مشایخی با امید بسیار حرف میزند؛ از برنامههای طولانی مدتی میگوید که برای ارکستر در نظر دارد و اجراهای متعددش در خارج از کشور برای معرفی موسیقی ایرانی. انگار میخواهد تا تجربه «فیه مافیه» و موفقیتهایی که اجرای این قطعه به دست آورد را تکرار کند؛ هر چند که با مشکلات متعدد این حرکت نیز آشناست. با او و امیر حسین آهویی -سرپرست ارکستر و آهنگساز- پیش از آغاز تمرینات فشرده ارکستر به گفتوگو نشستیم.
- آقای مشایخی، بهعنوان اولین سؤال میفرمایید، اصولا هدف از تشکیل ارکستر مجلسی نو چه بوده است، آن هم در شرایطی که اداره یک ارکستر در ایران بهعلت مشکلات موجود، موضوع بسیار پیچیدهای است ؟
با تشکیل این ارکستر در نظر داریم تا راهی برای گریز از مشکلات متعددی که در زمینه موسیقی ارکسترال وجود دارد بیابیم؛ چرا که اعتقاد دارم در ایران مشکلات متعددی در زمینه ارگانیزه کردن ارکستر سمفونیک وجود دارد. البته رسیدن به این هدف کار بسیار مشکلی است و کسی که دراین زمینه وارد عمل میشود، باید توانایی لازم برای انجام آن را داشته باشد.
از طرفی در یک ارکستر نوازندگان جزو کلیدیترین مهرهها هستند که خوشبختانه در کشور ما نوازندگان جوان و توانمندی وجود دارند که در عین حال اشتیاق فراوانی برای انجام فعالیتهای تازه موسیقایی دارند، اما زمینه برای بروز تواناییها و استعدادهایشان وجود ندارد ارکستر مجلسی نو میخواهد این امکان را به نوازندگان جوان بدهد که تواناییهای خود را بروز دهند.
من از زمانی که وارد ایران شدهام، به قابلیتهای فراوانی که در موسیقی ایرانی وجود دارد، اشاره کردهام و به این مسئله نیز صحه گذاشتهام که مشکلات حاشیهای که در موسیقی ایرانی وجود دارد، مانع از بروز آن است. برای مثال متأسفانه نسل پیشکسوت موسیقی ایرانی میدان لازم به جوانان نمیدهند. از طرفی آموزش موسیقی در ایران به درستی انجام نمیشود و بدین ترتیب نسل جدید موسیقی دان از بسیاری از فنون موسیقایی بیبهره مانده است.
به هر حال ما تلاش کردیم تا با تشکیل این ارکستر تا حد زیادی این مشکلات را برطرف کنیم و محیطی مناسب و صمیمی برای جوانان به وجود آوریم. من اعتقاد دارم که وجود یک فضای صمیمیدر ارکستر یکی از رموز موفقیت آن است و تنها راهی که میتواند باعث پیشرفت ما شود، این است که با جدیت به روابط صحیح و سالم بین اعضای ارکستر و همچنین رهبر توجه داشته باشیم.
- ارکستر مجلسی جدید تهران، هنوز اجراهای خود را به شکل گسترده آغاز نکرده است، با این حال چقدر میتوان با این ارکستر منتظر تحول در موسیقی ایران بود ؟
مهمترین هدف ما این است که دیدگاه جوانان درباره موسیقی را بسط دهیم. از طرفی در موسیقی کلاسیک ایران تا حد زیادی تقلید زیاد شده است. همه میخواهندآثاریخلق کنند که شبیه آثار آهنگسازان قدیم باشد، در حالی که با این اتفاق اصلا آهنگی ساخته نشده؛ زیرا آهنگسازی خلق رؤیاهای جدید است. در حال حاضر به شدت ساخت سمفونیها رواج پیدا کرده است، در حالی که سالهاست در جهان دوران سمفونی سپری شده و از طرفی ما به هیچ عنوان احتیاج نداریم تا کارهای اروپاییان را بار دیگر تکرار کنیم.
ما تا زمانی که بخواهیم شبیه دیگران باشیم ناموفق و از خود ناراضی هستیم و تنها مادامی که خودمان و تواناییهایمان را درک کنیم، دست به ابتکاراتی خواهیم زد که هیچ کس نمیتواند آنان را انجام دهد و تنها دراین صورت است که خوشبختیم. جوانان موزیسین ایرانی نیز باید خودشان را باور کنند تا به موفقیت دست پیدا کنند.
- با توجه به نقش مهمیکه شما برای نوازندگان قائلید، برای این ارکستر آنان را چگونه انتخاب کردید؟
انتخاب نوازندگان کاملا به شکل آکادمیک برگزار شد. ما برای انتخاب اعضای این ارکستر امتحانی برگزار کردیم و کسانی که بالاترین نمره را کسب کردند، توانستند به آن راه پیدا کنند. برگزاری امتحان نیز از شرایط خاصی برخوردار بوده و علاوه بر استفاده از هیات داوری بینالمللی، امتحان را در پشت پاراوان برگزارکردیم تا هیچگونه اجحافی در حق افراد صورت نگیرد.
من در این مدت مشاهده کردهام که بلافاصله بعد از تشکیل یک ارکستر استادان میخواهند تا از شاگردان خود بهعنوان اعضای آن استفاده کنند و بدین ترتیب بسیاری از نوازندگان با استعداد پشت درهای بسته قرار میگیرند. زمانی هم که در ارکستر سمفونیک تهران فعالیت داشتم، این مسئله را باب کردم و کلیه آزمونهای ارکستر در پشت پاراوان انجام میشد. اهمیت به کیفیت ارکستر صرفنظر از هر مسئله دیگری، فرهنگی است که اندک اندک باید در جامعه موسیقایی ما رسوخ کند.
- فاصله سنی اعضای ارکستر بسیار جوان است، آنان قبلا نیز تجربه نوازندگی در ارکستر را داشتهاند ؟
تعدادی از این نوازندگان در ارکستر سمفونیک تهران حضور داشته اند، اگر چه ارکستر سمفونیک دارای شرایطی است که بسیاری از استعدادها در آن به هرز میرود اما ما در این ارکستر امکاناتی را فراهم آوردهایم که اگر کسی توانایی نوازندگی «سلو» داشته باشد، بدون هیچ گونه محدودیتی بتواند بنوازد. در تمام دنیا نیز وضعیت به همین گونه است، یعنی امکانات مناسبی به نوازندگان جوان داده میشود که بتوانند تواناییهای خود را به نمایش بگذارند. به هر حال چنانچه شرایط فعالیت این ارکستر فراهم شود، میتوان امیدوار بود که ارکستر مجلسی جدید تهران در سطح هنری بالایی به فعالیت خود ادامه دهد.
- و اولین اجرا نیز در کشور اتریش انجام میشود؟
بله و اجراهایی را نیز در دیگر کشورهای اروپایی در برنامههای خود داریم.
- بهنظر میرسد که نوازندگان ایرانی وقتی در خارج از کشور به اجرای برنامه میپردازند، کارشان بسیار متفاوتتر از اجراهایی در ایران است. انگار آنان تمرکز و تلاش بیشتری برای اجراهای خارجی خود دارند، این طور نیست ؟
ببینید، فضا در اجرای یک برنامه به اندازهای مهم است که گاه معجزه میکند. برای
یک موزیسین داشتن شرایط روحی مناسب از اهمیت بسیاری برخوردار است. در اینجا
یک نوازنده مدام با بحرانهای روحی روبهروست. همه به هم اعتراض میکنند و منتظر یک اشتباه هستند اما در خارج از کشور دیگر این مشکلات وجود ندارد و نوازنده میتواند تمام تمرکز خود را به روی کارش معطوف کند و بدین ترتیب با آزادی کامل به ارائه احساسات موسیقایی خود بپردازد.
- در برنامه ارکستر مجلسی، اجرای کنسرتهایی ایرانی نیز در نظر گرفته شده است، رپرتوار برنامههای داخلی و خارجی ارکستر با یکدیگر متفاوت است؟
کاملا. در اجراهای خارجی برای ما مهم است که هویت خود را بهعنوان یک ایرانی به جهانیان معرفی کنیم و به همین خاطر سعی کردهایم تا بسیار متنوع فکر کرده و تصمیم بگیریم تا این تصور را به وجود نیاوریم که تمام آهنگسازان ایرانی به یک شکل تفکر میکنند و بهاصطلاح یونیفورم پوشیدهاند. ما در این اجراها تلاش خواهیم کرد تا لایههای مختلفی از فرهنگ خودمان را به نمایش بگذاریم که برای رسیدن به این هدف از موسیقی اصیل ایرانی نیز بهره گرفته و در تعدادی از قطعات برادران طاهری ( پژمان و اردوان ) به اجرای موسیقی اصیل ایرانی خواهند پرداخت. چند قطعه نیز از ساختههای «بابک امیر مبشر» و «آیدا نصرت» اجرا میشود که دارای حال و هوایی بسیار متفاوت است و بدین ترتیب میتوان امیدوار بود که عقاید مختلف حاکم بر موسیقی ایرانی را به مردم اروپا نشان دهیم. برای مثال در قطعهای که «امیر حسین آهویی» آن را آهنگسازی کرده، تلفیقی ازموسیقی الکترونیک و آکوستیک مشاهده میشود، ضمن آنکه نحوه استفاده از شعرها، دیدگاه بسیار جدیدی است.
- آقای آهویی اگر ممکن است در این خصوص توضیحات بیشتری دهید ؟
در این قطعه قسمتی است که به شکل ارکسترال کار شده است که البته میبایست از ارکستر بزرگ برای نواختن آن استفاده شود تا هر ویلن یک نت را اجرا کند اما به هر حال ما ارکستر مجلسی هستیم و همین محدودیتهایی برای اجرای قطعه به حساب میآید که در همین راستا ما تصمیم گرفتیم تا اصوات مختلف را کنار هم بیاوریم. روی این بخش ارکسترال، یک بخش الکترونیکی نیز اضافه شده که آن نیز برگرفته از اصوات است، اصواتی الکترونیکی که ادای ساز را در نمیآورند و در آنان صداسازی شده است. همچنین در این قطعه یک بخش آوازی وجود دارد که من خودم آن را به اجرا درآورده ام. علاوه بر آن در قسمتی از قطعه نیز از افکتهایی که به وسیله سنتور و سه تار به وجود آمدهاند استفاده میشود که نوازندگی این بخش را برادران «طاهری» انجام میدهند.
- فکر میکنید که چقدر مخاطب خارجی بتواند با چنین اثری ارتباط برقرار کند؟
نمی دانم. باید منتظر ماند و دید که بعد از اجرای اثر چه اتفاقی رخ خواهد داد. آنچه در این قطعه برایم اهمیت زیادی داشت، آشنازدایی در زمینه شعر بوده است. در این قطعه وجه دیگری از شعر شنیده میشود، بهطوری که شاید در مرحله نخست شنونده متوجه این مسئله نشود که آن چیزی که میشنود، دارای وکال فارسی است.
- یعنی وکال (موسیقیآوایی با صدای انسان) به شکلی ادا شده است که فقط اصوات آن شنیده شود و القای مفهوم شعر به مخاطب برایتان اهمیتی نداشته است؟
نه، شعر کاملا مفهوم است و در این میان همان طور که توضیح دادم تنها سعی شده تا آشنا زدایی صورت بگیرد و به شکلی اجرا شود که تا کنون تجربهای از آن صورت نگرفته است. خود آقای صالح علا نیز اعتقاد داشتند که نحوه تاکیدها روی شعر درست بوده است و بدین ترتیب من گمان میکنم که ترکیب متفاوتی از بیان شعر است.
- آقای مشایخی، نظر شما هم روی این قطعه به همین شکل است ؟
این قطعه یکی از بهترین قطعاتی است که در این سالها شنیده ام. چون در آن آهنگساز تلاش کرده تا لایههایی را از تفسیر شعر بیرون بکشد که کاملا جدید است، به شکلی که روی شعر پوشیده شده است؛ اما ما آن را به خوبی احساس میکنیم. بهنظر من این تفکر باید به موسیقی ایران وارد شود که شعر به همراه موسیقی تفسیر شود، یعنی باید فرم و ساختمان آن شعر روی موسیقی اثر گذاشته و از یکدیگر جدا نشوند. این نگرشی کاملا جدید است و میتواند ابعاد گستردهای بهخود بگیرد. من به تازگی در دانشگاههای تهران «فیگورشناسی» را تدریس میکنم که مبحث بسیار جدیدی است و هنوز ضرورت آن به شکل کامل حس نشده است. دانشجویان و حتی استادان موسیقی در ایران گمان میکنند که تنها هارمونی است که برای ما اهمیت دارد، در حالی که ما میتوانیم از آن فیگورها برای آرمانها و چیزهای بزرگی که در ذهن داریم، استفاده کنیم.
- قرار گرفتن 2 ساز ایرانی در ارکستر مجلسی از نظر موسیقایی چگونه توجیه میشود؟
این 2 ساز به نوازندگی سلو خواهند پرداخت و قالب ارکستر همان ارکستر مجلسی است که مثلا ترکیبی از 4ویلن اول، چهار ویلن دوم، چهار ویولا و... است.
- صدای سازهای ایرانی را در این قطعات میتوان با ارکستر همراهتردید یا اینکه مانند «فیه مافیه» صدای ارکستر در پس زمینه سازهای ایرانی شنیده میشود ؟
در فیه مافیه من برای آواز فرشی گسترده بودم که به وسیله ارکستر ایجاد میشد اما این تجربه به هر حال تفاوتهایی با آن دارد. اگر چه من بر این اعتقاد هستم که هر چه حرکت ارکستر کمتر باشد، به نفع سولیستها خواهد بود. این دو سولیست تجربیات فراوانی را با یکدیگر از سر گذراندهاند و بنابراین حرکت ارکستر باید مناسب باشد.
- یعنی این قطعه را میتوان در امتداد فیه مافیه قلمداد کرد ؟
نه، صرفا گزیدهای از آن تجربه است. مسئله اصلی این است که بعد از تجربه فیه مافیه سمفونی مولانا را کار کردم. سمفونی مولانا قالبش همان است اما از لحاظ هارمونیک پیچیدهتر است و میتوان آن را پرسپکتیوی از این قضیه دانست. به هر حال موسیقی ایرانی قدرت فراوانی دارد و ما میتوانیم از قابلیتهای آن استفادههای فراوانی ببریم.
- بهنظر میرسد که یکی دو قطعه به شکل «فیو ژن» اجرا شده است، گمان نمیکنید اجرای قطعات تلفیقی معمولا دامنهای پر خطر برای آهنگسازان و بیش از آن رهبران به حساب میآید.
این قطعات ازساختههای «آیدا نصرت» و «بابک امیر مبشر» است که ترکیبی از گیتار، ویلن، ارکستر و سازهای ضربی است و اتفاقا من بر خلاف تصور شما گمان میکنم که قطعاتی قوی هستند و با استقبال خوبی نیز روبهرو شوند.
- آقای آهویی، ارکستر قرار است به شکل کاملا خصوصی اداره شود، چه ضمانت اجرایی برای ادامه حیات آن وجود دارد ؟
به هر حال تشکیل یک ارکستر کار بسیار پیچیدهای است و شاید به همین خاطر ما برای جمعیت 16 میلیونی تهران تنها یک ارکستر سمفونیک داریم اما به هر حال میتوان در همین فضا نیز فعالیتهایی انجام داد.
من ورود «مشایخی» به ایران را یک نوع حرکت تاریخی در موسیقی ایرانی میدانم، به خاطر این که فضاهای جدیدی رخ نموده است. تشکیل این ارکستر نیز از اهمیت فراوانی برخوردار است، چرا که متوسط سن آن بسیار پایین است و در عین حال همگی نوازندگانی حرفهایاند و به هر حال ما امیدواریم که با تمام مشکلات همچنان به فعالیت خود در این زمینه ادامه دهیم.
- آقای مشایخی شما در این باره چه گمانی دارید ؟ در این سالها ارکسترهای متعددی کار خود را آغاز کردند که بهعلت مشکلات مالی از هم پاشیده شدند. چطور میخواهید از این اتفاق جلوگیری کنید، آن هم در شرایطی که سفرهای خارجی ارکستر بسیار هزینه بر است؟
فعالیت ارکستر در تمام دنیا زیانده است. باید به این نکته رسید که با هیچ ارکستری نمیتوان پول در آورد و باید همیشه از آن حمایت کرد و اصولا هزینه کردن در بخش فرهنگ باید به یک عادت بدل شود. ضمن اینکه من هم با شما هم عقیده هستم. ابتدای هر حرکتی دشوار است و باید برای آن وقت گذاشت و هزینه کرد، ولی اگر تحمل کنیم، میتوانیم به نتیجه برسیم. نباید از سختی ترسید، چون محتوای زندگی را همین سختیها تشکیل میدهند.
- در مورد برنامههایتان در ایران توضیح ندادید ؟
ما برنامههای متعددی برای داخل ایران داریم که چون هنوز به نتیجه قطعی نرسیده است، نمیتوانیم درباره آن توضیح دهیم. اگر چه مشکلاتی مثل سالن وجود دارد و سالنهای موجود نمیتواند جوابگوی اجراهای ما باشد، بهخصوصاینکه ما حساسیت بسیاری برای نوعی صدایی که از ارکستر بلند میشود، داریم و حاضریم که مخاطبان محدودی داشته باشیم اما اجرایمان صحیح باشد.