به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایبنا، «فریبکاری رسانه» موضوعی فراتر از یک اتهام است و بحث پیرامون آن در علومی از جمله جامعهشناسی، روانشناسی، سیاست یا مدیریت بسیار چالشبرانگیز و حساس است. کمتر متخصص رسانهای به این موضوع اعتقاد دارد که رسانهها فریبکار هستند و معمولا در یک نگاه آزاداندیش، رسانه نهادی مستقل و مردمی یا اطلاعرسان معرفی میشود. اما تکنیکهای اقناع و تأثیر یا عملکرد رسانهای صاحبان اقتصاد و سیاست، تاییدکننده فرایندها و رویکردهایی است که فریبکاری رسانه را نشان میدهد. به همین دلیل فریبکاری رسانه، موضوعی چالشبرانگیز بوده و جای تحلیل و مباحثه دارد تا اینکه نه براساس نگاهی پیشداورانه بلکه براساس دلایل علمی و منطقی ریشههای آن مورد بررسی قرار گیرد. کتاب «فریبکاری و رسانه» برای نخستینبار وارد این جدال علمی میشود و این مسأله را از زوایای گوناگون بررسی میکند.
پروژه «تحلیل زمینهها و عوامل فریبکاری در رسانه و راهکارهای برونرفت» عنوان طرحی است که انجام آن نزدیک به دو سال طول کشید. در طی تحقیق، زمینههای موثر بر فریبکاری رسانه و عوامل شکلدهنده به آن بررسی، سپس راهکارهای برونرفت از آن شناسایی و دستهبندی شده است. فائزه تقیپور؛ دکترای علوم ارتباطات اجتماعی و رسانه، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان (خوراسگان)، مسئولیت انجام این طرح را برعهده داشته است. وی که تألیف کتابهای «بازنگری روزنامهنگاری معاصر»، «سینما و تئاتر در ایران و جهان»، «سواد رسانه و پیشگیری از جرم» و «ارتباطات و سازمان» را در کارنامه علمی و پژوهشی خود دارد، به بهانه نهایی شدن مراحل چاپ کتاب «فریبکاری و رسانه» از سوی انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان (به سفارش پژوهشکده الهیات و خانواده) در گفتوگویی درباره این طرح و مباحث مطرح شده در این کتاب توضیح داد.
- بررسی عوامل و زمینههای موثر بر فریبکاری رسانه از چه جهاتی اهمیت دارد؟
در دنیای امروز، رسانهها نقش عمدهای در جامعهپذیری انسان ایفا میکنند، نقشی که تا قبل از رسانه فقط برعهده خانواده، مدرسه و همسالان بود. در عرصه اقتصاد و تجارت، اصول کسبوکار، تبلیغات و برندسازی تضمینکننده آنها است که این فرایند هم لزوما از طریق رسانه عملیاتی است. در عرصه سیاست، ما امروز شاهد دیپلماسی رسانهای هستیم و واژهای مانند توئیتلماسی، بر تحلیلها و پیشبینیهای آگاهان سیاسی تأثیر میگذارد.
درطرف مقابل این رسانهها، ما انسانی را داریم که شهروند، مخاطب، کاربر و حالا نتوند است و رسانهها سعی در پیشبینی و مدیریت افکار عمومی در این محیط را دارند. حالا رسانه همیشه در جهت اطلاعرسانی و آگاهسازی نمیتواند گام بردارد و گاهی برای دستیابی به اهداف فوق از اصولی استفاده میکند که به تعبیر ما رسانهایها، تاکتیک و تکنیک است. اما به تعبیر مفسران اخلاق، جامعهشناسان یا مدافعان حقوق انسانی، فریب محسوب میشود. به همین دلیل نیاز به بررسی ریشهای وعمیق بود تا ابعاد و عوامل موثر بر «فریبکاری رسانه» بهطور دقیق بررسی شود.
- آیا اساسا طبق نظریههای علمی، اثبات شده که رسانهها فریبکار هستند؟
در مورد داشتن یا نداشتن استقلال رسانه، بیطرفی رسانه، جانبداری رسانه و یا فریبکاری رسانهها در حوزه مطالعات تجربی و مطالعات نظری و تئوریک رسانهای، مناظره تاریخی وجود دارد. گروهی از کارگزاران و فعالان عرصه رسانه، همواره بر این دیدگاه تأکید دارند که رسانه موردنظرشان بیطرف بوده و یا تلاش میکند در حوزه منازعات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و پوششهای خبری عملکرد بیطرفانهای داشته باشند، از آنسو طیف وسیعی از مطالعات رسانهای نشان میدهد که هیچ رسانهای نمیتواند بیطرف باشد. گروه دیگری از نظریهپردازان در حوزه مطالعات انتقادی ارتباطات، با رویکردی هنجاری بر این باورند که بیطرفی و استقلال حرفهای رسانه و همچنین صداقت در مقابل فریبکاری، یک الزام اخلاقی و تعهد حرفهای در مسیر ایفای نقش دیدهبانی، نظارت و مسئولیتپذیری است. همیشه این تضاد و تقابل بین دو دستهای که به صداقت و فریبکاری رسانه باور دارند، وجود دارد.
- دراین طرح، عوامل زمینهای موثر بر فریبکاری رسانه چه مواردی بودند؟
از مهمترین عوامل موثر بر فریبکاری رسانه میتوان به شیوههای پوشش خبری و فریبکاری خبری، استفاده از تاکتیکهای خبری به منظور فریبکاری مخاطبان، انواع تاکتیکهای خبری مورد استفاده جهت فریب مخاطبان، ترور تصویری، تاکتیک القاء نظر با استفاده از چیدن عکس، تاکتیک عکسهای جعلی، اعمال نفوذ روی بیطرفی و موضوعات قابل تردید، جنگ روانی و فریبکاری در افکارعمومی، ترور شخصیت، قابلیتهای افراد فریبدهنده در جنگ روانی، شایعه و فریب افکار عمومی، اخبار جعلی و عملکرد غیراخلاقی رسانه، دلایل پذیرش اخبار جعلی از سوی مردم و فریب خوردن آنها، شیوههای فریبکاری رسانه در روابط بین الملل، مطالعات انتقادی و فریبکاری در رسانه، فریب مخاطبان از طریق ساخت قهرمانان بورژوا، فریبکاری و تولیدات غیراخلاقی در بازیهای رایانهای و فریبکاری آنلاین در رسانههای اجتماعی اشاره کرد.
- منظور از رسانه در این پژوهش چیست؟
اصطلاح رسانه در این پژوهش در معنای وسیع مورد توجه قرار گرفته و بهطورکلی به وسایل ارتباط جمعی اشاره دارد و شامل رسانههای قدیم مانند روزنامهنگاری، تبلیغات، روابط عمومی، مجلات، رادیو، تلویزیون و رسانههای جدید نظیر اینترنت و تلفنهای همراه که گاهی برخی عناصر وسیع رسانههای قدیم را حفظ کردهاند، میشود. با وجود این اشکال متفاوت از رسانهها، آنها همه از کارکردهای مشترک انتشار و ارتباطات (مبتنی بر اطلاعات و ارتباطات) با عموم برخوردارند.
منظور از فریبکاری در این پژوهش چه بوده است؟ چون رسانه ابزار است و به خودی خود توانایی انجام عملی را ندارد.
دراین پژوهش برای پرداختن به بحث فریبکاری، از اصطلاح هنجاری، ارزشی و یا ضد هنجاری استفاده شده است. این یک اصطلاح معیارسنجی در سراسر این پژوهش بوده و برای توصیف مجموعه اصول، قواعد و ارزشهایی مورد استفاده قرار گرفته که به لحاظ اخلاقی و معرفتشناختی باید راهنمای اخلاقی، رفتاری، قواعد اجتماعی و یا خواستهای فردی، اجتماعی و شغلی باشد. به بیان دیگر «هنجار» اصطلاحی است که اقداماتی را که انسان باید انجام دهد و یا از انجام آنها پرهیز کند، شرح داده و توصیه میکند. بنابراین یک چارچوب هنجاری، نقشه راهی است که کنشهای ما را همراه با دستور اخلاقی، تأمین میکند. در این پژوهش، منظور از فریبکاری، استفاده از روشهایی است که گردانندگان رسانه براساس آن و یا خارج از آن تصمیم میگیرند.
در این اثر، بحث اخلاق، فریبکاری رسانه و عوامل متضاد بین اخلاق و فریبکاری در قالب عملکردهای متفاوت رسانه مطرح شده است. به عبارتی مسأله «التزام اخلاق» بهعنوان یک نقش حرفهای برای رسانه مورد توجه بوده، اما در بیشتر مواقع رسانه از اصول، قواعد و ارزشهای حاکم در مسأله اخلاق انسانی تبعیت نمیکند و با معیارهای عمومی اخلاقیات در سطح جهانی همخوانی ندارد. بنابراین بهعنوان مثال، فریبکاری رسانه از راه انتشار اطلاعات گمراهکننده به لحاظ اخلاقی، مورد نهی اخلاقیات عمومی جهانی است، حتی اگر «التزام اخلاقی» نقش یک رسانه خاص همچون روابط عمومی، فریبکاری ناآشکار برای حداکثرسازی ترغیب مخاطبان نسبت به پیامهای خود را تأیید کند یا مجاز شمارد. اخلاقیات عمومی جهانی، چون همواره نسبت به اصول حرفهای یا التزام اخلاق، بنیادیتر و عمومیتر است و آنرا زیرمجموعه خود میداند، در مواقع تعارض با این اصول، آنرا تحتالشعاع خود قرار میدهد.
- آیا سه حیطه اخلاق حرفهای، فریبکاری و رسانه با جذب مخاطب میتوانند در تعامل باشند؟
حیطههای اخلاق حرفهای، فریبکاری و رسانه بهطور همزمان با هم در تضاد بوده، اما گاهی آنچنان کنارهم قرار میگیرند که تشخیص آن امکانپذیر نیست. اما بهطورکل، در صنعت ارتباطات، هیچچیز مهمتر از جلب اعتماد مخاطبان و ایجاد اعتماد نسبت به رسانهها نیست. اگر سازمانها و موسسات ارائهکننده اطلاعات و آرا و حتی سازمانهای عرضهکننده تفریحات و سرگرمیها، فاقد باورپذیری باشند یا نتوانند اعتماد توده مردم را بهدست آورند، تداوم فعالیتشان با دشواری مواجه خواهد شد. کارگزاران و مردم همچنین رعایت برخی حریمها (مثل حریم حقوق فردی و شأن و منزلت افراد) هیچیک بدون اخلاق، قابل تحقق نیستند، حتی اگر قوانین رسانهها به اندازه کافی گویا باشند، رعایت برخی از اصول اخلاقی توسط رسانهها همچنان ضرورت دارد. نظام حقوقی معمولا پس از وقوع جرم دخالت میکند و پیش از آن نقش اخطاردهنده دارد، ولی اخلاق بهصورت یک نیروی ارادی و خودآگاه دردرون خود افراد و در درون سازمان رسانهای عمل میکند.
- روند انجام این پژوهش چگونه بوده و یافتههای اصلی آن چیست؟
این طرح با روش کتابخانهای آغاز و تمامی مقالات داخلی و خارجی با موضوع فریبکاری رسانه استخراج شدند. از مقالات فارسی مطالب مرتبط با فریبکاری رسانه استخراج شد و پس از آن مقالات انگلیسی ترجمه شدند. مابقی مطالب از درون مقالات انگلیسی استخراج شدهاند. در ادامه مطالب استخراج شده براساس اولویت موضوعی و سیر تکاملی رسانه دستهبندی شدند. مطالب دستهبندی شده به رویت اساتید اخلاق، فلسفه و رسانه و جامعهشناسی رسید و درباره مطالب استخراجشده، نظر برخی صاحبنظران این حوزه دریافت و پس از آن در قالب ۱۱ فصل دستهبندی شد.
در این طرح، رسانههای دیداری ازجمله مطبوعات، عکس و تابلو، رسانههای شنیداری مانند رادیو و رسانههای دیداری و شنیداری ازجمله تلویزیون، شبکههای اجتماعی و رسانههای اجتماعی بهطور مشخص و جداگانه بررسی شدند. مطالعات انتقادی رسانه بررسی شد که هرکدام با رویکردی انتقادی از منظر پستمدرن، فمینیستی، مارکسیسم و رویکرد فرهنگی، موضوع عملکرد رسانه را بررسی کردند. همچنین در بُعد مطبوعات و اصول انتشار خبر میتوان به مواردی مانند استفاده از تاکتیکهای خبری به منظور فریبکاری مخاطبان، اطلاعات سری، ماساژ پیام، حذف، دروغ بزرگ، نشان دادن سانسور به شکل غیرمستقیم، درشتنمایی پیام، ساختن یک یا چند دشمن فرضی، مبالغه و دستکاری آماری، اثر تلقیح، تکنیکهای فریب کلاسیک، چهار استراتژی مرکزی جنگ اطلاعاتی، تکنیک فرایند تکرار، اشتباه غیرعمد، ارائه راهحل روشن، القای حس اندکی بدشانسی، استراتژی و اصول حاکم در بازی، دموکراسیهای ترویج پروپاگاندا، واقعیتهای قابل مشاهده و تکنیک کارلوپ اشاره کرد. درفصل آخر نیز راهکارهای برونرفت از چالش فریبکاری دستهبندی شدند.