تاریخ انتشار: ۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۷ - ۱۹:۴۲

آرمن ساروخانیان: بازی اولدترافورد، آخرین فرصت رایکارد برای نجات شغلش در بارسلونا بود.

با این شکست، بارسلونا دومین فصل متوالی را بدون جام به پایان برد تا نیاز به تحولی اساسی بیش از همیشه احساس شود.

روزنامه‌های اسپانیایی هم دیروز مطالبی درباره پایان عصر رایکارد در بارسلونا داشتند و برخی از آنها از پپ گواردیولا، بازیکن محبوب دهه 90 باشگاه به عنوان نامزد اصلی مربیگری در فصل آینده نوشتند.رایکارد در سال 2003 و به توصیه کرایف، به مربیگری بارسا انتخاب شد.

لاپورتا، مدیر جدید باشگاه برای پایان دادن به هژمونی رئال مادرید، به فکر تحولی بزرگ بود و رایکارد را برای این مأموریت در نظر گرفت، ولی مربی جوان هلندی در آخرین تجربه‌اش، روتردام را به دسته دوم برده بود و گزینه مطمئنی به نظر نمی‌رسید.

رایکارد شروع خوبی نداشت و بارسا تا یک امتیازی منطقه سقوط پیش رفت، ولی تیم در نیم‌فصل دوم اوج گرفت و توانست نایب‌قهرمان شود. موفقیت رایکارد از سال 2004 آغاز شد. سیستم هلندی او کاملاً با فلسفه تهاجمی باشگاه همخوانی داشت و او با ستارگان نورسیده‌ای مانند رونالدینیو، اتوئو و دکو که تشنه افتخار بودند، تیمی مهارنشدنی ساخت.

قهرمانی لالیگا در فصول 2005-2004 و 2006-2005، پاداش بازی‌های دیدنی این تیم بود و بارسای رایکارد که تماشایی‌ترین تیم اروپا خوانده می‌شد، با غلبه بر آرسنال توانست لیگ قهرمانان را هم فتح کند. این نقطه عطف کارنامه رایکارد محسوب می‌شد و البته آغازی بر سقوط او.

بی نظمی های رونالدینیو، برگ برنده تیم  مانند سال‌های آخرش در پاری‌سن‌‌ژرمن،دوباره شروع شد. شهرت ستارگان بارسا هم به جایی رسیده بود که تحمل یکدیگر را نداشتند. روزنامه‌ها از اختلاف اتوئو و رونالدینیو می‌نوشتند، ولی رایکارد همچنان تکذیب می‌کرد تا اینکه مهاجم تندمزاج کامرونی، مربی و هم‌تیمی‌اش را مقابل دوربین‌ها به باد انتقاد گرفت.

مربیان بزرگ معمولاً در چنین شرایطی قید ستاره‌های جنجالی‌شان را می‌زنند، ولی رایکارد می‌خواست همه آنها را داشته باشد و در نتیجه کنترل تیم به تدریج از دست او خارج شد. در ابتدای این فصل هم ستارگانی مانند آنری، آبیدال، یحیی توره و میلیتو به این مجموعه اضافه شدند، ولی این فقط گره‌های کلاف را بیشتر کرد.

بارسا حالا کاملاً شبیه رئال کهکشانی فلورنتینو پرس شده بود؛ مجموعه‌ای پرستاره ولی ناهماهنگ و بی‌انگیزه.  اختلافات رختکن تیم در این فصل بیشتر شد و ستارگان دیگر از رایکارد فرمان نمی‌بردند.

در بازی برگشت مقابل شالکه، رایکارد از اتوئو و بویان خواست به ترتیب در نقش مهاجم راست و مهاجم نوک بازی کنند، ولی قبل از سوت شروع، مهاجم کامرونی هم‌تیمی 17ساله‌اش را مجبور کرد که پست‌های‌شان را جابه‌جا کنند.

گودیانسن، بازیکن سابق چلسی در وصف این شرایط می‌گوید که مربی‌ای مانند مورینیو حتی 5 دقیقه هم وضع فعلی تمرینات بارسا را تحمل نمی‌کرد.صعود بارسا به فینال لیگ قهرمانان می‌توانست آبی بر این آتش باشد، ولی چگونه می‌توان تصور کرد که با چنین مجموعه به هم ریخته‌ای بتوان تیمی منسجم مانند منچستریونایتد را کنار زد، حتی اگر جادوگری مانند مسی در ترکیب تیم باشد.

بارسا به فینال لیگ قهرمانان نرسید، در 4 بازی اخیر گلی نزده و در لالیگا هم شانس کمی برای دوم شدن دارد. در پایان بازی اولدترافورد،  بازیکنانی مانند دکو، پویول و یحیی توره خواهان تجدیدنظر در سیاست‌های تیم شدند. همه اینها نشانه‌هایی است که رایکارد در بارسا به بن‌بست رسیده و این کشتی برای نجات، نیاز به ناخدایی جدید دارد.