به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایران، دو سال قبل مردی با یک فقره چک به بانک مراجعه کرد اما وقتی چک برگشت خورد و شاکی نتوانست صاحب چک را پیدا کند، با مراجعه به پلیس شکایت کرد. با دریافت حکم جلب مرد فراری بهنام سامان سرانجام مأموران پلیس او را در رستورانی در غرب تهران شناسایی و بازداشت کردند. اما وی مدعی شد چک را از زنی به نام ناهید گرفته است.
در ادامه تحقیقات مشخص شد سامان بهعنوان پیک موتوری برای ناهید کار میکرده است و این زن از یک سال قبل که پدرش فوت کرده تعداد زیادی چک به نام سامان صادر کرده است. در حالی که کارآگاهان سامان را تحت بازجویی قرار داده بودند تا علت دریافت چکها را پیدا کنند سرانجام وی اعتراف کرد که این چکها را بابت حقالسکوت از ناهید گرفته است.
وی در تشریح ماجرا گفت: مدتی قبل یکی از دوستانم به نام سیاوش برایم تعریف کرد که با همدستی زنی به نام ناهید و شوهرش حامد، پدر ناهید را که مرد ثروتمندی بوده به قتل رساندهاند و حالا دچار عذاب وجدان و مشکلات روحی شده است. دوستم گفت ناهید با پدرش مشکل مالی داشته و با شوهرش و سیاوش نقشه قتل او را اجرا کرده بودند.
وقتی دوستم این موضوع را تعریف کرد من به ذهنم رسید که میتوانیم از این زوج که خیلی هم ثروتمند شدهاند اخاذی کنیم. بعد با سیاوش به سر قبر پیرمرد رفتیم و دوستم به ماجرای قتل اعتراف کرد. من هم فیلمبرداری کردم. بعد هم فیلم را برای ناهید و حامد فرستادیم و گفتیم اگر پولی که میخواهیم به ما ندهید همه چیز را به پلیس لو میدهیم.
ناهید هم چندین فقره چک و 150 سکه طلا به من داد و هربار هم که پول میخواستم میداد. برای دوستم سیاوش هم یک ماشین خرید و مقداری هم به او پول داد. من چکها را خرج میکردم و حسابی پولدار شده بودم اما نمیدانم چرا آخرین بار چک برگشت خورد و لو رفتم. بدین ترتیب زوج جنایتکار و سیاوش نیز دستگیر شدند.
سیاوش به قتل اعتراف کرد و گفت: من و حامد دوست بودیم. او من را به خانه پدر ناهید دعوت کرد و وقتی من به آنجا رفتم ناهید با خوراندن داروی بیهوشی پدرش را بیهوش کرد و من و حامد هم دستمالی جلوی دهانش گذاشتیم تا خفه شود. بعد هم با توجه به اینکه مقتول بیماری قلبی داشت ناهید به امدادگران اورژانس گفت پدرش ایست قلبی کرده است.
ناهید نیز در بازجوییها گفت: وقتی مادرم فوت کرد اموال و دارایی اش برای پدرم ماند. مادرم زن ثروتمندی بود. من به پدرم گفتم که وضع مالی خوبی نداریم و از او کمک خواستم تا بخشی از دارایی مادرم را به من بدهد تا خانهای در نزدیکی خانه خودش در شمال غرب بخرم اما پدرم قبول نکرد. او گفت شما یک خانه مسکن مهر در پرند دارید بروید و همانجا زندگی کنید. درگیری و اختلاف من و پدرم بههمین دلیل بود. او میخواست من سختی بکشم تا اینکه با حامد تصمیم گرفتیم او را بکشیم. من او را با دارو بیهوش کردم از آنجایی که پدرم دچار مشکل قلبی بود و پرونده پزشکی داشت وقتی ما مدعی شدیم پدرم ایست قلبی کرده حرفمان را باور کردند.
حامد هم اتهام را قبول کرد، اما سیاوش مدعی شد عامل اصلی قتل حامد بوده است. درحالیکه قرار بازداشت برای هردو متهم صادر شده بود سیاوش به قرار صادره اعتراض کرد و درخواست قبول وثیقه را مطرح کرد که رسیدگی به این مسأله به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. تحقیقات در خصوص قتل همچنان ادامه دارد.