آخرین بار رومینا ۱۳ ساله در خانه پدری چشم روی هم گذاشت و دیگر باز نکرد. ساعت از ۶ عصر، گذشته بود که ضربات مهلک داس پدر بر گردنش، به زندگی او پایان داد. جرم او فرار با پسری به نام بهمن بود که ۲۸ سال دارد و حدود ۱۵ سال از رومینا بزرگتر است. به تازگی عموی رومینا روایت تازه‌ای از قتل رومینا افشا کرده است.

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از عصر ایران، بهمن و رومینا که ادعای عشق داشتند، حدود ۵ روز قبل از قتل او از خانه گریخته بودند تا به این ترتیب رضایت پدر دختر را برای ازدواج بگیرند که ماجرای قتل فجیع رومینا مسیر زندگی آنها را تغییر داد. اما آیا رضا اشرفی واقعا قصد کشتن رومینا را داشته است؟

به روز قتل برگردیم. پدر رومینا تازه دخترش را که از کلانتری به خانه یکی از بستگان رفته بود را به خانه آورده بود و به گفته همه بستگان با او رفتار خوبی داشت. آنقدر خوب که حالا همه تصور می‌کنند همان موقع او نقش بازی می‌کرده ‌است. اما واقعیت چیز دیگریست ...

رضا اشرفی وقتی به خانه می‌رسد دوباره به قصد خرید از خانه خارج می‌شود. او به خانه پدر خانمش و جایی که حالا در بالادست آن قبر رومینا است می‌آید. بستی و صابون را می‌خرد و به طرف خانه باز می‌گردد. از این‌جا تا خانه پیاده حدود ۱۰ دقیقه راه است. ۱۰ دقیقه‌ای که در آن تماسی گرفته می‌شود. به گفته عموی رومینا، بهمن با پدر او تماس می‌گیرد و حرف‌هایی درباره رابطه‌اش با دختر می‌زند که او را به جنون می‌کشاند.

بهمن خیال می‌کرده با این تلفن، تیر خلاص را به پدر رومینا می‌زند و او هم دختر را طرد می‌کند. مثل همه فرارها اما او درواقع با این تماس تیر خلاص را به رومینا می‌زند. بهمن آنقدر در این کار افراط می‌کند که مرد متعصبی چون رضا اشرفی که آمادگی انجام هر کاری دارد را به مرز جنون می‌رساند. کارهایی که تا به حال هیچ‌کس شبیه آن‌ها را نکرده ‌است.