تاریخ انتشار: ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۷ - ۱۱:۲۱

حسینعلی مکوندی: * می شه یه روز بیای مدرسه و کتاب هات‌رو اشتباه نیاری؟

* نمی شه صبح که بلند می شی موهاتو قشنگ شونه کنی؟

* نمی شه یه خرده آروم‌تر حرف بزنی، سرم ترکید؟

* نمی شه اینقدر یه کاری که می‌کنی آه و ناله نکنی؟

* می شه هر جا می‌ری رو دسته مبل مردم ننشینی؟

* نمی شه هر جا میری لباستو به چوب رختی آویزان کنی؟

* نمی شه هی نگی کار دارم، کار دارم، مگه چه‌کاره‌ای که اینقدر کار داری؟

* می شه فقط از خودت تعریف نکنی؟

* می شه بگی دیروز فیزیک چند گرفتی؟

* می شه بگی تو یکی بالاخره می‌خوای چه‌کاره بشی؟

* می شه وقتی می‌ری بازار آشغال نخری؟

* می شه یه بار، فقط یه بار، از یه چیزی تعریف کنی، هی ازش بد نگی؟

* می شه هی نگی این‌که چیزی نیس؟

* می شه هر کتابی که می‌خونی نگی شاهکاره؟

* می شه تو که هنر همه‌رو می‌کوبی، بگی هنر خودت چیه؟

* می شه خنده‌های پله‌ای نکنی؟

* می شه وقتی می‌خندی همه بگن می‌خنده؟ نه این‌که یک دسته بگن می‌خنده، یک دسته بگن نه بابا داره گریه می‌کنه.

* می شه هر روز تا مدرسه ندوی؟

* می شه یه کار کوچک هم برای دوستات بکنی؟

* می شه وقتی دروازه‌بانی بلد نیستی توی دروازه نایستی، شصت‌تا گل نخوری؟

* می شه اینقدر هی نگی «ما»؟

*‌ می شه وقتی تلفن می‌کنی حرفاتو این‌قدر کش‌ندی؟

* می شه اینقدر برای هر کاری بی‌قراری نکنی؟

* می شه وقتی غذا هنوز خیلی داغه نخوری؟

* می شه بالاخره ما بفهمیم تو چی دوس‌ داری، چی دوس نداری تا همونو برات بپزن؟

* می شه وقتی سلام می‌کنی نصفشو قورت‌ ندی؟ می‌دونم وقتی از خیلی‌ها اینارو بپرسی می گن نمی شه، آسون نیس، مشکله، کار من نیس.می‌دونم که بعضی‌ها همش می‌گن نمی شه.