پایان این هفته پس از پخش قسمت 19 این سریال از شبکه 2، گفتوگوهای 5 دقیقهای با شاعرانی چون علی موسوی گرمارودی، جلیل تجلیل، منوچهراکبری، محمدرضا عبدالملکیان و فاطمه راکعی صورت میگیرد. غیراز این 2 میزگرد نیز برای قسمتهای پایانی سریال در نظر گرفته شده با موضوع شهریار شناسی و با حضور برخی کارشناسان روی آنتن برود.
این اتفاق سابقه داری در صدا وسیما محسوب میشود. تاکنون درباره چند سریال که سروصدا به پا کرده اند، چنین میزگردهایی برگزار شده است. از سریال ماه رمضانی اغما که تصویر خاصی از شیطان را به تصویر کشید تا ساعت شنی که درباره رحم اجارهای بود.
سریال شهریار نیز از ابتدا با واکنشهای مختلفی روبهرو شد. در همان یکی – دو قسمت اول، برخی از آذری زبانان به فارسی صحبت کردن پدر شهریار خرده گرفتند و سپس با پیشرفت سریال، برخی از مطبوعات و وبلاگها از چهره مخدوش شاعرانی چون ایرج میرزا و عارف قزوینی و حتی ملک الشعرای بهار ابراز نارضایتی کردند. عمده معترضان بر این باورند که برای مردم رادیو و تلویزیون منبع اصلی خبری محسوب میشوند و سهم منابع مکتوب در این میان بسیار کمتر است و لذا روایتهای یکطرفه در یک سریال تاریخی موجب میشود اطلاعات غلط برای مردم تبدیل به باور شود.
چندی پیش دختر ملکالشعرای بهار نیز از پخش قسمتهایی از سریال «شهریار» که زندگی پدرش را به نمایش در آورده است انتقاد کرد و آن را غیرواقعی دانست.
پروانه بهار به ایسنا گفت: در این سریال، زندگی پدرم بسیار تشریفاتی نشان داده میشود در حالیکه این دور از حقیقت است. در خانه بهار همیشه به روی مهمانان باز بود و با یک استکان چای از آنها پذیرایی میشد؛ نه با تشریفاتی که در این سریال نشان داده میشود.
شیوه لباس پوشیدن پدرم هم که با کت و شلوار و کراوات تصویر شده اشتباه است؛ پدرم در آن زمان معمم بود و آنطور که نشان میدهند، سوار اتومبیل نمیشد. ما اصلا اتومبیل نداشتیم و اصلا آنزمان اتومبیل آنقدر زیاد نبود که ما اتومبیل داشته باشیم. در همین حال جمعی از دانشآموختگان دانشگاههای تهران، نسبت به زبان و لباس سریال در این سریال اعتراضنامه نوشتند. به گزارش تابناک دربخشی از این نامه آمده است: «پوشش زنان و مردان سریال به طرز مسخرهای با آنچه در منطقه آذربایجان استفاده میشده مغایر است.
آنچه در سریال نمایش داده میشود سرسوزنی با این پوشش همخوانی ندارد. خندهدارتر، اصرار بر بیان شدن حدود نود درصد از دیالوگها به فارسی و برخی جملات جسته و گریخته بسیار کوتاه به زبان اصلی منطقه، یعنی ترکی است که آن هم دست و پا شکسته با زیرنویس نمایش داده شده و چنین القا میشود که در آذربایجان مردم اینگونه و به این زبان سخن میگویند؛ یعنی نود درصد فارسی و اندکی هم ترکی.
کمال تبریزی کارگردان خوشنام این سریال البته بهجای پاسخگویی به این اعتراضها از در دیگری وارد شده و در گفتوگو با روزنامه اعتماد درباره سانسور شدن بخشهایی از این سریال گفت: مسئولان تلویزیون دچار خودسانسوری هستند و به همین خاطر وقتی شما با آنها در مورد شخصیت شهریار صحبت میکنید و میگویید که حداقل چهار مولفه را باید در کارتان راجع به این شخصیت داشته باشید گرچه آنها حرف شما را قبول دارند ولی ممکن است از این پنج مولفه یک یا دو مورد را به خاطر همان محدودیتها حذف کنند.
افزون بر همه اینها پس از قسمتی که جمعه گذشته روی آنتن رفت، اکنون خانواده شهریار نیز نسبت به تحریف تاریخی این سریال معترض شدهاند. تنها دختر استاد شهریار روز گذشته در تماس با همشهری از نحوه تصویر تحریف شده آشنایی پدر و مادر خود در این سریال بسیار گلهمند بوده و اظهار داشت که مرحوم شهریار با همسرش نسبت خویشاوندی داشتهاند و اصلا به این صورتی که به نمایش گذاشته شده با هم وصلت نکردهاند.
حالا باید منتظر عکس العمل تلویزیون ماند که چگونه قصد پاسخگویی به این اشکالات را دارد ولی مسلما برای یک سریال تاریخی غیرسیاسی کمتر اعتراضها تا این حد گسترده شده بود و ای کاش دست کم امضای کمال تبریزی پای این سریال نبود.