این خبر که سوئد فرهنگ مکتوب ۶۰۰ ساله خود را دیجیتالی کرده و در اختیار عموم قرار داده است، می تواند درسی برای مسوولان فرهنگی ما و مدیران کتابخانه ها و در رأس آنها وزارت خانه های مربوطه در بخش آموزش و ارشاد باشد.
ما چه تلاش منظمی برای ارائه میراث مکتوب خویش به صورت دیجیتالی کرده ایم؟
می توانم بگویم، بخش بسیار محدودی از میراث ما، توسط مراکزی مثل نور در قالب سی دی یا وبسایت در اختیار عموم قرار داده شده و البته بابت آنها وجوهی هم دریافت می شود. فکر می کنم برای «میراث» و تبدیل آن به فایل قابل استفاده، نباید هزینهای پرداخت شود. استفاده از این متون برای شناخت میراث ملی، تشویق می خواهد و اولین قدم، قراردادن آنها به صورت مجانی است. طبعا هزینهای است که باید دولت یا مراکز مشابه آن بدهند. این کارها کمک دولت را میخواهد.
تعداد قابل توجهی کتاب از میراث کهن ما، به شکلهای مختلف در مراکز مختلف اسکن شده و خود مردم، آنها را در کانالهای تلگرامی گذاشتهاند تا بقیه هم استفاده کنند، اما نه کاری فراگیر است، و نه در یک جا در یک سامانه مشخص است که در زمان نیاز، بتوان به آسانی به آن دست یافت.
در بخش متون منظوم، وبسایت گنجور خدمت بزرگی کرده است، کاری که میبایست مراکز دولتی یا خصوصی متکی به منابع مالی قابل توجه انجام میدادند. همین را هم باید قدر دانست و تشکر کرد. قدم بزرگی برداشته شده است. فرهنگستان زبان و ادب فارسی یا برخی از دایره المعارفها یا کتابخانه ملی یا ارشاد باید این کار را میکردند. حالا هم وظیفهشان حمایت است.
در بخش تاریخ و شرح حال و متون ادبی کهن از قبیل دواوین و غیره، همچنان نیازمند یک کار بزرگ و سترگ و ملی هستیم. تواریخ عمومی، محلی، کتابهای شرح حال، و تمامی متون کهن ادبی که میراث اصلی ما هستند، می باید بدون فوت وقت، در یک وبسایت ملی و بزرگ، با بهترین کیفیت، برای عموم قابل ارائه باشند. برخی از تصحیح ها مشکل حقوقی دارند که باید حل کرد. برای مثال، آیا ما یک وبسایتی داریم که هر آنچه در باره تخت جمشید در همه زبانها نوشته شده، در آن قابل دسترس باشد؟ آیا وبساتی داریم که همه تواریخ محلی اصفهان، و هر آنچه در قرون گذشته در باره این شهر نوشته شده در آن قابل دسترس باشد. آیا این کار به اندازه زدن یک پل یا کشیدن یک خیابان در این شهر ارزش ندارد در حالی که هزینه آن هزار بار کمتر از زدن یک خیابان است.
در بخش نشریات تاریخ گذشته هم کار جدی صورت نگرفته است. میشود گفت بسیاری اسکن شده اما نرم افزارهای موجود همچنان در ارائه یک پارچه آنها عاجز و مراکز هزینه لازم را برای ارائه آنها به صورت یک جا ندارند. باز هم میشود گفت، مراکز مختلف، حجم قابل توجهی را اسکن کرده اند، اما در هاردها و سرورها بدون آن که به صورت منظم و همراه با فهرست نویسی ارائه شود، مانده است. البته بخشی در خود کتابخانهها اسکن شده و به صورت موردی قابل ارائه است.
همچنان از داشتن یک وبسایت که بتواند همه فهارس نسخ خطی را تا به امروز معرفی کند و محل نسخه را نشان دهد، محروم هستیم. سالها پیش وبسایت آقابزرگ در یک اقدام قابل ستایش آغاز شد، عالی بود اما در یک محدوده متوقف ماند. سالها گذشته اما هیچ کاری برای تکمیل آن نشده است. کار بزرگ دیگر در تجمیع فهارس نسخ خطی توسط بخش خصوصی انجام شده، و اما متسفانه فقط متن چاپی آن ـ دنا و فنخا ـ انتشار یافت که یک هزارم کار سامانه و رایانه را نمی کند.
و اما در ارائه اصل نسخ خطی، یعنی تصاویر خود نسخه ها، که میراث مهم ماست، هزار و یک مشکل دارد. بدانیم روزی که مرعشی و آستانه قدس، که جمعا نزدیک به چهل درصد از میراث ما در آنهاست، تمام نسخ خود را به صورت فایل دیجیتالی در اختیار عموم مردم قرار دهند، روزی است که می شود گفت، اندکی درک و شعور ما نسبت به میراثمان بهتر شده است. هنوز به این «اندکی» نرسیده ایم. مراکز و کتابخانه های دیگر هم باید این کار را بکنند. هیچ کس تاکنون از پس این دو مرکز برنیامده و نخواهد آمد. کتابخانه ملی نسخه ها را ناقص و ضعیف گذاشته است. برای مثال مرکز احیاء تراث، همه اسکن کرده و راحت هم در اختیار می گذارد ـ با تقدیر از آنها ـ ولی یک جا روی وبسایتی نگذاشته و کتابخانه دیجیتال ندارد.
به نظر فقیر، می بایست واگذاری تصاویر میراث خطی هم بدون گرفتن پول باشد، اما حتی با پول، باز بهتر از انجام ندادن است. روزهای آینده، خبرهای خوبی از کتابخانه مرکزی در این زمینه خواهیم داشت.
بخش مهمی از میراث مکتوب ما اسناد تاریخی است. معاونت اسنادی کتابخانه ملی، مقدار زیادی از اسناد را فهرست کرده و تصویر شماری را هم در وبسایت خود دارد. مسلما فهرست نویسی قدم اول و ارائه تصاویر آنها قدم بعدی و مهم و اساسی است. این کارها، بسیار سخت است، اما نشد ندارد.
آیا می شود یک روزی اعلام کرد ایران هم میراث مکتوب هزار ساله خود را به صورت دیجیتالی در اختیار عموم قرار داده است؟