به گزارش همشهری آنلاین به نقل از فارس، بدون شک یکی از سوژههای اصلی رسانهها در ایام مختلف سال در استان خوزستان و بهویژه فصل گرما مساله آب شهرها و مناطق مختلف آن است که اغلب اهالی مناطق را جهت شکایت به فرمانداریها، بخشداریها و ادارات متولی آب میکشاند.
در ایام گذشته مساله آب شهرهای اهواز، ایذه، خرمشهر و آبادان هر کدام به نوعی تا هفتهها به سوژه اصلی رسانهها و گلایه به حق شهروندان تبدیل شد. این مساله به این موارد ختم نشد تا زخم مناطقی مانند غیزانیه که از دیرباز دارای مشکل تامین آب شرب بودهاند بازهم سرباز کند و مطالبه آب برای رفع تشنگی به خواسته ادامهدار مردم این دیار تبدیل شود.
۱۵۰ کیلومتر آنسوتر از دکلهای نفتی غیزانیه، هر چند ظاهر منطقه کوهستانیتر و در تمام آن، آنچه به چشم میخورد آب است و رودهایی که در پشت سدها به اسارت گرفته شدهاند، ولی همچنان درد، درد آب است.
این روزها دهدز، بام خوزستان، دروازه ورودی رود کارون به استان، حال بهتری از غیزانیه یا کویر بیآب ندارد و دهدز هم برای خوزستان غیزانیه دیگری است.
اگر با استفاده از نقشه هوایی نگاهی به منطقه دهدز و روستاهای آن بیاندازیم شاید تصور تشنگی مردمان این منطقه در میان انبوهی از آبهای محاصره شده برای مردمان محاصره در آب سرزمین کارون دور از انتظار باشد؛ قطعی آب در روستاهای این منطقه از شهرستان ایذه به گلایه و مشکل اصلی این روزهای مردم آن تبدیل شده است.
باور اینکه عمده مهاجرت سالهای اخیر روستاهای حومه شرق و غرب شهرستان ایذه به دلیل احداث سدهای بزرگ در منطقه باشد و امروز هم این مردم در حال مطالبه آب هستند شاید غیر واقعی به نظر برسد ولی آنچه امروز در این مناطق وجود دارد درد بی آبی در میان انبوه آب دریاچه سدهای بزرگ کارون ۳، شهید عباسپور و کارون ۴ است. امروز هم این مردم در حال مطالبه آب هستند شاید غیر واقعی به نظر برسد ولی آنچه امروز در این مناطق وجود دارد درد بیآبی در میان انبوه آب دریاچه سدهای بزرگ کارون سه شهید عباسپور و کارون ۴ است!
حفاریها به جای آب دارد به نفت میرسد!
با وجود انبوه عظیمی از آبها، آب شهرستان ایذه از دیرباز تاکنون با حفر چاه تامین میشود. چاههایی که در میان این نعمت خدادادی تنها به عنوان یک مسکن برای التیام درد تشنگی مردم این منطقه مورد استفاده قرار میگیرند و هر سال با پایین رفتن سطح آب شاهد خشکتر شدن آن و حفاری مجدد هستیم حفاریهایی که به قول مردم منطقه آنچنان پایین رفته است که به جای رسیدن به آب دیگر به رگههای نفت رسیده است.
بی شک با پایان رسیدن عمر چاههای منطقه و از دست رفتن آبهای زیرزمینی، شرایط ادامه زندگی در این مناطق از بین خواهد رفت و عموم مردمان این دیار باید بر خلاف میل باطنی شاهد کوچ اجباری از سرزمین اجدادی و نیاکانی خود باشند.
مانور روی طرح تامین آب فقط برای رزومهسازی و تبلیغات
حدود دو سال پیش و پس از بحرانیتر شدن اوضاع آب منطقه دهدز برخی از مسئولان شهرستان ایذه و استان خوزستان با نوید دادن و اخبار خوش به مردم دهدز از تصویب و تخصیص اعتبار برای تامین آب با استفاده از احداث ایستگاه پمپاژ و برداشت از دریاچه سد کارون ۳ خبر دادند ولی با توجه به ادامه یافتن این تشنگی و عدم تحقق این وعده حتی برای یک درصد، گمانه تبلیغاتی و رزومهسازی از طریق مصاحبههای خبری را تقویت کرد.
حال با وجود وعدههای مختلف برای این منطقه تشنه، تنها مساله باقیمانده همان بیآبی و مطالبه آب توسط مردم است که میطلبد تا پیش از وارد شدن به یک بحران جدی تر در دستور کار مسئولان استان و دولتمردان قرار گیرد تا مردم منطقه شاهد انتقال آب از سرشاخههای کارون به استانهای کویری و مرکزی کشور برای امور صنعتی و کشاورزی، برای رفع تشنگی نیز سهمی از کارون اجدادی شان داشته باشند.
اینروزها لولههای آبرسان خانگی مردم روستاهای دهدز کم از شریانهای خشکیده سنگ و کوهستان ندارند.
کار ما تزریق مُسکن است
مدیر آبفار شهرستان ایذه در رابطه با وقوع مشکل بیآبی و قطعی آب در روستاهای بخش دهدز اظهار کرد: با توجه به اینکه آب این مناطق به مانند سایر بخشهای شهرستان ایذه از طریق حفر چاه تامین میشود، پایین رفتن سطح آب به دلیل قرار داشتن در فصل گرم و مصرف زیاد را شاهد هستیم.
رضا رحیمی بیان کرد: چاه نخست پس از انجام کار اورهال در مدار قرار گرفت ولی با توجه به کمآبی موجود پاسخگوی نیاز مردم نیست. چاه دوم که به صورت امانت در اختیار آب شهری دهدز قرار داشت، با توجه به نیاز این روزها در روستاهای این بخش، به آبفار پس داده شد ولی به دلیل خرابی پمپ برداشت آب از آن مقدور نبود و اینک در حال بازسازی برای وارد شدن به مدار هستیم.
وی افزود: این اقدامات فقط یک مسکن بر مشکل بیآبی مردم منطقه است. طرح تامین آب آشامیدنی مردم بخش دهدز در سالهای قبل مورد مطالعه و تصویب قرار گرفت و تنها راه حل اساسی مشکلات مردم این منطقه نیز از طریق این کار بوده که از دست آبفار خارج و در حوزه خدمات سازمان آب و برق قرار دارد.
آب ممنوعه برای مردم دهدز
یکی از اهالی روستای قلعهسرد در رابطه با بیآبی به وجود آمده در روستاهای بخش دهدز اظهار کرد: آبانماه حدود ۱۵ سال پیش بود که با حضور رئیس جمهور وقت و وزیر نیرو (مامور انتقال آب به نواحی مرکزی ایران) دستور آبگیری سد کارون۳ صادر شد تا همزمان با بالا آمدن آب و به اسارت کشانیدن کارون خروشان، بزرگترین کوچ اجباری تاریخ سدسازی ایران رخ داده و هزاران تن از مردمانی که از لحاظ معیشتی روی پای خود ایستاده بودند بدون هیچ معیشت و آینده و سرپناهی از سوی دولت وقت و شرکتهای منتفع وابسته به این وزارتخانه به زور از سرزمین آباء و اجدادی خود بیرون رانده شوند.
وی هژیر کیانی تاکید کرد: هم زمان با بالا آمدن آب، صدای خرد شدن گنجینهای عظیم از میراث فرهنگی و داراییهای اکولوژیکی و میراث مادی و معنوی به ارزش میلیاردها دلار در کوهستانهای زاگرس پژواک گشت، اما کمتر رسانه و مدیر و مسئولی این صدا را شنید!
سد نه؛ غول میراث خوار
وی ادامه داد: سدی که وعده تامین معیشت و آب کشاورزی و... را در بروشورهای خود درج کرده بود، تبدیل به یک غول میراث خوار شد تا جیب سدسازها برای غلبه بر کارون و غارت بقایای آن پر شود و امروز پای بر گلوی کارون در سرشاخهها بگذارند و همان معاونان طرحهای ویرانگری چون سد کارون ۳، امروز در قامت وزیر شمشیر را از رو ببندند و به بهانه آب شرب نواحی مرکزی دستور غارت بقایای کارون را بر سرشاخهها صادر کنند و طرح انتقال آب و سدسازیهایی همچون بهشت آباد، کوهرنگ۳، خرسان و سایر طرحهای انتقال آب در سختترین سالهای خوزستان و چهار محال و بختیاری به اجرا در آیند!
کیانی گفت: مردم دهدز در حصار آب تشنهاند و مردم ایذه در پایان انتظار نمایش پوچ و بیهوده کلنگزنی آب توسط وزیر نیرو، که برای همه طرحهای انتقال آب بین حوضهای بودجه دارد، اما برای تامین آب شرب مردم دهدز و ایذه آنگونه که ادعا میکند اعتباری ندارد!؟
این فعال زیست محیطی بیان کرد: این روزها کفگیر مدیران آب استان خوزستان نیز به ته دیگ خورده است و چاههای آب حفر شده بر سفره آبهای زیر زمینی در ایذه و دهدز یکی پس از دیگری خشک میشود تا این نمایش سالیان سوء مدیریت و ناکارآمدی با خالی کردن ته مانده منابع ذخیره آب زیر زمینی و خشکانیدن تالابها و میراث آبی متعلق به نسلهای آینده به خسارتبارترین شکل ممکن به پایان برسد.
وی افزود: در این ۱۵ سال آبگیری سد ویرانگر کارون۳، هر سال به طور میانگین بیش از ۳ برابر مصرف آب شرب مردم ایذه، دهدز، باغملک و قلعه تل از سطح دریاچه سد کارون۳ تبخیر و هدر می رود تا سندی بر بی برنامگی و سوء مدیریت مدیران آب استان خوزستان باشد و باعث تاسف است.
کیانی ادامه داد: در این روزهای سخت و تاریک کرونایی ۴۴ روستای منطقه دهدز با بیش از ۲ هزار و ۵۰۰ مشترک آب و چند هزار نفر جمعیت در رنج بی آبی به سر میبرند تا مسئولان آب استان با سردرگمی نظاره گر سقوط رو به افزایش و شتابناک سطح آب دو حلقه چاه آهکی باشند که کاربردی جز برای مصارف بهداشتی مردم نداشته و درد عدم وجود آب شرب لازم برای مردم نیز به قوت خود باقی است.
وی اضافه کرد: از سویی دیگر به گفته یکی از مسئولان آب استان خوزستان، طرح تامین آب منطقه دهدز از طریق ایستگاه پمپاژ و خط انتقال مخزن سد کارون ۳ (رکعت - دهدز) نیز از سوی وزارت نیرو رد شده است تا بر وحشت مردم در این روزهای سخت کرونایی بیفزاید.
وعده تامین آب در سکوت متولیان نیرو!
کیانی اظهار کرد: طرحی که یقینا نه به دلایل فنی بلکه به دلیل نگاه تبعیض آمیز وزارت نیرو رد شده است تا از این تابلوی نامیمون «به استضعاف کشانیدن و تفکر مردم ستیزانه آب ممنوعه برای مردم دهدز و ایذه» هویداتر از آبان ۸۳ از سوی تیم مرکز نشینان در قدرت پردهبرداری شود.
وی ادامه داد: یقینا نه فقط مسئولیت این بیتوجهی عامدانه و رنج طاقتفرسای جیرهبندی آب و پیامدهای ناشی از آن بر عهده شخص وزیر نیرو، معاونان و مدیران وی است، بلکه امیدواریم یک روز نزدیک در دادگاه صالحه شاهد محکومیت این مدیران بابت سالها بیمبالاتی و کوتاهی در عمل به وظایف خود و تامین بدیهیترین حقوق بشری و حیاتی مردم دهدز و ایذه باشیم.
با توجه به وجود مشکلات مردم شهرستان ایذه در حوزه آب و نبود آب شرب در میان دریاچههای معروف سدسازی کشور، این مساله به ابزاری جدید برای وعدههای نمایندگان اخیر و کشاندن پای وزیران نیرو به منطقه و انجام شوهای تبلیغاتی شده است، کلنگ زنیهایی که در سایه بیتدبیری و گرد و خاک برخی از نمایندگان خوزستان برای تسویه حسابهای شخصی با برخی از وزرای کابینه دولت به فراموشی سپرده شد تا همچنان تنها بازمانده تمام برنامههای کلنگزنی شده، از بوم افتادن تشت رسوایی کلنگزنندگان و کلنگ آورندگان در منطقه باشد!