همشهری آنلاین: برنج، نماد گیلان و مهمترین منبع درآمد کشاورزان استان است. بههمین دلیل برنج و برنجکاری، همه ابعاد زندگی روستاییان مناطق جلگهای گیلان را تحت تاثیر خود قرار دادهاست.
«یاوردهی» از رسمهای ویژه برنجکاران گیلانی است که نقش مهمی در کشت و کار برنج و تولید این محصول دارد. اردیبهشت و خرداد اوج زمان اجرای این رسم کهن است.
برنجکاری سختترین کار کشاورزی است. درواقع هیچ گروهی از کشاورزان به اندازه شالیکاران برای تولید محصول خود به زحمت نمیافتند. اگر بخواهیم زمانی را برای شروع کار برنجکاری تا زمان ارائه این محصول به بازار در نظر بگیریم، باید اذعان کرد که نزدیک به ۱۰ ماه این فرایند طول میکشد. زیرا کار شخم زدن و آمادهسازی زمین از اوایل بهمن شروع و برنج سفید شده در آبانماه وارد بازار میشود و در طول این مدت کشاورزان در تکاپوی تولید محصول هستند.
براساس سنتی دیرین، آمادهسازی زمین شالیکاری بر عهده مردان است. اما کار نشا و ۲ مرحله وجین شالیزارها بر عهده زنان است و آنها به تنهایی کار پرمشقت و زمانبر نشا و وجین را انجام میدهند.
گیلانیها به اصله نشا، «توم» میگویند. این تومها ابتدا با همکاری زنان و مردان در خزانهها کشت و بعد از رشد کافی، از آنجا برای انتقال به زمینهای آماده شالیکاری، کنده میشوند. در روز شالیکاری مردان فقط وظیفه تقسیم نشاها در کل شالیزار را دارند.
از آنجاکه شالیکاری در زمینهای باتلاقی بسیار پرمشقت و زمانبر است، زنان گیلانی در گذشتههای دور رسمی را بنا گذاشته بودند تا بتوانند بدون پرداخت هزینهای زمان کشت را به جلو بیندازند و مدیریت کنند.
پیمانی برای یاری رساندن
«نادر زکیپور»، پژوهشگر فرهنگ و زبان گیلکی سابقه رسم یاوردهی را همسنگ با تاریخ کشت این محصول دانسته و گفته است: «یاوردهی را باید از مهمترین آیینهای کار و شالیکاری سنتی در گیلان بدانیم. اگر همه ساله این رسم اجرا نمیشد، اصلا معلوم نبود یک خانواده کشاورز بتواند کل زمین خود را در آن سال زیر کشت ببرد یا نه!».
زکیپور یادآور شده است: برنجی که به دست ما میرسد، محصول تلاش طاقتفرسای بانوان گیلانی است و یاوردهی هم رسمی بوده که زنان سرزمین ما به وجود آورده بودند تا بتوانند سختی کار را پشت سر بگذارند. اگرچه این روزها نشای مکانیزه برنج، کار نیروی انسانی را کم کرده، ولی با این وجود هنوز بخش زیادی از زمینهای برنجکاری گیلان نوسازی نشدهاند و کشت به صورت سنتی در آنها انجام میشود. سوای این مساله در زمینهایی هم که به صورت مکانیزه در آنها نشا انجام میشود، مراحل دوگانه وجین مزرعه سنتی است و این موارد باعث شده تا رسم یاوردهی همچنان برقرار بماند.
این پژوهشگر فرهنگ و زیان گیلکی توضیح داده: وقتی زمان نشا نزدیک میشود، بانوان هر روستا و حتی بانوان روستاهای مجاور با هم قرار میگذارند تا در نشا و وجین شالیزار به هم یاری برسانند. این پیمان به صورت شفاهی بین آنها بسته میشود و در روز مقرر، همپیمانان در شالیزار حضور پیدا میکنند و در طول یک تا ۲ روز کل شالیزار را زیر نشا میبرند. بعد از اتمام کار، نوبت به نشا در شالیزار خانوادهای دیگر میرسد و همین اتفاق برای آنها میافتد، این روال همینطور ادامه دارد تا کار نشای برنج همه شالیزارهای روستا به پایان برسد.
زکیپور گفته است: رسم یاوردهی موجب شدهاست تا شاهد خلق فرهنگ ویژه و ترانههای مفرح و متنوع شالیکاری و همچنین همبستگی روستاییان شویم.
محلیها میگویند: «یاوران سلام، یاوران خسته نباشید از جملههای آغاز و پایان یک روز شالیکاری و وجین در شالیزارهاست. درواقع زنان شالیکار با این جملهها به یکدیگر خوشامد میگویند و در پایان کار همدیگر را بدرقه میکنند.»
خرده رسمهای شالیکاری
همچنین رسمهای دیگری در روزهای شالیکاری رایج است. همینکه سپیده سحر رخ میزند زنان شالیکار برای یاوردهی به زمینهای کشاورزی مورد نظر میروند و کار نشا را آغاز میکنند. بانوی صاحب کار هم وظیفه دارد صبحانه مفصلی برای آنها تدارک ببیند که شالیکاران این صبحانه را به خاطر متنوع و سیرکننده بودن، «ناهار» مینامند. البته در این روز صاحب کار موظف است هنگام ظهر غذای ناهار شالیکاران را نیز تدارک ببیند.
زنان هنگام نشا، مدام آواز و ترانه میخوانند تا از سختی کار بکاهند. همچنین ممکن است بین دستههای برنج قابل نشا که به آن «توم» میگویند، اصله سفیدرنگی پیدا شود که به «سفید توم» معروف است. در این هنگام یابنده، سفید توم را به یمن پربرکتی محصول سال، زیر پای صاحب زمین میگذارد و صاحب زمین هم طبق رسم به او هدیه ویژه میدهد.
پاگشای عروس در شالیزار
یکی دیگر از رسمهایی که محلیها دربارهاش صحبت می کنند پاگشای عروس است. در مناطق روستایی شهرستان رودسر رسم بوده خانواده تازه داماد، یک روز قبل از نشای شالیزار، شخصی را به عنوان پیامرسان، به خانواده تازهعروس بفرستند تا از نوعروس برای شالیکاری در زمین پدرشوهر دعوت کند. تازهعروس هم صبح روز بعد، با یکی از بانوان فامیل خود در شالیزار پدر شوهر حاضر میشد و همپای دیگران به کار نشا میپرداخت.
وقتی همه زنان برای خوردن صبحانه دست از کار میشستند، تازهعروس همچنان به کار خود ادامه میداد تا مادر یا خواهر داماد بیایند دست او را بگیرند و رویش را ببوسند و او را برای صبحانه دعوت کنند. در این مرحله خانواده داماد به نوعروس شیرینی و هدیه میدادند.