به گزارش همشهری آنلاین به نقل از اعتماد، در حال حاضر ۳ موضوع شیوع ویروس کرونا در این کشور، سرنوشت توافقنامه امنیتی- سیاسی میان طالبان و دولت ایالات متحده امریکا و رقابت میان عبدالله عبدالله و اشرف غنی احمدزی برای حضور در ارگ ریاستجمهوری(با وجود اعلام نتیجه نهایی انتخابات به نفع غنی) به چالشهای اصلی افغانستان تبدیل شده است.
در میانه این هرج و مرج نیز دولت دونالد ترامپ، رییسجمهور امریکا برای به کرسی نشاندن حرف خود در معادلههای داخلی افغانستان تهدید به قطع کمکهای مالی به کابل کرده است. تهدیدی که در صورت عملی شدن عملا دولت مرکزی را در مهار اپیدمی جهانی کرونا با مشکلات روزافزونی روبهرو خواهد کرد. تنها در یک مورد توافقنامه طالبان با زلمی خلیلزاد، نماینده امریکا در این مذاکرات، حجم پرسشهای بدون پاسخ فراتر از حد تصور است و هر چه زمان بیشتری از این توافق میگذرد، اشتباه دولت ترامپ در تعجیل برای رسیدن به توافقی کلی بدون تعریف سازوکار اجرایی آن بیشتر مشخص میشود.
در حالی که دولت در افغانستان برای رسیدن به توافق با جریان اپوزیسیون به ریاست عبدالله عبدالله راه صعبالعبوری را پیش رو دارد و همزمان قوای انسانی و پشتوانه مالی و بهداشتی لازم برای مبارزه با کرونا را هم در اختیار ندارد، نگرانی از کنار کشیدن طالبان از توافق امنیتی با امریکا و از سرگیری روند حملات انتحاری عوامل طالبان هم به مشکلات موجود افزوده شده است. به نظر میرسد که دولت ترامپ در اقدامی یکجانبه و بدون مشورت گرفتن از کشورهای همسایه یا بازیگران دخیل در روند صلح افغانستان به اصطلاح ساده با یک دست چند هندوانه برداشته است.
- دیپلماسی تلفنی وزیر خارجه
محمدجواد ظریف در ۴۸ ساعت گذشته مساله افغانستان و تبیین نگرانیهای تهران از روند جاری در این کشور به اضافه ترسیم راهحلهای اجرایی ایران برای حل پرونده اختلاف سیاسی داخلی میان عبدالله عبدالله و اشرف غنی احمدزی را در اولویت سوژههای مورد بحث در تماسهای تلفنی خود قرار داد.
وزیر خارجه کشورمان در زنجیرهای از تماسها با آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل، سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه، مولود چاووش اوغلو وزیر خارجه ترکیه و شیخ محمد بن عبدالرحمن آل ثانی وزیر امور خارجه قطر و «سوبرامانیام جایشانکار» وزیر امور خارجه هند درباره بحران سیاسی در افغانستان خصوصا روند صلح در این کشور گفتوگو و تبادل نظر کرد. به نظر میرسد که محمدجواد ظریف پس از تلاشهای چند هفته اخیر برای میانجیگری ایران میان اشرف غنی و عبدالله عبدالله اکنون در قالب به کارگیری دیپلماسی چند جانبه به دنبال وارد کردن بازیگران جدی منطقهای به پرونده صلح در افغانستان است. سیاستی که دقیقا در مقابل منش یکجانبهگرایی صفر- صدی دولت ترامپ در قبال تحولات افغانستان قرار میگیرد و همزمان از شانس بیشتری برای پیشبرد روند آشتی داخلی در افغانستان برخوردار است.
در شرایطی که مایک پمپئو، وزیر خارجه امریکا با سفر به افغانستان هم نتوانست تجربه جان کری، وزیر خارجه دولت پیشین امریکا در پرونده افغانستان را تکرار و میان اشرف غنی و عبدالله مصالحه سیاسی برقرار کند، جمهوری اسلامی ایران از همان ابتدا فاصله منطقی خود با دعوای داخلی میان عبدالله و غنی را حفظ کرد تا بتواند در صورت تداوم این اختلاف به عنوان مهره میانجی قابل اعتماد هر دو سو از قدرت خود برای میانجیگری استفاده کند. هر چند که عدم حضور نماینده ایران در مراسم تحلیف اشرف غنی یا مراسم موازی که عبدالله عبدالله برگزار کرد ابتدا به ساکن گمانهزنیهایی را درباره سیاست ایران در افغانستان در فضای رسانهای به راه انداخت اما مجموعه تلاشهای چند هفته اخیر تهران برای میانجیگری بین دو طرف دعوا در افغانستان نشان میدهد که هدفگذاری درستی در این مسیر صورت گرفته است.
وزیر خارجه کشورمان در چند روز گذشته با اشرف غنی، عبدالله عبدالله و حنیف اتمر سرپرست وزارت خارجه افغانستان درباره اوضاع کنونی در این کشور تلفنی گفتوگو کرده بود. حنیف اتمر که از سوی اشرف غنی به عنوان سرپرست وزارت خارجه افغانستان منصوب شده، روابط حسنهای با محمدجواد ظریف دارد. در تازهترین گفتوگوی تلفنی این دو مقام، وزیر امور خارجه کشورمان لزوم وحدت در بین گروههای مختلف افغانستان، برقراری صلح و ثبات در این کشور را مورد تاکید قرار داد.
ایران در حالی که همزمان با رایزنی سایر کشورهای درگیر در پرونده افغانستان با نمایندگانی از گروه طالبان دیدار و رایزنیهایی داشته و دارد اما مخالف دور نگاه داشته شدن دولت مرکزی در افغانستان از روند هر نوع مذاکرهای با طالبان است. در سایه همین سیاست در حالی که نماینده امریکا دولت اشرف غنی را از روند مذاکره با هیات طالبان در دوحه دور نگاه داشت و حتی گفته میشود، پیشنویس توافق میان خلیلزاد و هیات طالبان به رویت دولت افغانستان هم نرسیده بود اما جمهوری اسلامی ایران ضمن حمایت از مذاکرات بین افغانی تاکید دارد که دولت در شرایطی میتواند قوه مذاکره با طالبان را داشته باشد که نماینده مقبول اکثریت افغانها باشد. از این منظر جمهوری اسلامی ایران حل اختلاف میان عبدالله و غنی را لازمه تشکیل جبهه مقتدر دولتی در برابر طالبان در هر مذاکرات بینالافغانی میداند.
محمدجواد ظریف هفته گذشته نیز همزمان تماسهای تلفنی جداگانهای با اشرف غنی و عبدالله عبدالله داشت. ظریف در این تماس تلفنی بار دیگر حمایت تهران را از «روند صلح» با مشارکت تمام گروههای سیاسی افغانستان در چارچوب قانون اساسی این کشور اعلام کرد.
همزمان وزیر خارجه کشورمان همراستا با تلاشهای سازمان ملل برای اجرایی شدن آتشبس سراسری در افغانستان و پایان دادن به اختلافهای سیاسی در این کشور، تماسهای مداومی با «آنتونیو گوترش» دبیرکل سازمان ملل متحد داشته و دارد. وزارت امور خارجه کشورمان هفتم فروردین ماه در حمایت از ایده «گوترش» آمادگی خود را برای مشارکت در طرحهای سیاسی که به ابتکار سازمان ملل متحد برای حل مسائل افغانستان پس از اجرایی شدن آتشبس سراسری پیشنهاد خواهد شد، اعلام کرد.
- فرار امریکا، ورود بازیگران منطقهای؟
افغانستان در حالی همزمان با چند بحران دست در گریبان است که دولت دونالد ترامپ پس از شکست در چند پرونده سیاست خارجی با نزدیک شدن به انتخابات ۲۰۲۰ عجولانه و ناامیدانه به دنبال برگ برندهای در حوزه سیاست خارجی به منظور فروش به افکار عمومی امریکاست غافل از آنکه با این تعجیل دستاوردهای دیگری قربانی خواهند شد. در حال حاضر تداوم اختلاف میان عبدالله و غنی، عملکرد دولت و نهادهای وابسته به آن را تضعیف کرده و نوعی بلاتکلیفی سیاسی را بر تصمیمگیریهای سیاسی در داخل و روابط خارجی افغانستان تحمیل کرده است.
همزمان دولت افغانستان از سوی همتای امریکایی برای اجرای بند به بند توافقنامه خلیلزاد با هیات طالبان تحت فشار قرار گرفته آن هم در شرایطی که کاخ سفید هیچ ضمانت اجرایی مشخصی از طالبان برای برقراری آتشبس کامل و سراسری در افغانستان در ازای امتیازهای ماخوذه توسط این گروه نگرفته است. تنها در یک مورد که تازهترین این تحولات است، صدها زندانی طالبان در شرایطی آزاد شدند که هر لحظه امکان بازگشت آنها به میدان نبرد نظامی با نیروهای امریکایی و دولتی وجود دارد. از سوی دیگر جوانان و زنان افغانستان به شدت نگران بازگشت طالبان به قدرت و قوانین سختگیرانه آنها هستند.
اتفاقی که ممکن است تحت لوای عبارت امارت اسلامی نوشته شده در توافق خلیلزاد با طالبان رخ بدهد. با توجه به اینکه ناامنی در منطقه غرب آسیا به خصوص میان کشورهای پاکستان و افغانستان از قابلیت تسری فوری برخوردار است در حال حاضر بیشترین نگرانی سهم کشورهای منطقه و همجوار با افغانستان است. مسالهای که به نظر میرسد، امریکا به راحتی از کنار آن گذشته تا بتواند برگ پیروزی شفاهی در افغانستان پس از ۱۹ سال مداخله نظامی را در سبد انتخاباتی ترامپ بیندازد.
وزارت خارجه کشورمان در بیانیهای که در تاریخ سوم فروردین ماه درباره تحولات افغانستان منتشر و در آن نسبت به این روند ابراز نگرانی کرده بود به سهلانگاری دولت ترامپ در قبال همسایه شرقی ایران به صراحت اشاره کرده است.
در بخشهایی از این بیانیه آمده است:«ایران در مورد تبعات غیرقابل پیشبینی اختلافات پیش آمده در مورد نتایج انتخابات ریاستجمهوری آن کشور بر ثبات داخلی و آثار منطقهای آن احساس خطر میکند و وضعیت پیش آمده را ناشی از بیتوجهی دولت امریکا به مشکلات موجود در برگزاری انتخاباتها در افغانستان و غفلت از درسهای گرفته شده از آنها به خصوص انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۱۴ آن کشور میداند. اولویت دادن به نیازهای تبلیغاتی رییسجمهور امریکا در انتخابات ماه نوامبر آینده و شتابزدگی غیرمسوولانه آن کشور برای پیشبرد گفتوگوها بدون در نظر گرفتن منافع و امنیت منطقه موجب بیتوجهی به مسائل داخلی شد که شکلگیری وضع موجود از آثار آن بیتوجهی است. در حالی که دولت دونالد ترامپ از چند ماه قبل برای تصاحب دستاوردی ولو نمایشی در افغانستان دورخیز کرده و در این میان از قربانی کردن امنیت افغانستان و منطقه ابایی ندارد، محمدجواد ظریف در چند هفته گذشته در تحرکاتی منطقهای، تهران را به مرکز تلاشهای چند جانبه سیاسی برای کمک بازیگران مهم به حل و فصل اختلافهای داخلی در افغانستان تبدیل کرده است.
به نظر میرسد با توجه به درک موقعیت حساس کنونی افغانستان از سوی نیروهای سیاسی رقیب در این کشور میتوان انتظار داشت که استفاده ایران از ظرفیتهایش برای تامین صلح و ثبات در افغانستان و منطقه جنبه عملیتری به خود بگیرد تا شاید دیپلماسی چند جانبه منطقهای از تبعات اشتباهات امریکا در تکروی در پرونده افغانستان بکاهد.