دیدارهایی که حکم قهرمانی یکی از دو تیم منچستریونایتد یا چلسی را امضا میکنند.
طبق برنامهای که اتحادیه فوتبال انگلیس تنظیم کرده، منچستر اگرچه باید در بیرون از خانه بازی کند؛ اما از شهر منچستر بیرون نمیرود. این تیم بازی پایانی خود در این فصل لیگ برتر را باید در ورزشگاه جیجیبی برگزار کند. ورزشگاهی که در 24 کیلومتری منچستر، 26 کیلومتری ریور داگلاس و 28 کیلومتری پرستون سیتی قرار دارد و بیشتر بهدلیل قرار گرفتن در حومه منچستر، به ورزشگاهی در دل منچستر بزرگ معروف شده است.
منطقه جغرافیایی این ورزشگاه و شرایطی که قرار است منچستر در آن بازی کند، سرمربی 67 ساله و اسکاتلندی این تیم را امیدوار کرده که با پیروزی در آن بازی، قهرمانی لیگ برتر را از آن خود کند.
پیرمردی از گووان
سرمربی دوست داشتنی منیونایتد که علاقهمندان بسیاری در میان هواداران رسمی این تیم دارد، در آخرین روز سال 1941 در گووان گلاسکو به دنیا آمد.
زندگی او سرشار از اتفاقات عجیب و غریب بود. او 16 ساله بود که در کارگاه آچارسازی مشغول به کار شد. آن موقع او خواب حضور در الدترافورد را هم نمیدید. او 7 سال در این کارگاه مشغول به کار بود و زمانی که کارگری را رها کرد، 4 سال بود که بازی در تیمهای نیمه حرفهای را آغاز کرده بود.
نکته جالب در باره حضور او در تیمهای فوتبال، قرارداد 65 هزار پوندی او با رنجرز بود.
عمر فوتبالی او بهعنوان مهاجم در باشگاههایی مانند کوئینز پارک رنجرز، جانستون، دانفرم لاین، فالکریک و ایر یونایتد گذشت. البته او در میانه این نقل و انتقالات، دو سالی را هم در رنجرز گذراند و در طول 41 بازی 25 گل برای این تیم به ثمر رساند. پس از 17 سال او به فکر مربیگری افتاد و 13 سال پس از این تصمیم (1986) بود که یک دوست صمیمی او را راهی منچستریونایتد کرد.
مربیگری
سال 1974 بود که فرگی تصمیم گرفت به مربیگری روی بیاورد. آن موقع او 33 ساله بود. در سپتامبر آن سال بهعنوان مربى ایست استرلینگ منصوب شد؛ اما ۳ ماه بعد از سنتمیرن سر درآورد و 4 سال بعد از این تیم اخراج شد. قهرمانی و موفقیتهای پیاپی با آبردین در لیگ برتر اسکاتلند، جام حذفی این کشور و بهخصوص قهرمانی در جام برندگان جام باشگاههای اروپا، نام او را بهعنوان یکی از مربیان مطرح اسکاتلند سر زبانها انداخت. با این حال با وجود جک استین، جایی برای او در تیم ملی وجود نداشت. باید اتفاقی در این میان میافتاد تا او به تیم ملی میرفت و این اتفاق افتاد. سال ۱۹۸۵ جک استین در خلال بازى مقدماتى ولز با اسکاتلند دچار حمله قلبی شد و درگذشت تا فرگوسن مربى موقت تیم ملى کشورش شود.
ورود به قلعه شیاطین سرخ
با آنکه فرگوسن فقط یک سال مربیگری تیم ملی اسکاتلند را بر عهده داشت و در این مدت 3 پیروزی، 4 مساوی و 3 باخت در کارنامه ثبت کرد و در زمان او اسکاتلند در همان دور اول پیکارهای مقدماتی جام جهانی حذف شد؛ اما او انسان بدشانسی نبود. ران اتکینسون از مربیگری منچستر یونایتد برکنار شد تا باز هم یک اتفاق او را به جای اتکینسون راهی الدترافورد کند. سفری که تاکنون بازگشت نداشته است.
فرگوسن که از زمان روی کار آمدن در منچستریونایتد تا اولین قهرمانی در لیگ برتر 6 سال صبر کرد، سرانجام به انتظار طولانی هواداران این باشگاه پایان داد و آنها را پس از 26 سال به قهرمانی لیگ برتر انگلیس رساند. این قهرمانی آنقدر برای یونایتدها شیرین بود که او را در باشگاه خود نگه داشتند و ثمره این تصمیم را با 8 قهرمانی دیگر در لیگ برتر، 5 قهرمانی در جام حذفی انگلیس، یک قهرمانی در جام برندگان جام باشگاههای اروپا (1991)، یک قهرمانی در سوپرجام باشگاههای اروپا (همان سال) و یک قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا (1999) گرفتند. این مقامها، فرگی را به اسطورهای فنا ناپذیر در فوتبال جزیره تبدیل کرد.
پیرمرد اسکاتلندی با وجود تغییرات گستردهای که در سطح مدیریتی باشگاه صورت گرفت، باز هم جایگاهی قابل اعتنا در این تیم داشت. او در این سالها ستارههای بیشماری را از دل گمنامی به اوج شهرت رساند و آنها را وارد دنیای فوتبال حرفهای کرد. ستارگانی که هر کدامشان با درخشش در الدترافورد به کهکشان ستارههای فوتبال پیوستند. در این میان بودند بازیکنانی که میخواستند بیشتر از سرآلکس برای خود شهرتی دست و پا کنند، مسئلهای که گویا فرگی روی آن حساسیت دارد و نمیتواند چنین بازیکنانی را تحمل کند.
جدایی مشکوک اریک کانتونا از این باشگاه و خداحافظی قهرگونه پیتر اشمایکل دروازه بان افسانهای من یو، دیوید بکام و فان نیستلروی از این باشگاه نمونهای از این دست اتفاقات بود. شاید اوج درگیری فرگی با بازیکنانش به اختلافات پردامنه او و یاپ استم مدافع هلندی تیم مربوط میشد. اختلافی که آرام آرام به درگیریهای عیان آنها تبدیل شد و باعث شد استم، الدترافورد را ترک کند. ماجرای این دو نفر تازه پس از جدایی استم از من یو آغاز شد. چاپ کتاب خاطرات استم نشان داد این مربی تا چه اندازه روحیات دیکتاتوری دارد؛ روحیاتی که باعث میشود او تحمل دیدن بازیکنان بزرگتر از خود را نداشته باشد.
دکترای معرفی ستاره
سرآلکس به خرید بازیکنان گمنام و معرفی ستارگان بزرگ مشهور شده است. او در استفاده از بازیکنان جوان، جسارتی تمام نشدنی دارد و این حس اصلا به مقتضیات سنی او ارتباطی ندارد. از میزان جسارت او همین بس که در تیم کامل او همواره 5 بازیکن پایین 20 سال دیده میشود. رونالدو در من یو به یک فوق ستاره تبدیل شد و کارشناسان فوتبال برای نانی هم آیندهای مانند هموطنش رونالدو متصورند.
خودشان را خسته میکنند
فرگی حالا در آستانه رقم خوردن دومین فصل طلاییاش در من یو قرار دارد. او هم بخت قهرمانی در لیگ برتر را دارد و هم بخت قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا؛ اتفاقی که اگر بیفتد، این مربی را در الدترافورد و انگلیس به یک بت طلایی و عیار بالا تبدیل خواهد کرد.
او پیش از بازی فینال لیگ قهرمانان باید در آخرین هفته لیگ برتر بخت خود را برای کسب دهمین قهرمانیاش با من یو بیازماید. بازی در نزدیکی منچستر این اطمینان قلبی را به فرگی میدهد که با آرامش از تیم خود و قهرمانی در لیگی صحبت کند که تا 9 هفته پیش، نه به چلسی تعلق داشت و نه به من یو؛ اما غفلت بیحد و اندازه آرسنال و ناکامیهای باورنکردنی این تیم در 8 هفته پیاپی باعث شد منیو به بخت اول قهرمانی تبدیل شود. حالا من یو باید آخرین بازی خود در لیگ برتر را در ورزشگاه جیجیبی یعنی خانه ویگان برگزار کند.
دیداری که چندان هم از منچستر دور نیست و این تیم به همین دلیل امیدوار است با پیروزی بر میزبان به هفدهمین قهرمانی خود در لیگ برتر انگلیس دست یابد. سرآلکس با همین نگاه میگوید: چلسی تیم خوبی است، اما آنها فقط دارند خودشان را خسته میکنند. زحمت آنها بیهوده است. چون ما قهرمان لیگ برتر میشویم و به پشتوانه روحی این قهرمانی، در لیگ قهرمانان هم پیروز خواهیم شد.