کارشان بگیر نگیر دارد؛ خیلیهایشان هنوز جدی هستند اما بعضیهایشان بعد از سختگیریهای اخیر مرزبانان ایرانی پاپس کشیدهاند. آنها در شهرهای غربی کشور تجارت جدیدی راه انداختهاند، چیزی که اسمش را تجارت مرگ گذاشتهاند. آنها تجارت اسلحه میکنند؛ بدون اینکه بدانند این اسلحهها فردا دست کی میافتد و به چه کاری میآید. آنها از آمریکاییها اسلحه میخرند و داخل خاک ایران میفروشند؛ بدون اینکه نگران نتیجه کارشان باشند. تجارت آنها، تجارت کثیفی است؛ تجارت مرگ.
البته برای جلو گیری از این تجارت رئیسجمهور و وزیر کشور وارد کار شدهاند و لایحه افزایش مجازات قاچاق اسلحه و مهمات و دارندگان سلاح و مهمات غیرمجاز را تقدیم مجلس کردهاند. آمریکاییها اما کمی آنطرفتر- در نزدیکترین نقطه مرزی ایران با عراق – سفرهشان را پهن کردهاند و محصولات کشندهشان را میفرستند اینور؛ آن هم با بیمه!
حرفهایها
خیلی چیزها در این دنیا ارثی است اما دلیلی ندارد که همیشه آن چیزی که قرار است به ارث ببری، چیز خوبی باشد. قاچاق هم از آنهایی است که فوت و فناش سینه به سینه منتقل میشود. پیش از این شکر و آرد و چای قاچاق میکردند و الان مشروبات الکلی، گازوئیل ، بنزین و این اواخر اسلحه قاچاق میکنند. باورش کمی سخت است اما آنها در کارشان آنقدر حرفهای شدهاند که انگار فقط تانک را نمیتوانند از مرز عبور دهند.
قادر، پیرانشهری است و از وارثین حرفه آبا و اجدادیاش؛ میگوید: «مردم مرزنشین همیشه از محرومترین افراد جامعه بودهاند. علاوه بر این، ما از قدیم با همزبانانمان در عراق مراوده داشتهایم. مایحتاج همدیگر را تامین میکردیم و رفت و آمدهای متعددی با هم داشتیم. الان هم همان رسم و رسوم قدیمی پابرجاست. با همدیگر ارتباط داریم و در اثر همین ارتباطها گاهی هم معاملههایی انجام میگیرد». او البته اعتراف میکند که معاملات مرزی به این سادگیها هم که میگوید نیست و بعضیها هستند که کارهای سنگینتری میکنند؛ «من هم قبول دارم. بعضیها به کارهایی دست میزنند که نباید بزنند.
اسلحه و مشروبات الکلی الان پر هوادارترین جنسها هستند برای کسانی که به سوی سودهای بیشتر میروند. بعضی از آشناهای ما هم یا اسلحه قاچاق میکنند یا در کار خرید و فروش آن هستند».قادر با اینکه میخواهد دست دوستانش را رو نکند اما اطلاعات خوبی میدهد؛ «آنها بسته به نوع سفارشی که از خریداران میگیرند همه نوع سلاحی از مرزهای سردشت و پیرانشهر وارد میکنند. طبیعی است سلاحهایی مانند کلاشنیکف، کلت، ژسه و یوزی و در بین منفجرهها نارنجک – که حجم کم و خریدار بیشتری دارند – بهتر معامله میشوند. البته این افراد همهکاره نیستند؛
اصل کار را کسانی میکنند که اسلحه را از نیروهای آمریکایی در عراق تهیه میکنند و به دست آنها میرسانند. هرکدام از این سلاحها توسط نیروهایی از شهرهای مختلف عراق به نزدیکترین نقطه مرزی کشور میرسند و از آنجا با محمولههای دیگر توسط اسب و قاطر بارگیری میشوند و از طریق نقاط کور به مرز ایران میآیند.
کل عملیات ورود اسلحه به مرز ایران و انتقال آن به محلهای دپوی اصلی بیشتر از 4-3 ساعت طول نمیکشد». قادر مدعی است اشنویه و مهاباد محل باراندازی اسلحهها هستند؛ «بیشتر سلاحها پس از اینکه از پیرانشهر و عراق وارد شدند، بلافاصله به اشنویه و مهاباد حمل میشوند و از آنجا کار ترانزیتشان به سایر شهرها شروع میشود. ماشینهای تویوتا و لندروور – که تندروترین خودرو در جادههای خاکی هستند – وظیفهشان این است که در کوتاهترین زمان، محموله را به دست صاحبان اصلی برسانند.
سرعت عبور این ماشینها گاهی به حدی است که اکثرا قبل از رسیدن به محل دپو چپ میکنند و آتش میگیرند». توضیحات قادر به تنها نقطهای که نباید ختم شود، ختم میشود؛ جوشکاری! «من خودم بارها بالای سر محمولههای سلاح بودهام. همهشان بهصورت فلهای وارد میشوند اما در محل دپو با گریس و روغنهای مخصوص آنها را برق می اندازند و پس از تمیزکردن سلاحها در بستههای 6-5تایی در جاهای مختلف ماشین جاسازی و جوشکاری میشوند. جاسازی اسلحه در ماشین از مراحل اصلی قاچاق اسلحه است؛برای همین خیلی از قاچاقچیها خودشان این کار را انجام میدهند. من دیدهام بعضی مواقع خودشان هم نمیتوانند جای دقیقی را که جاسازی کردهاند، پیدا کنند».
صنعت پر رونق آمریکایی
راست و دروغش گردن خود قادر؛ اما میگویند آمریکاییها برای اینکه بتوانند بیشتر در دل قاچاقچیان نفوذ کنند از چند سال پیش 3کالای اساسی را بیمه کردهاند؛ اسلحه، مشروبات الکلی و سیگار. در این بیمهنامه، اگر هریک از محمولهها (شامل آن 3 جنس اساسی) توسط نیروهای امنیتی ایران کشف شد یا قاچاقچی دستگیر شد، کل هزینه محموله به خانواده قاچاقچی بازگشت داده می شود و خانواده هم تا زمان آزادی گل سرسبدشان ، در مضیقه مالی نخواهند بود! حسام شیرازه محبت – خبرنگار یکی از نشریات محلی استان آذربایجان غربی – این گفتهها را تایید میکند؛ «بحث بیمه محمولههای قاچاق بارها به تایید مسئولان نظامی و انتظامی رسیده است.
آمریکاییها با کمترین قیمت سلاحها را به قاچاقچیان میفروشند و از آن طرف هم تعهد میدهند که اگر محمولهشان در مسیر، توسط نیروهای ایرانی کشف شد، کل پولشان را برمیگردانند و اگر قاچاقچی نتوانست فرار کند، هزینه نگهداری خانوادهاش را تا زمان لازم از طریق عوامل دیگر تامین خواهند کرد ؛ تا حالا هم این کار را کردهاند. با این تضمین دیگر فردی که محموله را میآورد نگرانی خاصی ندارد و برای همین رفته رفته اسلحههای متنوعتر و زیادتری وارد میشود».
با گارانتی مرگ...
عبدالرحمن 27 ساله است و ساکن اشنویه. برادرزادهاش تا مدتی پیش محمولههای قاچاقچیان اسلحه را اسکورت میکرده اما بعد از مدتی پشیمان شده و برگشته است،همین چند سال تجربه خوبی برای شناخت بیشتر قاچاقچیهاست ؛«افرادی هستند که در نقاط مختلف بین مرز ایران و عراق پراکندهاند و برای اینکه اموراتشان بگذرد، قاچاقچیان اسلحه و مشروبات را اسکورت میکنند.
اینها به ازای هر قاطر یا اسب مبالغی از قاچاقچیان میگیرند تا محموله را تا مرز ایران اسکورت کنند. آنها ذاتا با نیروهای امنیتی ایران درگیری دارند و این کارشان هم باعث میشود شدت درگیریها بیشتر شود». عبدالرحمن میگوید: «خیلی اوقات این افراد به روستاهای مرزی اشنویه و پیرانشهر میآیند و زورگیری میکنند. با اینکه کردهای ایران ارتباط خوبی با آنها ندارند اما آنها با کارهایی که برای قاچاقچیان انجام میدهند درآمد خوبی کسب میکنند. ». گروه تروریستی پژاک هم که حمایت آمریکا را پشت سر خود دارد، ازجمله گروههایی است که در اسکورت قاچاقچیهای اسلحه نقش مهمی دارد. این گروه از نزدیکان گروه پ.ک.ک ترکیه است و اهداف جدایی طلبانه را در سر میپروراند.
ما خریداریم...
تقریبا میشود حدس زد که مشتریان اسلحههای نظامی چه کسانی هستند اما کلا این آدمها 2 گروهاند؛ «یک گروه که خودشان قاچاقچیاند؛ آن هم از نوع موادمخدر، که در قبال تحویل مقداری موادمخدر سلاحهای موردنظرشان را میگیرند و به استانهای شرقی کشور میبرند و گروه دیگری که در کار خلاف و دزدی و راهزنی و... هستند. بیشتر اسلحههای نظامی قاچاقشده به کشور در همان روزهای اول به کرج، تهران، اصفهان و شیراز منتقل میشوند تا راحتتر در اختیار خلافکاران قرار بگیرند.
من خودم ندیدهام اما شنیدهام که میگویند بعضی از این فروشندهها اسلحه را 4-3 نفری حمل میکنند، اگر در راه، محموله لو رفت و دستگیر شدند فقط یکی از آن 4 نفر – که هیچکاره است – مسئولیت اسلحه را بهعهده میگیرد و بقیه که فروشندههای اصلی هستند، بهراحتی درمیروند. در عوض این فروشندهها ماهانه مبلغی کمک خرجی برای خانواده طرفی که دستگیر شده است، میفرستند».