به گزارش همشهریآنلاین به نقل از ایرنا، معدود مناطق جهان را میشود نام برد که کوه، جنگلهای انبوه، دشتهای سرسبز، رودخانههای پر آب، دریا و سواحل ماسهای را با هم داشته باشند و مازندران نیز از همان معدود مناطق است. استانی که در چله زمستان در عین حال که میتوان در سواحل آن با هوای معتدل قدم زد، در ارتفاعاتش با برف بازی و سرگرم شد و در دل گرمای تابستان که میتوان در دریای خزر تنی به آب زد در بلند آن نسیم خنک را لمس کرد.
حال به همه این داشتهها که سالانه حدود ۳۰میلیون گردشگر را به خود جذب میکند، تاریخی غنی و چند هزار ساله را اضافه کنید تا واقعیت داشتههای مازندران را بتوانید درک کنید. استانی با غارهای انساننشین چندین هزار ساله، بناهای تاریخی که هر کدام یک ورق از تاریخ است و همچنین افسانهها و اسطورههایی که میراث فرهنگ، تمدن و هویت مازندران و ایرانزمین را باخود یدک میکشد.
اما مازندران با همه داشتههای تاریخی و میراث فرهنگی خود هیچگاه به عنوان استانی تاریخی برای گردشگران و مسافران شناخته نشد و همواره جاذبههای تاریخی آن در زیر سایه وسیع جاذبههای طبیعی ناشناخته ماندند. سایت موزه گوهرتپه با حدود پنج هزار سال سکونت انسانی، قلعههای بیش از سه هزار ساله، بناهای تاریخی دوران اسلامی، خانه و عمارتهای تاریخی با معماری تبری و هزار و یک جاذبه تاریخی از جمله میراث مازندران هستند که هیچگاه در سبد گردشگری جایگاه مناسبی نداشتهاند.
در گواه این مساله میتوان به آمار بازدیدهای سالانه از موزهها، سایتموزهها و بناهای تاریخی استان اشاره کرد که قطرهای در مقابل دریای مسافران و گردشگران است. برای مثال بنابر آمارهای رسمی مثلا در سال ۹۸ تعداد یک میلیون و ۶۵۰ هزار بازدید از بناهای تاریخی و موزههای استان مازندران شده است که ۵.۵ درصد از تعداد گردشگرانی بود که به استان مسافرت کردهاند. البته در این آمار نیز ناخالصیهایی وجود دارد مثل تعداد اردوهای دانشآموزی به موزهها که جزو آمار بازدید است اما به گردشگری و مسافران ارتباطی پیدا نمیکند.
جالب است بدانید که از مجموع بازدید از بناهای تاریخی مازندران حدود یک میلیون و ۳۰۰ هزار مورد یعنی ۸۰ درصد مربوط به بازدید از کاخ رامسر بوده است و باقی ۲۰ موزه استان فقط ۲۰ درصد بازدیدها را شامل میشوند. این درحالی است که آمار دقیقی از بازدید گردشگران از حدود ۲ هزار و ۷۰۰ اثر تاریخی استان در دست نیست که البته به دلیل ناشناسی بازدید چندانی نیز از آنها انجام نمیشود.
البته اعداد برای برخی از مجموعههای میراث مازندران که از نظر قدمت ریشه عمیقی در دل تاریخ دارند کملطفتر است. مثلا سایتموزه گوهرتپه بهشهر با قدمتی چند هزار ساله در سال گذشته فقط ۹ هزار و ۸۳۱ بازدید و سایت موزه وستمین با غنای تاریخی خود تنها هفت هزار و ۵۶۴ هزار بازدید گردشگران را میزبانی کرده است که عددی ناچیز در برابر مسافران چند ده میلیونی استان است. این در حالی است که مثلا برخی شهرهای تاریخی دنیا جاذبههای تاریخی خود را در اولویت گردشگری قرار دادهاند.
کمرنگی شناخت گردشگران از داشتههای تاریخی مازندران و خلوتی موزههای استان در حالی است که همواره سواحل و جنگلهای مازندران مملو از گردشگر و مسافر است به طوری که در برخی روزها حتی در وسعت ساحل چند صد کیلومتری دریا جایی برای نشستن نیست. برای تصویرسازی دقیقتر میتوان گفت تقریبا تمامی گردشگران، مازندران را فقط در دریا، ساحل و جنگل خلاصه میبینند در حالی که در دل این استان، تاریخی نهفته است که نه تنها کم از جاذبههای طبیعی ندارد، بلکه روایتهای خارقالعادهای در خود دارند. اما نه تنها مسافران بلکه حتی مردم مازندران نیز از این داشتههای فرهنگی بیخبر هستند.
اما اینکه چرا مازندران نتوانسته در بهرهمندی از ظرفیت تاریخی خود در بخش گردشگری موفق باشد سوالی است که لازم است پاسخ داده شود.
گمنامی میراث فرهنگی مازندران
آنطور که به نظر میرسد میراث کهن و تاریخی مازندران فقط برای محدودی از کارشناسان، فعالان حوزه میراث فرهنگی و علاقهمندان این حوزه به صورت دست و پا شکسته شناخته شده است. در حالی که مسافران و حتی مردم محلی از جاذبههای تاریخی استان بیخبر هستند. برای اثبات این ادعا میتوان شواهد متعددی را گواه گرفت.
برای مثال جاده هراز آمل که نزدیکترین مسیر مازندران به پایتخت کشور است و بیشترین مسافر نیز از همین جاده برای ورود به مازندران استفاده میکنند دارای دهها جاذبه تاریخی است که قدمت برخی از آنها به چندین هزار سال میرسد و مملو از داستانها و افسانههاست اما در امتداد مسیر با وجود انبوه تابلوهای راهنما که فاصله شما را تا دریا یادآوری میکنند، دریغ از یک راهنما برای میراث تاریخی نهفته در این جاده.
جاده هراز که در جغرافیای راههای کشور جاده ۷۷ خوانده میشود، خود جاذبهای است که هر شیفته طبیعتگردی و سیر و سفر را به سوی خود میخواند، چشماندازهای اطراف این جاذبه نه تنها گرد خستگی از تن مسافر کنار میزند که رهگذر را پاگیر برای توقف و تماشا نیز میکند.
در دیگر مناطق استان نیز مانند جاده کندوان، سوادکوه، سایتموزهها و دیگر جاذبههای تاریخی استان شرایط به همین روال است. برای مثال سهم خانه نیما از تبلیغات گردشگری تابلویی در ورودی شهر بلده است که فقط فاصله شما را به خانه نیما نشان میدهد. همچنین سایت موزه گوهرتپه که در کنار جاده بینالمللی قرار دارد تنها با یک تابلوی کوچه به مسافران معرفی میشود که حتی اگر با دقت به آن نگاه کنید به زحمت چیزی از آن دستگیرتان میشود.
برای گمنامی میراث تاریخی مازندران در سپهر گردشگری استان همین کافی که حتی در تبلیغات نوروزی ستاد تسهیل سفر دریا و جنگل کوه اولویت تبلیغاتی و بناهای تاریخی در صفحات آخر بروشورها جای میگیرند. از اینها گذشته در تبلیغ جاذبههای تاریخی نیز گردشگری مازندران تسلیم کلیشه شده است و به جای معرفی بناهای تاریخی و جاذبههای اصیل و کهن، موزههای شهری را معرفی میکند که بیشتر شبیه نمایشگاه اسباببازی کودکان است تا بیانگر تاریخ مازندران.
برای مثال میتوان به موزه مردمشناسی گنجینه بابل اشاره کرد که به نمایشگاه شبیه است تا موزه تاریخی در حالی که بنابر آمارهای رسمی مازندران بیش از ۲۰ هزار اثر تاریخی کشف شده در اختیار دارد که در خزانه میراث در حال خاک خوردن است.
قلعه دختر پلور یکی از جاذبههای تاریخی جاده هراز است که به اعتقاد تاریخشناسان مربوط به پادشاهان زن منطقه بود و به عنوان پرستشگاه استفاده میشده است
به نظر میرسد جاذبههای تاریخی مازندران گمنامتر از آن است که بتوان تصور کرد.
دانا یوسفی، کارشناس گردشگری و جهانگردی اظهار کرد: جاذبههای تاریخی مازندران در پس جاذبه طبیعی استان کاملا گمنام ماندند و به نظر میرسد کسی نیز از این اتفاق ناراحت و نگران نیست.
وی افزود: در صنعت مدرن گردشگری، مسافران و گردشگران عامل اصلی حیات یک جاذبه تاریخی هستند، اما بناهای تاریخی مازندران همواره پس از مرحله ثبت ملی یا جهانی و همچنین پایان مراحل کاوش متوقف میشوند و اینطور تصور میشود که دیگر کار تمام شده است.
این کارشناس گردشگری گفت: تجاریسازی یک اثر منجر به حفظ، هزینه برای مرمت و همچنین تقویت اقتصاد محلی میشود، فکر میکنم حداقل در مازندران چنین تفکری وجود ندارد زیرا در استانهای دیگر مانند اصفهان، زنجان، همدان، فارس و حتی تهران به خوبی در حال تجاریسازی جاذبههای تاریخی خود هستند.
یوسفی گفت: به نظر من تلاش نهفتهای نیز وجود دارد تا جاذبههای تاریخی مازندران نهفته باقی بماند زیرا جز مواردی مانند کاخ رامسر یا موزه عاج و یا موزههای شهری رغبتی برای معرفی جاذبههای تاریخی استان وجود ندارد و علت این مساله نامعلوم است.
به گفته او برخی از مسئولان مشکلات مالی و نبود سرمایهگذار را علت گمنامی جاذبههای تاریخی میدانند در حالی که من معتقد هستم اینها تنها بهانه برای فرار از پاسخگویی است زیرا سرمایهگذاران فراوانی وجود دارند که میتوانند برای تجاریسازی بناهای تاریخی وارد عمل شوند.
وی افزود: تاریخ هیچگاه در اولویت گردشگری مازندران قرار نگرفته است، اکتفا به جاذبههای طبیعی که بدون دردسر و حاضر و آماده است همواره تکیهگاه خوبی برای متولیان گردشگری بوده تا با کمترین دردسر تعداد بیشتری مسافر جذب کنند غافل از اینکه جاذبههای تاریخی نخستین مقصد گردشگران در دنیاست.
یوسفی یکی از دلایل ناموفق بودن مازندران در جذب گردشگران خارجی به خصوص کشورهای همسایه را نیز در اکتفا گردشگری به داشتههای طبیعی عنوان کرد و گفت: چرا باید گردشگران خارجی به مازندران سفر کنند در حالی که مثلا ساحل خزر در مازندران تفاوتی با ساحل باکو در آذربایجان ندارد حال آنکه در آنجا آزادی عمل و تنوع بیشتری از خدمات وجود دارد.
عادت به خدمات رایگان
این کارشناس گردشگری به مسئله دیگری درباره مغفول ماندن جاذبههای تاریخی استان اشاره کرد و گفت: استفاده از جاذبههای تاریخی به عنوان مقصد گردشگران نیازمند تفکر اقتصادی و تجاری است تا از مسافر کسب درآمد کنیم در حالی که مازندران به خدمات رایگان، ساحل و جنگل مجانی عادت کرده و این مسئله برای مدیران و مسافران یک رابطه برد برد است. در حالی که متضرر اصلی مردم محلی و اقتصاد استان است که درآمد آنچنانی از پذیرایی رایگان ندارند.
یوسفی افزود: برخی فکر میکنند مازندران از محل گردشگری اقتصادی شکوفا دارد، متاسفانه این تصور غلطی است که دلالان و برخی دارندگان ملک و املاک مجموعههای تجاری بر سر زبان مردم نهادهاند در صورتی که مردم عادی نه تنها از محل مسافران سودی ندارند بلکه به دلیل تخریب محیطزیست، زباله، تهاجم فرهنگی و تقسیم رایگان خدمات زیرساختی متضرر خواهند بود.
وی استفاده از جاذبههای تاریخی را مهمترین اصل در کسب درآمد صنعت گردشگری عنوان کرد و گفت: مازندران دارای غنای میراثی، تعدد آثار و بناهای تاریخی و همچنین پراکندگی آن در سطح استان است که کمتر استانی از آن برخوردار است. برای مثال استان اصفهان با تمامی جاذبههای تاریخی خود محدود به شهر اصفهان است و تا صدها کیلومتر اطراف آن جاذبه تاریخی وجود ندارد در حالی که به راحتی به ازای هر چند کیلومتر در مازندران میتوان شاهد یک بنای تاریخی بود.
این کارشناس جهانگردی افزود: در یک دهه اخیر امکانات خوبی نیز برای دسترسی به جاذبههای تاریخی استان فراهم شده است، روزمرگی و عادت مازندران به ارائه خدمات رایگان به مسافران در کنار ساحل و لابهلای درختان جنگل مانع اصلی از توجه به داشتههای تاریخی و میراثی شده است.
کسی برای تاریخ به مازندران سفر نمیکند
فعال حوزه گردشگری و راهنمای تور گفت: ریشه مغفول ماندن ظرفیت تاریخی مازندران را باید در تصویرسازی ما برای مسافران دید زیرا هر آنچه ما برای مسافران معرفی و تصویرسازی کنیم آنها نیز به هدف تجربه همان تصویر سفر میکنند.
فرهاد سپهری ادامه داد: تصویری که مردم، متولیان گردشگری و مسئولان از مازندران برای غیربومیها و مردم مناطق دیگر به نمایش گذاشتهاند، خلاصه به سواحل زیبا، جنگلهای بکر، روستاهای خوشآب و هوای ییلاقی و رودخانههای دلچسب بوده و مسافران نیز با همین هدف پا به مازندران میگذارند.
وی اظهار کرد: حتی مردم مازندران مهمانان خود را نیز به جای آشنایی با بناهای تاریخی به جنگل و دریا راهنمایی میکنند، پس نباید انتظار داشت که مسافران با هدف بازدید از بناهای تاریخی یا به طور کل تاریخ مازندران دست به سفر بزنند. حتی میتوان گفت که داشتههای تاریخی مازندران برای متولیانِ تبلیغ جاذبههای گردشگری استان نیز ناآشناست.
جای خالی تورهای تاریخی
این فعال گردشگری یکی از راهکارهای معرفی جاذبههای تاریخی استان را برگزاری تورهای تاریخی و تعریف مسیر تاریخی برای گردشگران مازندران عنوان کرد و گفت: هنوز نه مجموعههای مسافرتی و گردشگری و نه مسئولان به این سمت نگاه نمیاندازند و شاید به این دلیل باشد که با جنگل، چشمه و ییلاق و دریا میتوان راحتتر مسافران را راضی کرد.
سپهری ایجاد تورهای تاریخی را بسیار کاربردی دانست و افزود: البته پیش از این باید تعریف گردشگری را از مسافرت جدا کنیم زیرا بخش قابل توجهی از مسافران مازندران گردشگر نبوده و فقط برای گذران تعطیلات آخر هفته یه این استان سفر میکنند.
به گفته او ابتدا باید برای مسافران و گردشگران، جاذبههای تاریخی استان و تمایز و تشابه آن با تاریخ و قدمت دیگر مناطق کشور تعریف شود تا برای گردشگری تاریخی جدا از گردشگری طبیعی برنامهریزی داشت.
سنگینی کفه ترازوی طبیعت بر تاریخ
به گفته سپهری با وجود غنا و وجود بناهای تاریخی بیشمار در مناطق مرکزی و شرقی مازندران، اما به نظر میرسد نگاه متولیان گردشگری همواره مسحور غرب استان و جمعیت گسترده مسافران آن است و کمتر به مناطق شرقی و ظرفیتهای توریستی آن توجه میشود.
این فعال گردشگری جاذبههای طبیعی غرب مازندران را انکارناپذیر توصیف کرد و گفت: اما ظرفیتهای تاریخی مناطق مرکزی و شرقی استان بینظیر، متنوع، کهن و کاملا گردشگرپذیر است که به راحتی میتوان از آن به عنوان ظرفیت اقتصادی و درآمدزایی استفاده کرد که هنوز این اتفاق رخ نداده است. آنطور که به نظر میرسد عدم توازن برنامهریزی بر اساس ظرفیتهای گردشگری مازندران مانع از قرارگیری جاذبههای تاریخی استان که تراکم آن در مناطق مرکزی و شرقی استان بیشتر است در سبد گردشگری استان میشود.
یک سوزن به خود یک جوالدوز به دیگران
از صحبتهای کارشناسان میتوان اینطور استنباط کرد که متولیان میراث فرهنگی و گردشگری ابتدا باید تجدیدنظر اساسی در برنامهریزیهای خود داشته باشند تا به سراغ دیگر موانع برخوداری استان از ظرفیتهای تاریخی در صنعت گردشگری برویم.
البته آنطور که به نظر میرسد میراث فرهنگی نیز با این مساله موافق است.
معاون میراث فرهنگی مازندران اظهار کرد: بهرهمندی و برخورداری از جاذبههای تاریخی دارای مشکلات چندوجهی است، که بخشی از آن مربوط به عدم واگذاری این جاذبهها به بخش خصوصی است.
مهدی ایزدی افزود: استفاده از جاذبههای تاریخی نیازمند سرمایهگذاری و ورود بخش خصوصی است، متاسفانه ساختار طولانیمدت و دستوپاگیر واگذاری بناها و جاذبههای تاریخی به بخش خصوصی مانع از ورود سرمایهگذار به این بخش میشود.
وی افزود: تاکنون در استان توانستهایم تنها دو مجموعه تاریخی را به بخش خصوصی واگذار کنیم و واگذاری دو مجموعه دیگر نیز در دستور کار است.
ایزدی همچنین آمادهسازی و مرمت بناهای تاریخی را لازمه واگذاری مجموعهها به بخش خصوصی عنوان کرد و گفت: مرمت بناها متاسفانه نیازمند هزینه و اعتبارات سنگینی است که خارج از توان میراث فرهنگی استان است.
معاون میراث فرهنگی مازندران تملک شخصی برخی از بناها را یکی دیگر از چالشهای بهرهمندی از ظرفیتهای تاریخی استان برشمرد و گفت: بخش بزرگی از بناهای تاریخی استان در تملک اشخاص حقیقی و حقوقی است که بازگرداندن این تملک اعتبارات سنگینی نیاز دارد.
ایزدی زیرساختهای گردشگری در بخش جاذبههای تاریخی را ضعیف برشمرد و گفت: متاسفانه بسیاری از بخشهای تاریخی استان در کنار جاذبههای طبیعی همچون ساحل و جنگل متمرکز شدهاند که این مساله نیز تمهیدات زیرساختی را سخت میکند.
وی بر مغفول ماندن جاذبههای تاریخی در سبد گردشگری استان تاکید کرد و گفت: باید این بخش در خود مجموعه میراث بازبینی و آسیبشناسی شود.