به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایلنا، بعد از انتخابات ۹۲ و کنار رفتن محمود احمدینژاد از کرسی ریاست جمهوری یکی از موضوعات جالب توجه برای رسانهها در آستانه هر انتخاباتی احتمال حضور مجدد وی و بازگشتش به قدرت است، در ماههای منتهی به دو انتخابات مجالس دهم و یازدهم هربار برخی فعالان سیاسی مدعی احتمال حضور او و یا انتشار لیست افراد مورد حمایت وی شدند که هر بار پس از پایان انتخابات و عدم فعالیت جدی احمدینژاد، اشتباه بودن این گمانهزنی مشخص شد.
اما این احتمالها همیشه اشتباه نبودند، رییسجمهور پیشین ایران در سال ۱۳۹۶ در حالیکه تنها یک دوره ۴ ساله دوری از قدرت را سپری میکرد با حضور در وزارت کشور برای شرکت در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرد، احمدینژاد البته در این دوره با مانع ردصلاحیت از سوی شورای نگهبان مواجه شد تا امکان ورود به انتخابات را پیدا نکرده و انتخابات ۹۶ را از منزل و از طریق رسانهها دنبال کند.
با آغاز سال ۱۳۹۹ و پایان مباحث مربوط به انتخابات مجلس و آغاز به کار این دوره از مجلس شورای اسلامی، کنشگران سیاسی کشور خود را آماده انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ میکنند، اکنون با قرار گرفتن در آستانه یک انتخابات دیگر باز هم شاهد مطرح شدن نام رییسجمهور سابق ایران و احتمال حضور وی در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم از سوی فعالان سیاسی از هر دو جناح هستیم.
هفته گذشته محمدحسن قدیری ابیانه چهره سیاسی اصولگرا در گفتوگویی ضمن مطرح کردن قطعیت حضور احمدینژاد در انتخابات آینده، گفت: «سفرهای مکرر احمدینژاد، موج سفرهایش و شعارهایی که به راه میاندازد نظیر اینکه احمدینژاد برگرد، زمینهسازی طرفدارانش و اظهارات مشاور رسانهای او یعنی جوانفکر مبنی بر اینکه احمدینژاد در انتخابات ۱۴۰۰ شرکت خواهد کرد همه نشان از تصمیم قاطع او برای حضور دارد؛ اگرچه او تایید صلاحیت هم بشود رای نخواهد آورد.»
حجت الاسلام شریفزاده از چهرههای نزدیک به احمدی نژاد در خصوص برخی گمانهزنیها مبنی بر حضور احمدینژاد در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ گفت: ظاهرا برخی آقایان با این ادعاهایی که مطرح میکنند، بیشتر از خود آقای احمدینژاد از مقاصد ایشان باخبر هستند؛ چراکه هنوز آقای احمدینژاد چنین قصد و تصمیمی ندارد اما دیگران از حضور قطعی ایشان صحبت میکنند.
وی همچنین درخصوص مطرح شدن احتمال عدم تایید صلاحیت و یا رأی نیاوردن وی در صورت تایید صلاحیت، اظهار داشت: این نوع اظهارنظرها نشاندهنده میزان اعتبار و ارزش ادعاهای این افراد است، آقای احمدینژاد چنین تصمیمی ندارد، اما دیگران از حضور قطعی ایشان صحبت میکنند و حتی افزون بر اینکه حضور ایشان را قطعی دانستهاند، حتی نتیجه را هم اعلام کردهاند، ظاهرا برخی آقایان فکر میکنند صاحب تحلیل سیاسی عمیقی هستند که اینگونه مطالب را عنوان و تحلیل میکنند.
شریفزاده ادامه داد: من نمیگویم آقای احمدینژاد تصمیم بر نیامدن دارد، بلکه میگویم ایشان تا این لحظه هیچ تصمیمی برای این عرصه ندارد.
وی افزود: مشکلات اقتصادی قابل توجهی در کشور وجود دارد و با شتاب زیادی در حال حرکت به سمت بحران هستیم تا حدی که میتوان گفت تحولات سال جاری هم قابل پیشبینی نیست چه رسد به سال آینده و این بحران ها به فرد زیرک و سیاستمداری مثل آقای احمدینژاد اجازه تصمیمگیری برای سال آینده را نمیدهد.
سردبیر ماهنامه بهارجاودانه در پاسخ به سوالی پیرامون علت این میزان از اظهارنظرها در خصوص حضور احمدینژاد در انتخابات ریاست جمهوری، ابراز داشت: علت این مساله همان علت مانور دادن روی فعالیت ایشان در انتخابات مجلس است که از یک سال و نیم قبل گفتند که احمدینژاد میآید و لیست میدهد یا اینکه با آقای قالیباف ۳-۴ دیدار داشته است، که همهاش دروغ و کذب بود و کذب بودن آن اخبار هم معلوم شد. علت این مساله شور بخشیدن به انتخابات و افزایش حضور مردم در انتخابات است که در نهایت هم دیدیم انتخابات اخیر با کمترین میزان مشارکت در تاریخ ادوار مجلس برگزار شد و البته با افزایش بحرانهایی که در حال لمس آنها هستیم، مشارکت در آینده کمتر هم خواهد شد!
وی ادامه داد: خب آقای احمدی نژاد فارغ از اینکه او را قبول داشته باشیم یا نداشته باشیم، پتانسیلی است که گمان میرود با مطرح کردن حضور او در انتخابات میتوان شور ایجاد کرد و درصدی از مردم را وارد حوزه انتخابات کرد. نگاه بنده این است که سیاست مطرح کردن آمدن آقای احمدینژاد با عبارتهایی مانند اینکه «قطعا می آید» برای این است که بحران بزرگی به نام احتمال کاهش حضور مردم در انتخابات را مدیریت کنند، به این دلیل این کار را در خصوص انتخابات مجلس هم انجام دادند اما فکر میکنم مشارکت مردم در انتخابهای بعدی نسبت به قبل رو به کاهش خواهد بود و مشارکت در هیچ انتخاباتی از این به بعد افزونتر از قبلی نخواهد بود. البته این کار را در ادوار قبلی با افرادی مانند آقای خاتمی هم کردند و شاید باز هم انجام شود و حضور ایشان را مطرح کنند.
شریف زاده در ادامه با انتقاد از عملکرد مسئولان، گفت: چرا فقط رای دادن را وظیفه انقلابی مردم میدانیم، مطالبهگری هم یکی از وظایف انقلابی مردم است و مردم اکنون با مشکلات جدی اقتصادی مواجه هستند، البته مخاطب انتقاد من صرفا دولت آقای روحانی نیست، بلکه مجموعه نظام و گردانندگان آن، مورد انتقاد بنده هستند که باید به مردم پاسخ بدهند و اگر پاسخ ندهند نباید از مردم توقع مشارکت جدی داشته باشند.
این روحانی نزدیک به احمدینژاد در پاسخ به سوالی مبنی بر مطرح شدن شعارهای انقلابی توسط مجلس یازدهم و اینکه خود را «مجلس انقلابی» مینامند، اظهار داشت: مجلس جدید اصلا قوت و جان ندارد و نماینده اقلیت به تمام معنا است. اما اینکه شعار انقلابی میدهند، باید بدانند که انقلاب متعلق به مردم است نه یک گروه کوچک، مردم در سال ۵۷ انقلاب کردند تا وضعیت را تغییر بدهند. مجلسی که محصول کمترین مشارکت مردم است، در تراز انقلاب نیست.
شریفزاده همچنین درخصوص راهیابی تعدادی از مدیران سطوح مختلف دولتهای نهم و دهم به مجلس یازدهم، گفت: اینها شاید خودشان بگویند که ما هوادار احمدینژاد هستیم و حتی از او تعریف و تمجید هم کنند، خب هرکسی میتواند از یک نفر طرفداری کند یا اندیشه خود را با آن فرد نزدیک بداند، اما آن کسی که اینها خود را علاقمند یا طرفدار او معرفی میکنند، میگوید که اینها انتصابی به من ندارند و همین که احتمال میرود برخی از آنها برای ریاست مجلس به قالیباف رای داده باشند، نشاندهنده این است که این افراد انتسابی به احمدینژاد ندارند.
وی ادامه داد: البته تصور نکنید که این افراد تغییر کردهاند و اینگونه شدهاند، آنها از اول همینطور بودند و این از آن جهت است که دولت آقای احمدینژاد به معنای واقعی فراجناحی بود، یعنی در دولت ایشان از اصولگرای تندرو حضور داشتند تا فردی که موضع اصلاحطلبی داشت و قبلا با اصلاحطلبان کار کرده بود، علت اینکه نفرات اصلاحطلب زیادی در دولت احمدینژاد نمیدیدید این بود که خود اصلاحطلبان رغبتی برای همکاری با دولت ایشان نشان نمیدادند اما اصولگرایان آمدند و حتی چهرههایی که بعضا مواضع خیلی سخت و تند علیه احمدینژاد گرفتند مانند آقای صفار هرندی یا مثلا آقای نیکزاد که رییس ستاد انتخاباتی آقای رییسی بودند، هم در دولت ایشان حضور داشتند.
شریفزاده در ادامه اظهار داشت: مسلماً معنای سخنان من این نیست که آقای احمدینژاد اینها را طرد میکند، اما بحث سر این است که احمدینژاد در خط هیچکدام از اینها نیست، یعنی اصولگرا یا اصلاحطلب نیست، نگاه ایشان یک نگاه وسیع است که میگوید باید از همه پتانسیلهای کشور استفاده شده و هم افزایی صورت گیرد.
وی خاطرنشان کرد: نکته این است که فکر نکنید که مبانی فکری اینها با احمدینژاد مساوی است، بلکه خیلی از وزرای ایشان مثل ایشان فکر نمیکنند، بخواهم دقیقتر بگویم تفکر بهار ندارند، تفکر بهار تفکر آقای احمدینژاد و مشایی است و خیلیها در دولت موافق این تفکر نبودند و آقای مشایی را با موضوع انحراف طرد کردند. بسیاری از آنها اصولگرا بودند که مدتی هم با آقای احمدینژاد همکاری کردند البته عموم آنها علاقمند به موضوع عدالت بودند ولی من شخصا آقای قالیباف را در خط عدالتخواهی نمیدانم!