هرچند حضور دستگاههای عریض و طویل دولت در پایتخت، این نظام را ملزم به پرداخت هزینههایی برای این حضور میکند اما پیش از هرچیز باید یک آمایش کارشناسی توسط کارشناسان و اقتصاددانان آشنا به مسائل شهری و اقتصادی، سوای همه بازیهای سیاسی درباره وضعیت شهر انجام بگیرد و جمعیت اضافی تهران را به شهرهای دیگر روانه کند. وقوع چنین اتفاقی هم مستلزم این است که دولت امکاناتی را در سایر شهر بهوجود آورد تا جذابیت شهر تهران در چشم افراد کم رنگ شود و به زندگی در شهرهای دیگر روی آورند. به هرحال بررسی وضعیت شهر، هزینههایی که به آن وارد میشود و چگونگی جبران آن دور یک میز و توسط افراد که متخصص نیستند و بهدلیل محبوبیتهای هنری و ورزشی وارد دستگاههای اجرایی کشور شدهاند به رفع مشکل منجر نمیشود.
از سوی دیگر تازمانی که مردم شهر تهران با حق و حقوق واقعی خویش آشنا نشوند هیچ شهرداری نمیتواند دولت را به پرداخت هزینههایی واقعی حضورش در پایتخت وادار کند. بنابراین باید مسائل شهری و مشکلات پیرامون آن، مستند و علمی بررسی شود و در اختیار افکار عمومی قرار داده شود آن وقت دولت نمیتواند در مقابل تقاضای به حق افراد سکوت کند و ناخودآگاه راهکارهای قانونی با پشتوانه افکارعمومی برای حل مسائل اندیشیده میشود که گریزی جز اجرا آنان برای دولتمردان باقی نمیماند.
به هرحال دولت برای ادامه کار به آرای مردم نیاز دارد، بنابراین کوتاهترین راه و در عین حال مطمئنترین راه آشنایی مردم با حق و حقوق خود و استیفای آن از طریق فشار افکار عمومی است. متأسفانه امروز دولتمردان تصمیمهای خود را نه براساس مطالعات انجام گرفته که براساس موضعگیریهای گروهی و سیاسی میگیرند. باید بپذیریم که حضور دولت با وجود تمامی مشکلاتی که برای شهر بهوجود آورده، امکاناتی را هم پیش روی شهروندان تهرانی قرار داده که برای شهرهای دیگر حتی کلانشهرهای دیگر قابل تصور نیست.
ایجاد شغل و درآمد بهدلیل وجود بسیاری از دستگاهها و نهادهای دولتی در پایتخت، دسترسی راحتتر شهروندان تهرانی به مسئولان و دولتمردان و... از جمله دیگر اثرات مثبت حضور دولت درتهران است. البته اگر میگوییم دولت هزینههای حضورش در شهر را بپردازد، این را هم میدانیم که دولت چاه پول ندارد تا صرف جمعیتی کند که میتوان با یک برنامه ریزی اصولی و علمی دور از هرگونه جنجال سیاسی روانه شهرهای دیگر کرد.
اما در همین حضوری هم که در تهران دارد باید بپذیرد که هزینههای اضافی را به پایتخت تحمیل کرده و باید حداقل این هزینهها را پرداخت کند. البته غیرعادلانه است که انتظار داشته باشیم دولت اعتبار سایر شهرها را، صرف شهر تهران کند. یکی از دلایلی که امروز ما شاهد جمعیت خارج از ظرفیت شهر هستیم همین تجمع امکانات در شهر تهران است که خود به حاشیه نشینی و سایر نابهنجاریهای اجتماعی دامن زده است. بنابراین تنها راه تدوین قوانین، براساس مطالعات علمی و مستدل است تا بتوان براساس آن و با یک آمایش جمعیتی خرج و مخارجهای واقعی شهر را برآورد کرد و در اختیار افکار عمومی قرار داد تا خود به استیفای حق خویش اقدام کنند.
*استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی