اغلب ما فقط زیبایی‌های شهر را می‌بینیم. گلکاری‌ها، آبنماها، ساختمان‌هایی که نگاه کردن به ظاهر و نمای زیبای آنها انسان را به وجد می‌آورد.

 همشهری آنلاین _ مهین قاسمخانی: دیدن این زیبایی‌ها کار سختی نیست و فقط کافی است نگاه‌مان را در شهر بچرخانیم، اما زیر پوست شهر نازیبایی هم وجود دارد که آنها را فقط آدم‌های دغدغه‌مند می‌بینند. کودکانی که به جای نشستن پشت نیمکت‌های مدرسه سر چهارراه‌ها فال و گل می‌فروشند یا کارتن‌خواب‌هایی که کنار ساختمان‌های پرزرق و برق در گوشه‌ای کز کرده‌اند یا زنان بی‌سرپرست که آسیب‌های اجتماعی آنها را تهدید می‌کند. اینها نگاه تیزبین و مسئولیت‌پذیری می‌طلبد که متأسفانه بسیاری از ما از آن بی‌بهره‌ایم.

دکتر «سلمان قادری» مددکار و پژوهشگر اجتماعی است. او دکترای جامعه‌شناسی و در حوزه آسیب‌های اجتماعی از جمله کودک‌ آزاری آثار منتشر شده‌ای هم دارد. قادری و تعدادی از همکارانش اکنون در پایگاه خدمات اجتماعی شهرداری منطقه۲۰ به‌عنوان بازوان اجرایی مدیریت شهری با هدف کاهش یا کنترل آسیب‌های اجتماعی در حال اجرای برنامه‌هایی هستند که آگاهی از آنها برای عموم مردم خالی از لطف نیست. حاصل این فعالیت‌ها باعث شده افراد آسیب‌دیده یا آسیب‌پذیر از وقتی که با این مرکز آشنا شده‌اند، دیگر مانند یک سایه زندگی نمی‌کنند. می‌دانند غیر از خودشان، افرادی وجود دارند که نگران آنها و خانواده‌هایشان هستند. حاصل گفت‌وگوی ما را با قادری در ادامه می‌خوانید.  

  اول از خودتان شروع کنیم. چه شد که از پایگاه خدمات اجتماعی شهرداری منطقه۲۰ سردرآوردید؟ 
تحصیلاتم در زمینه جامعه‌شناسی بود و مطالعاتی در حوزه آسیب‌های اجتماعی داشتم و مدیریت شهری هم به‌رغم آنکه بسیاری از مسائل مربوط به کنترل آسیب‌های اجتماعی جزء وظایف ذاتی‌اش نبود، اما با نگاه مسئولیت‌پذیرانه‌ای دنبال کنترل و کاهش این آسیب‌ها بود و همین مسئله زمینه‌ساز شروع همکاری ما و مدیریت شهری شد. 
  بدون تعارف‌ بفرمایید فعالیت‌های شما و هم‌تیمی‌ها براساس منافع مالی پایه‌گذاری شده یا صرفاً انسان‌دوستانه است؟ 
این فعالیت‌ها صرفاً انسان‌دوستانه است و هدف ما کمک به اقشار آسیب‌پذیر جامعه است؛ افرادی مثل زنان سرپرست خانواده یا بی‌سرپرست. کودکان کار، کارتن‌خواب‌ها و... 
  شما برای کمک به این افراد لازم است با آنها ارتباط برقرار کنید. برقراری این ارتباط کار سختی نیست؟ 
البته این کار سختی‌های خودش را دارد. ما ابتدا باید یک رابطه حسی با آنها برقرار کنیم. بعد باید اعتماد آنها جلب و در نهایت پای‌شان به مرکز باز شود و به راحتی به پایگاه خدمات اجتماعی‌ تردد کنند و اگر مشکلی داشتند، بتوانند با ما در میان بگذارند. بسیاری از این آسیب‌ دیدگان اجتماعی در حال حاضر دچار تناقض‌هایی شده‌اند. در اجرای طرح‌های جمع‌آوری کودکان‌کار یا کارتن‌خواب‌ها،‌گاه رفتارهایی نامناسبی با آنها شده است یا بدقولی‌هایی دیده‌اند که حالا کمتر به نهادهای اجتماعی اعتماد می‌کنند. بنابراین نخستین کار ما در مواجهه با این افراد جلب اعتماد آنهاست که البته کار آسانی نیست. ابتدا سراغ آنها می‌رویم. با آنان صحبت می‌کنیم و کم‌کم اعتمادشان جلب می‌شود و بعد نشانی محل زندگی‌شان را می‌گیریم و این ارتباط ادامه پیدا می‌کند. 
  در زمینه شناسایی آسیب‌ دیدگان اجتماعی از کمک افراد بومی و شورایاران هم استفاده می‌کنید؟ 
بله. ما با شورایاران، کارشناسان اداره رفاه و خدمات اجتماعی، مدیران محله‌ها و... ارتباط برقرار کردیم و در کنار این اقدامات به‌صورت مستمر گشتزنی می‌کنیم و از مستنداتی که حاصل پژوهش‌های قبلی است استفاده می‌کنیم. 
  گویا شما به جای به کارگیری نیروهایی خارج از جامعه هدف، بیشتر از توانمندی‌های موجود در همان محله استفاده کرده‌اید. این‌گونه است؟ 
همین‌طور است. ما می‌خواهیم تغییر از خود جامعه آغاز شود. هدف‌مان بسیج مردمی بود. به گروه‌هایی توجه کردیم که پیش‌تر به آنها توجه نمی‌شد. ما در چند محله گروه‌های جامعه‌ محور را برای ارائه خدمات انسان‌ دوستانه و شناسایی آسیب‌ دیدگان اجتماعی فعال کردیم. در این گروه‌ها افرادی از بسیج، نیروی انتظامی، خیّران، معتمدان محلی و... حضور دارند. نخستین کار این گروه‌های جامعه‌ محور شناسایی و اولویت‌بندی معضلات بود. هر عضو در این گروه‌ها مسئولیتی دارد. برخی از آنها سال‌ها در یک محله زندگی کرده‌اند و مشکلات و حتی آسیب‌ دیدگان اجتماعی محله خود را به خوبی می‌شناسند. جلسات ما تا قبل از شیوع بیماری کووید۱۹ منظم تشکیل می‌شد و نتایج خوبی هم داشت. به‌عنوان مثال محله‌های پرآسیب را شناسایی کردیم. قصد داشتیم گروه‌های جامعه‌ محور را در همه محله‌ها ایجادکنیم، اما متأسفانه با شروع ویروس کرونا و مشکلات پیش آمده سرعت کار کم شد. 
  از نتایج به‌دست آمده تا چه حد رضایت دارید؟ 
آسیب‌های اجتماعی موضوعی نیست که یک‌شبه بتوان آنها را حل کرد. ضمن اینکه توانایی ما هم محدود است. این مسئله‌ای است که همیاری و هم‌افزایی همه نهادهای اجتماعی و حمایتی، به‌ویژه نهادهای بالادستی را می‌طلبد. از سوی دیگر منطقه۲۰ به دلیل مهاجرپذیر بودن از نظر آسیب‌های اجتماعی شرایط خاصی دارد و هر محله متفاوت از محله‌های دیگر است. با این حال اغلب افرادی که در این زمینه با ما همکاری دارند از نتایج کار راضی هستند. برای بسیاری از معتادان امکان درمان فراهم کرده‌ایم. ارائه خدمات مشاوره‌ای و بسته‌های حمایتی از دیگر اقدامات ماست. ما کودکان‌کار را به حال خود رها نمی‌کنیم. نیازهایشان را مدنظر داریم و از خدمات مادی و معنوی بهره‌مند می‌شوند. 

  • مواجهه اجتماع‌ محور به جای برخورد خشن

شهرری را باید یکی از مهاجرپذیرترین مناطق تهران طی سال‌های اخیر به شمار آورد. همین ویژگی سبب شده تا اولویت‌های اجتماعی در این منطقه دستخوش تغییرهای زیادی شود. هجوم مهاجران از شهرها و روستاهای دور و نزدیک و حتی کشورهای همسایه به برخی از محله‌ها، بافت جمعیتی این منطقه را تغییر داده است و همین دگرگونی‌ها سبب شده تا برخی آسیب‌های اجتماعی در این منطقه تا حدی افزایش یابد. دکتر «سلمان قادری» مددکار و پژوهش‌گر اجتماعی معتقد است باید نگاه‌مان را به مسائل اجتماعی تغییر دهیم. خیلی وقت‌ها نگاه برنامه‌ریزان از بالا به پایین است، در حالی ‌که می‌توان با برنامه‌ریزی‌های جامع و اهمیت دادن به گروه‌های اجتماعی اثرگذار در مسیر کاهش آسیب‌های اجتماعی گام برداشت. او می‌گوید: «در بسیاری از نشست‌هایی که با هدف کاهش آسیب‌های اجتماعی برگزار می‌شود هیچ فردی از جامعه هدف، به‌عنوان مثال کارتن‌خواب‌ها یا دستفروشان و... حضور ندارند و به همین دلیل اغلب تصمیم‌گیری‌ها واقع‌گرایانه نیست و در نتیجه کاربردی و اثربخش هم نخواهد بود. به همین دلیل اغلب اوقات برنامه‌ریزی‌ها مغفول می‌ماند.»
او می‌گوید: «مشکل بعدی ما کمبود منابع پژوهشی و نبود نظریه‌هایی است که به حل مشکل کمک کند. به نظر می‌رسد اغلب طرح‌هایی که در این زمینه اجرا می‌شود بیشتر از آنکه به حل مشکل کمک کند، به نوعی پاک کردن صورت مسئله است. اغلب نهادهای حمایتی گزارش‌های بالابلندی در این زمینه‌ها دارند، اما در نهایت آسیب اجتماعی همچنان همراه شهرنشینان است.»
او معتقد است رویکردی که پایگاه خدمات اجتماعی شهرداری منطقه۲۰ در پیش گرفته؛ یعنی رویکرد اجتماع‌ محور و مشارکت دادن گروه‌های مردمی و افراد اثرگذار اجتماعی، می‌تواند رویکرد مناسبی باشد. به اعتقاد او ما باید نگرش‌مان را درخصوص مقابله با آسیب‌های اجتماعی تغییر دهیم. 
قادری می‌گوید: «تجربه نشان داده برخوردهای خشن با مشکلات اجتماعی نتیجه‌بخش نیست. به آسیب‌ دیدگان اجتماعی باید نگاه بیمار انگارانه داشته باشیم و برای کمک به آنها باید از همه ظرفیت‌های اجتماعی استفاده کرد. باید روان ‌شناسان و جامعه‌شناسان و... وارد گود شوند و از همه مهم‌تر خود آسیب‌دیدگان در این فرایندها حضور داشته باشند. این افراد حتی می‌توانند راهکارهایی ارائه کنند که در بسیاری مواقع به ذهن هیچ پژوهشگری خطور نمی‌کند؛ به‌ویژه اکنون که با یک بحران جدید (شیوع ویروس کرونا) مواجه هستیم، احتمالاً شاهد تشدید برخی آسیب‌ها خواهیم بود.»

  • محله‌های ری با چه آسیب‌هایی روبه‌رو هستند

 پایگاه خدمات اجتماعی شهرداری منطقه۲۰ تاکنون در ۱۰محله نشست‌های متمرکز خود را با تشکیل گروه‌های جامعه‌محور و با شیوه مسئله‌یابی مشارکتی برگزار کرده است. براساس نتایج به دست آمده در این نشست‌ها اولویت‌های اجتماعی در هر محله شناسایی شده است که در ادامه با معضلات هر محله آشنا می‌شوید.

  •  محله نفرآبادـ هاشم‌آباد

وجود فضاهای متعدد بی‌دفاع شهری که حاصل اجرای ناتمام طرح توسعه اطراف حرم مطهر حضرت عبدالعظیم(ع) است، سبب شده تا حضور افراد کارتن‌خواب در این محله یک مشکل جدی باشد. تعداد زیاد مصرف‌کنندگان موادمخدر، کودکان‌کار و خیابان، بیکاری، فقر و نزاع و خشونت‌های خانگی از مهم‌ترین مشکلات اجتماعی در این محله است. 

  •  محله بهشتی

بهشتی محله‌ای در جنوب منطقه۲۰ و دروازه جنوبی ورود به شهرری است. به همین دلیل محله‌ای مهاجرپذیر است. بیکاری، مشکلات فرهنگی و خشونت خانگی در این محله جزء اولویت‌هایی است که باید برای حل آنها تمهیداتی اتخاذ کرد. این مشکلات سبب شده تا آمار طلاق در این محله اندکی بالا برود که زنگ خطری برای مسئولان است. 

  •  محله استخر

محله استخر در چند سال اخیر شاهد رشد جمعیت بوده است. ساخت چند مجتمع بزرگ مسکونی در این محله سبب شد در مدت کوتاهی تعداد زیادی خانواده به‌خصوص خانوارهای جوان به این محله مهاجرت کنند. به همین دلیل مسائلی چون اعتیاد، مشکلات در روابط بین زوج‌ها، کارتن‌خوابی و آسیب‌های فضای مجازی به مهم‌ترین اولویت‌های اجتماعی این محله تبدیل شده است. 

  •  محله سرتخت

سرتخت محله‌ای قدیمی است که سال‌های اخیر ساخت‌وسازهای زیادی در آن اتفاق افتاده و ساختار جمعیتی و بافت مسکونی آن از حالت بومی خارج شده است. به همین دلیل مشکلاتی همچون طلاق، مشکلات فرهنگی، آسیب‌های ناشی از فضای مجازی و نبود فرهنگ آپارتمان‌نشینی، امروزه جزء مهم‌ترین اولویت‌های اجتماعی در این محله است. 

  •  محله ولی‌آباد

فضاهای بی‌دفاع شهری در محله ولی‌آباد کم نیست و همین مسئله سبب شده تا امنیت اجتماعی در این محله در سطح قابل قبولی نباشد که یکی از مهم‌ترین پیامدهای این شرایط افزایش سرقت، به‌ویژه سرقت وسایل عمومی در این محله است. به این اولویت‌های اجتماعی محله باید اعتیاد و بیکاری را هم افزود. 

  •  محله اقدسیه

با توجه به بررسی‌های انجام شده، اولویت‌های مسائل اجتماعی در محله اقدسیه به این شرح است؛ حضور خرده‌ فروشندگان موادمخدر، وجود فضاهای بی‌دفاع شهری و ناامنی اجتماعی که دلیل اصلی آن نور کم محوطه و اطراف ساختمان‌های مجتمع بهاران است. سرقت و بی‌خانمانی هم از دیگر دغدغه‌های اجتماعی در این محله است. 

  •  محله صفائیه

صفائیه یکی از محله‌های قدیمی شهرری است که مانند بسیاری دیگر از محله‌های منطقه۲۰ بافت جمعیتی و مسکونی آن طی سال‌های اخیر دستخوش تغییرات زیادی شده است. فضاهای بی‌دفاع شهری متعدد، حضور کارتن‌خواب‌ها، اعتیاد، فعالیت خرده‌فروشان موادمخدر، کمبود امنیت اجتماعی و بیکاری، مهم‌ترین اولویت‌های اجتماعی در این محله است. 

  •  محله شیخ صدوق

فرایند مطالعاتی درباره این محله هنوز کامل نشده است، اما با توجه به بررسی‌های مقدماتی انجام شده، اولویت مسائل اجتماعی در این محله عبارتند: از اعتیاد، بیکاری جوانان، بی‌توجهی به پیوست‌های فرهنگی اجتماعی در آپارتمان‌سازی و توسعه فرهنگسرا، گسست‌های عاطفی بین زوج‌ها، فقر مالی و افزایش برخی مسائل آسیب‌ زا. 

  •  محله غیوری

از جمله اولویت‌های مهم مسائل اجتماعی در محله شهید غیوری می‌توان به حضور کارتن‌خواب‌ها و  خشونت‌های خانگی و رفتارهای ضدارزشی در برخی از اماکن عمومی اشاره کرد. در این محله هنوز مطالعات و بررسی‌های اجتماعی در مرحله اولیه است. 

  •  محله سیزده آبان

سیزده آبان یکی از محله‌های وسیع شهرری است که در شمال غربی منطقه۲۰ واقع شده و تنوع جمعیتی آن نسبتاً زیاد است. باتوجه به بررسی‌های انجام شده، اولویت مسائل اجتماعی در این محله عبارت است از مشکلات خانوادگی، اعتیاد، خشونت خانگی، آسیب‌های ناشی از فضای مجازی و فضای بی‌دفاع شهری. 

  • خانه امید آسیب دیده‌ها

«شمالک» ۲۰سال بیشتر نداشت که به خانه بخت رفت و حالا در ۳۵سالگی مادر ۷فرزند است که بزرگ‌ترین آنها ۱۳ساله و کوچک‌ترین‌شان هنوز ۳سالش تمام نشده است. در افغانستان که بودند زندگی به آنها روی خوش نشان نداد؛ تا آنجا که بسیاری از شب‌ها، او و شوهرش حتی نانی برای سیر کردن شکم بچه‌های قدونیم‌قدشان نداشتند. برخی از اقوام شوهرش که در ایران بودند در باغ سبز نشان‌شان دادند و آنها هرچیزی را که می‌شد، فروختند و مبلغی هم قرض کردند و راهی ایران شدند تا زندگی بهتری بسازند. حالا آنها در یکی از خانه‌های قدیمی نفرآباد شهرری ساکن شده‌اند. مرد زندگی‌اش تا قبل از شیوع ویروس کرونا در کارخانه بلورسازی کار می‌کرد. می‌گوید: «خودم در خانه‌های مردم کار می‌کنم. این روزها که مریضی آمده، مردم مواد شوینده و ضدعفونی‌کننده بیشتری استفاده می‌کنند و ریه‌هایم می‌سوزد.»


او به همین سوزش ریه و کار با مواد ضدعفونی‌کننده هم راضی بود تا اینکه بعضی از خانم‌ها به خاطر شرایط پیش آمده، دیگر از کارگر استفاده نکردند و درآمد شمالک کمتر و کمتر شد، اما اجاره ماهانه ۸۰۰هزار تومانی خانه و شکم‌های گرسنه نه بیکاری می‌شناسد و نه مریضی. بنابراین بچه‌ها از همین سن کم باید نان‌آور خانه باشند. آنها هر صبح بسته‌های فال را برمی‌دارند و راهی کوچه و پسکوچه‌های شهر می‌شوند. پسرها اگر خوب کار کنند روزانه ۲۰تا ۲۵هزار تومان به خانه می‌آورند، اما بعضی وقت‌ها شیطنت‌های کودکانه‌شان گل می‌کند. سری به مغازه‌ها می‌زنند و یک شکم سیر ساندویچ، نوشابه یا بستنی می‌خورند و چیزی که به خانه می‌آورند هیچ‌یک از چاله‌های زندگی را پر نمی‌کند.

هنوز خاطره روزی را که مددکاران بهزیستی دختر ۱۰ساله‌اش را حین فروختن فال گرفتند و با خود بردند فراموش نکرده است. به زحمت جلو جاری شدن اشک‌هایش را می‌گیرد و می‌گوید: «دخترم ۱۰روز در بهزیستی بود و ما از او بی‌خبر بودیم. کلی به این در و آن در زدم تا بتوانم او را پس بگیرم.» بهزیستی برای پس دادن «سویدا» مدارکی می‌خواست که مادر هیچ‌یک از آنها را نداشت. آنها حتی مجوز اقامت در ایران را هم ندارند. شمالک دوست دارد خودش به جای بچه‌ها فال بفروشد، اما مردم علاقه‌ای به خریدن فال از دست آدم بزرگ‌ها ندارند. حالا همه رویای شمالک بازگشت به سرزمین مادری است تا بچه‌هایش در مدرسه درس بخوانند و مانند پدر و مادرشان بی‌سواد نباشند. می‌گوید: «بچه‌هایم را به خاطر اینکه مجوز اقامت نداریم در مدارس ایرانی ثبت‌نام نمی‌کنند و مدارس افغانستانی هم خوب نیستند.» 
حالا پایگاه خدمات اجتماعی شهرداری منطقه۲۰ پاتوق او شده است و تنها پناهگاه امنی است که شمالک را به آرزوهایش نزدیک می‌کند.