خواهد بود یا نه. بر این اساس، دولتها میتوانند تصمیم بگیرند تمهیدات قرنطینهیی را کم یا زیاد کنند.
ولی این سناریو چندان ایدهئال نیست. نظامهای خدمات درمانی کشورها باز هم فرسوده میشوند و منع تردد هزینههای اقتصادی و اجتماعیِ بالایی دارد. تکرار منع تردد ممکن است به بیکاری فراگیر، افزایش فقر در کودکان و ناآرامی اجتماعی گسترده منجر شود. در کشورهای فقیرتر چه بسا افراد بیشتری از برقراری منع تردد بمیرند تا از خودِ ویروس: از سوءتغذیه، از بیماریهایی که با واکسن میشود از آنها جلوگیری کرد یا به سبب ازدسترفتن آب بدن به علت دسترسی محدود به آب تمیز.
۳- سناریوی سوم و حتی محتملتر این است که کشورها درحالیکه چشمبهراهِ واکسن هستند، خطمشی کرهی جنوبی را دنبال کنند: افزایش تستگیری برای شناسایی تمامی ناقلان ویروس، ردگیری افرادی که با ناقلان تماس داشتهاند و قرنطینهکردنِ آنها تا سه هفته. این کار مستلزم برنامهریزی تمامعیار، توسعهی سریع و فوری اپلیکیشنی برای ردگیری تماسهای افراد مبتلا، هزاران داوطلب برای کمک به نمونهگیری، پردازش نتایج آزمایشها و نظارت بر قرنطینه خواهد بود. برای جلوگیری از گسترش ویروس و کاستن از فشار واردشده بر نظام درمان میشود تمهیدات مبتنی بر فاصلهگیری فیزیکی را هرچهبیشتر بهاجرا گذاشت.
۴- اگر در آیندهی نزدیک خبری از واکسنی قابلاطمینان نباشد، سناریوی نهایی میتواند مدیریت کووید-۱۹ باشد: از طریق معالجهی علائم بیماری، نه علتِ آن. کادر درمانی میتواند درمانهای ضدّویروس را مدیریت کند، درمانهایی که مانع از وخیمترشدنِ حال بیماران میشود و آنها را از مراقبتهای ویژه بینیاز میکند یا وقتی که به مرحلهی بحرانی بیماری برسند مانع مرگشان میشود. راهحلِ حتی بهتر میتواند استفاده از درمان پیشگیرانه (همراه با تست تشخیصی سریع برای شناسایی افرادی که آلوده شدهاند) برای ممانعت از آغاز هجوم کووید-۱۹ باشد. این طرح را میشود در کشورهایی که از منابع لازم برخوردارند، ادامه داد؛ ولی برای کشورهای فقیرتر این رویکرد اگر نه غیرممکن، دستکم، دشوار خواهد بود.
هیچ راهحل سادهیی وجود ندارد. ماههای پیشِ رو مستلزم ایجاد موازنهیی شکننده بین سلامت همگانی، منافع جامعه و اقتصاد با دولتهایی خواهد بود که بیشتر از همیشه به یکدیگر متکیاند. این نبرد دستکم دو جبهه دارد: یکی ایجاد ابزارهای درمان این ویروس (واکسن، درمانهای ضدّویروسی و تستهای تشخیصی سریع) خواهد بود؛ جبههی دوم تولید انبوه مقادیر کافی از این ابزارها، توزیعشان به شکلی منصفانه و عادلانه و حصول اطمینان از دسترسی همهی مردم جهان به آنها خواهد بود.
- این مقاله ترجمهی است از:
https://www.theguardian.com/commentisfree/۲۰۲۰/apr/۰۸/how-will-the-coronavirus-crisis-end-lockdown-pandemic
سایر مطالب این مترجمان در خصوص کرونا:
- تجربه نروژ در مدیریت کرونا | چرا قرنطینه را شکستند | مهار ویروس با تست و رصد
- هلند؛ نسخه تعدیل شده ایمنی جمعی | کنترل هوشمند تردد
- انگلیس چگونه خطای کرونایی خود را اصلاح کرد | درسهایی که باید گرفت
- الگوی آلمانی مقابله با کرونا
- آن شهر ایتالیایی چطور بر کرونا غلبه کرد ؛ تست جامع، شناسایی ناقلان خاموش
- فاصله گذاری اجتماعی دوای کرونا نیست | این یک جنگ چریکی است | چه کسی گفته تغییر فصل کرونا را کم میکند؟
- چرا شروع مجدد کسبوکارها در شرایط فعلی خطرناک است؟
- کرونا و تجربه اردن در منع عبور و مرور
- ریاضیات مرگ و زندگی؛ رابطه مدلهای آماری در سیاستگذاری بیماریها واگیر
- مقالهای از فریدمن؛ کرونا از منظر راستگرایان