به گزارش همشهری آنلاین به نقل از روزنامه ایران، چندی قبل مرد جوانی با پلیس تماس گرفت و از آدم ربایی و سرقت خودرواش خبر داد و گفت: سوار خودروی سراتوام در بزرگراه همت در حال حرکت بودم که ناگهان یک خودرو پژو ۲۰۶ با دو سرنشین جلوی خودروی من پیچید و مجبور به توقف شدم. پژوسواران که بیسیم و کلت کمری داشتند، خود را مأمور معرفی کردند و مدعی شدند که به خاطر تخلفی که مرتکب شدهام، باید همراه آنان بروم. یکی از آنها پشت فرمان خودروی من نشست و دیگری سوار خودروی پژو دنبال ما میآمد. آنها به سمت غرب تهران حرکت کردند اما وقتی به حوالی گرمدره رسیدیم از خودرو پیاده شدند و بعد از اینکه مرا کتک زدند و دست و پایم را بستند، با خودروی من فرار کردند. من تنها موفق شدم شماره پلاک خودروی پژو را یادداشت کنم.
با شماره پلاکی که بهروز از خودروی سارقان در اختیار مأموران پلیس قرار داده بود، آنها پلاک خودرو را استعلام کردند و مشخص شد که پلاک سه روز قبل از روی خودرویی دیگر سرقت شده است. به این ترتیب در این شاخه از تحقیقات آنها با بنبست مواجه شدند. در اقدام بعدی شماره پلاک خودروی سراتو به تمامی واحدهای گشت پلیس آگاهی پایتخت اعلام شد. تا اینکه مأموران گشت پلیس در یکی از خیابانهای شمالی پایتخت، خودروی سراتو را در حالی که مرد جوانی سرنشین آن بود، شناسایی کردند. راننده خودرو بهنام شایان خیلی زود بازداشت شد اما در تحقیقات نه تنها به سرقت خودرو اعتراف نکرد، بلکه مدعی شد که خودرو را از زن جوانی بهصورت قولنامهای خریده است.
به دستور بازپرس شعبه هشتم دادسرای ویژه سرقت، مأموران به سراغ زن جوان رفتند. اما فرنگیس ادعایی متفاوت را مطرح کرد و گفت: خودروی سراتو را من به کسی نفروختهام. این خودرو متعلق به بهروز، یکی از همدانشگاهیهای سابقم است که قبلا خواستگارم بوده اما به خاطر اختلافات خانوادگی ازدواج نکردیم.
او ادامه داد: مدتی قبل میخواستم یک خودرو بخرم و بهروز به من گفت که نمایشگاه اتومبیل آشنا دارد و میتواند برایم با این پول یک خودروی سراتو بخرد. من هم اعتماد کردم و پولم را به او دادم اما او کلاهبرداری کرد و خودرو را بهنام خودش خرید. از همان موقع کینه او را به دل گرفتم و درصدد انتقام بودم.
فرنگیس در مورد مرد جوانی که سوار بر خودروی سراتو بازداشت شده و مدعی بود که خودرو را از او خریده است، گفت: حدود یک سال قبل از میدان فلسطین عبور میکردم که گوشی تلفن همراهم را سرقت کردند. شروع به داد و فریاد کردم. مرد موتورسواری که در آن اطراف بود، مرد سارق را تعقیب کرد و گوشیام را از او پس گرفت. همین موضوع باعث آشنایی من و شایان شد. در این مدت هم برایش درد دل کرده و به او گفته بودم که بهروز از من کلاهبرداری کرده است.
با اظهارات زن جوان، بار دیگر تیم تحقیق به سراغ شایان رفته و مرد جوان که همچنان منکر سرقت بود، زمانی که با فرنگیس روبهرو شد به سرقت اعتراف کرد و گفت: فرنگیس دستور آدمربایی و سرقت را داد. او گفت که بهروز خواستگار سابقش بوده و خودروی سراتو را از او کلاهبرداری کرده است. میگفت بهروز با ترفند، خودرو را از چنگ او درآورده و حاضر است برای باز پس گرفتن خودرو پول خوبی به من بدهد.
او ادامه داد: من از فرنگیس خواستگاری کرده بودم اما پاسخ فرنگیس منفی بود. من او را دوست داشتم، وقتی فرنگیس گفت اگر خودرواش را برگردانم با من ازدواج میکند و ۵۰ میلیون تومان هم به من میدهد، پیشنهادش را قبول کردم و با دوستم نقشه سرقت را کشیدیم.
با اظهارات شایان، همدست او نیز بازداشت و به جرم خود اعتراف کرد. به دستور قاضی رسولی، متهمان دستگیرشده در اختیار اداره آگاهی قرار گرفتند و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.