به گزارش همشهری آنلاین به نقل از نیویورک تایمز، کورنلیا ورتنشتاین، بیش از ۵۰ سال است که در خانهاش در دنور، ایالت کلورادوی امریکا، پیانو درس میدهد. در تمام این سالها، جمعی از کودکان هر هفته کتاب به دست، راهی خانه او میشدند.
آنها به مدت یک ساعت با پیانوی چکرینگ اند سانز خانم ورتنشتاین تمرین میکردند. پیانویی که او و همسر مرحومش، هر دو از بازماندگان هولوکاست رومانی، در سال ۱۹۶۵ دو سال پس از نقل مکان به ایالات متحده، به قیمت ۶۰۰ دلار خریدند.
بچههای کوچکتر، وقتی تمرینشان تمام میشد، به عنوان جایزه از خانم ورتنشتاین یک برچسب تشویقی میگرفتند و بعد هم معلم پیر را بغل میکردند.
شیوع ویروس کرونا به این ملاقاتها پایان داد، اما خانم ورتنشتاین اجازه نداد که درس و تمرین فراموش شود. و البته اجازه نخواهد داد که رسیتال بهاری بچهها تعطیل شود.
خانم ورتنشتاین میگوید: «من بسیار به کار مداوم اعتقاد دارم. هنرجویان من یاد میگیرند که در کارشان پشتکار داشته باشند. من سعی میکنم نه تنها به آنها چگونه آموختن را بیاموزم، بلکه یادشان دهم چطور کار و تمرین کنند.»
به گفته خانم برنتنشاین که دوستانش او را نلی صدا میزنند، اما بیشتر شاگردان و والدینشان، به رسم ادب به او دکتر ورتنشتاین میگویند. او از ۱۴ سالگی پیانو درس میدهد؛ زمانی که در رومانی جنگزده خانه به خانه برای آموزش میرفت.
او این روزها ۳۰ هنرجوی ۶ تا ۱۷ ساله دارد. به صورت معمول، آنها هفتهای یک بار خانه او در خیابان فرفکس میآمدند. بعضی از آنها صبح زود مثلا ساعت ۶ و نیم صبح و برخی دیرتر، ۷ بعد از ظهر. بعضی در طول هفته و عدهای آخر هفته.
خانم ورتنشتاین میگوید: «دیدن بچهها در آستانه در بسیار دلپذیر است. آنها لبخند میزنند و آماده یاد گرفتن پیانو هستند.» وقتی ویروس کرونا شیوع پیدا کرد، بیشتر مردم ناچار شدند در خانه بمانند و البته نگرانی بیشتری برای سالمندان وجود داشت. و همین شد که خانم ورتنشتاین ناگهان تنها شد.
او اصرار داشت که درس دادن ادامه پیدا کند. او در مطابق زمانبندی آموزشی، با شاگردانش تماس تصویری برقرار میکند. بچهها میدانند که وقتی او تماس گرفت، باید پشت پیانوهایشان با کتاب و مداد نشسته و دستهایشان با نواختن گرم شده و آماده باشند. آنها دوربینهایشان را طوری تنظیم میکنند که خانم ورتنشتاین بتواند نواختنشان را ببیند. او میبیند، گوش میسپارد و توصیههایی به بچهها میکند.
از جمله موهبتهای نامتظره این روزها برای بیشتر مردم این بود که موجب شد با دیگران احساس نزدیکی بیشتری کنند؛ از جمله گویندگان خبر، دوستان و البته همکاران که آنها را با برقراری تماس تصویری در محیط خانه میدیدند. و البته برای معلم پیانویی که همیشه بچهها را در خانهاش میدید، اما اکنون آنها را در خانههای خودشان میبیند.
خانم ورتنشتاین میگوید: این به من کمک کرد که بیشتر شاگردانم را بشناسم و بدانم چه جور زندگیای دارند. البته تنها تصویر یک اتاق را میبینم، اما همین هم به من کمک میکند که بهتر بشناسمشان.»
برنامههای رسیتال بهاری هم به جای اجرا در دانشگاه دنور، در اتاقهای نشیمن خانههای شاگردان و به صورت آنلاین برگزار شد. خانم ورتنشتاین میگوید: «من واقعا مشتاقانه منتظر دیدن آدمها، به شکل واقعی و نه مجازی برای برقرای ارتباط انسانی هستم.»
تا زمانی که دوباره زنگ در خانه او به صدا دربیاید، خانم ورتنشتاین اجازه نمیدهد که یک بیماری همهگیر او را از شاگردانش جدا کند و به درس دادن آنلاین ادامه میدهد.