از یک سو دولت کنونی عراق که از حمایت نیروهای ائتلافی برخوردار است، آینده این کشور راچندان روشن نمیبیند و امیدی به برقراری امنیت در این کشور ندارد و با اتکا به همین قضیه حضور نیروهای اشغالگر را در این کشور توجیه میکند. از سوی دیگر با دیدگاه دولت آمریکا وسایر کشورهای غربی مواجه هستیم که عراقی قدرتمند و آزاد را دائما در اظهاراتشان تبلیغ میکنند.
گزارشی که دیوید پترائوس-فرمانده نیروهای آمریکایی در عراق- و رایان کراکر- سفیر آمریکا در عراق- در ماه گذشته در کنگره قرائت کردند، تاکیدی بر ادعاهای دولت بوش مبنی بر موفقیت آمیز بودن طرح افزایش نیروها در عراق بود و مهمترین هدف اجرای این طرح، افزایش امنیت لااقل در بغداد عنوان شده بود که میتوانست دولت عراق را امیدوار به دیدگاه جاری دولت آمریکا کند؛ اما با وجود اجرای این طرح، هدف مذکور محقق نشد.
سناتور کارل لوین که در جریان ارائه گزارش پترائوس در کنگره حضور داشت، ضمن تاکید بر این مسئله عدممدیریت نوریمالکی نخست وزیر عراق را عامل اصلی این مسئله معرفی کرد.در کنار این مسئله میتوان نگاه مردم عراق به دولتمالکی را یکی دیگر از عوامل ضعف آن دانست چرا که مردم هنوز دولت او را مجری دستورات نیروهای ائتلافی میدانند و همین مسئله را عاملی برای شرایط ناامیدکننده کنونی عراق میدانند.
از سوی دیگر عدموجود تضمینی برای حاکمیت مستقل در عراق ظاهرا در خود واشنگتن هم پذیرفته شده است و در سپتامبر گذشته و با مطرح شدن لایحه تقسیم عراق به سه منطقه خودمختار سناتور جوزف بایدن که مجری تهیه این لایحه بود در یک برنامه تلویزیونی اظهار داشت که ادامه روند کنونی در عراق اجتنابناپذیر است و در آینده نزدیک نمیتوان دولت قدرتمند مستقلی را در عراق متصور بود.