بهگزارش همشهری آنلاین به نقل از روزنامه ایران، اوایل اردیبهشت امسال یک مرد طلافروش در تماس با پلیس از خرید یک رشته زنجیر تقلبی خبر داد و گفت: چند روز پیش زوج جوانی به مغازهام آمدند و زنجیر طلایی را برای فروش آوردند. زنجیر طلا ۱۰ میلیون تومان ارزش داشت و من پول را به آنها پرداخت کردم. بعد از چند روز زمانی که خواستم طلای خریداری شده را آب کنم، متوجه شدم که مقدار کمی طلا دارد و قلابی است.
با شکایت مرد طلافروش، کارآگاهان پلیس پایتخت وارد عمل شدند و به بازبینی دوربینهای مداربسته پرداختند. دوربینها تصاویر زوج جوان را ثبت کرده بودند اما در تحقیقات پلیس هیچ سرنخی از آنها بهدست نیامد.
مرد طلافروش علاوه بر گزارش این سرقت به پلیس، موضوع را به همصنفیهای خود نیز خبر داد تا در دام این زوج کلاهبردار نیفتند. چند روز قبل مرد طلافروش دیگری با او تماس گرفت و گفت: زوج جوانی برای فروش زنجیر طلا به مغازهام آمدهاند که مشخصاتشان با آنچه تو گفته بودی، شباهت دارد.
به دنبال این تماس مرد طلافروش راهی مغازه دوستش شد، اما زوج جوان آنهایی نبودند که از او سرقت کرده بودند. با این حال آنها را تعقیب کرد و وقتی زوج جوان قصد سوار شدن به خودروی پژویی را داشتند، در کمال ناباوری همان زوج کلاهبردار قبلی را در خودروی آنها دید. او با شناسایی متهمان شروع به داد و فریاد کرد و با کمک مردم فقط توانست یکی از مردها را دستگیر کند و زوج متهم اصلی و یکی از دخترها فرار کردند.
- اعتراف به سرقت
گزارش این دستگیری به پلیس اعلام شد و مرد جوان در تحقیقات گفت: وضع مالی خوبی ندارم و پس از ازدواج اوضاع زندگیام بدتر شد. مدتی قبل با مردی به نام خشایار آشنا شدم. او گفت شغل خوبی برایم سراغ دارد که درآمدش عالی است.
وسوسههای خشایار و بیپولیام باعث شد که وارد این کار شوم. او به ما طلای قلابی میداد و من و همسرم به سراغ طلافروشیها میرفتیم و طلاهای قلابی را بهعنوان طلای اصلی میفروختیم. زوجی هم که داخل ماشین بودند، کارشان مثل ما بود. هر بار یکی از ما برای فروش طلای قلابی اقدام میکردیم. همه ما در استخدام خشایار بودیم و او در ازای فروش هر قطعه طلا، به ما مبلغی پول پرداخت میکرد.
با اعتراف مرد جوان، همسر او و خشایار نیز بازداشت شدند. در ادامه تحقیقات خشایار به سرقت و کلاهبرداری اعتراف کرد و مدعی شد به غیر از زوج جوان، افراد دیگری را نیز برای این کار استخدام کرده است.
- همدستی با یک طلافروش
خشایار در اعترافاتش گفت: دوستی داشتم که طلافروش بود. به او پیشنهاد دادم برایم زیورآلات با روکش طلا درست کند تا بهعنوان طلای اصل بفروشم. اینطوری وقتی طلا را برای فروختن به طلافروشی میبردم و با سنگ محک اعتبار آن را میسنجیدند، تقلبی بودن آن مشخص نمیشد.
او ادامه داد: در سایتهایی که آگهی مجانی منتشر میکردند، آگهی کار میدادم. آگهی با درآمد بالا برای دختران و زنان جوان جویای کار، خیلیها نیز با من تماس میگرفتند و اگر شرایط آنها با شرایط من یکی بود استخدامشان میکردم. من در میان زنان و دختران جوان، از زوجهای جوان نیز که وضع مالی خوبی نداشتند استفاده میکردم. طلاهای قلابی را که معمولاً زنجیر یا دستبند بود، از دوست طلافروشم میگرفتم و به همدستانم میدادم و آنها با این بهانه که نیاز به پول دارند، طلای قلابی را به طلافروشان میفروختند. من هم از ۵۰۰ هزار تومان به بالا برای فروش هر تکه طلا به آنها پول میدادم.
با اعتراف خشایار به سرقتها، بازپرس پرونده دستور بازداشت مرد طلافروش و نیز افرادی که به دستور او اقدام به فروش طلاهای تقلبی میکردند، صادر کرد.