با این حال برخی اقدامات انجام شده در سازمانهای دولتی نه تنها تناسبی با این سیاست نداشته بلکه در جهتی معکوس نیز حرکت میکند.
شرکت ملی صنایع مس ایران از واحدهای زیر مجموعه سازمان گسترش و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران (ایمیدرو) در حرکتی بر خلاف اصل ۴۴ قانون اساسی و سیاستهای خصوصیسازی تنفیذی از سوی مقام رهبری، برنامهای برای احداث یک کارخانه ۵۰ هزار تنی تولید مس در منطقه ورزگان را در دست اجرا دارد؛ که به گفته کارشناسان با روح کلی سیاستهای اصل ۴۴ مغایرت دارد؛
با اینحال مشخص نیست که مسئولان شرکت ملی صنایع مس ایران چرا با وجود تمام انتقادات وارده همچنان مصمم به اجرای این طرح هستند. در این میان برخی از مسئولان دولتی در برابر انتقادات وارده مبنی بر اینکه چرا دولت میخواهد بر خلاف سیاست خصوصیسازی وارد عرصه ساخت کارخانه شود؟ دلایلی را مطرح میکنند که با اندکی دقت در جملات میتوان به درستی یا نادرستی آنها پی برد.
شرکت ملی صنایع مس ایران دولتی نیست!
احمد علی هراتی نیک رئیس هیاتعامل سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران یکی از این مسئولان است که در پاسخ به انتقاد برخی کارشناسان از احداث کارخانه ۵۰ هزارتنی مس از سوی شرکت ملی صنایع مس در منطقه ورزگان و تضاد آن با سیاست خصوصیسازی دولت میگوید: این بهانه که شرکت مس دولتی بوده و یک سازمان دولتی میخواهد این کارخانه را احداث کند، دیگر وجود ندارد.
وی ادامه میدهد که شرکت مس خصوصی شده، سهامدار داشته، در بورس ارائه شده و چندین هزار جمعیت سهامدار آن هستند. وی در عین حال از پاسخ به این سؤال که شرکت ملی صنایع مس ایران چگونه خصوصی شده است؛ در حالی که مدیرعامل آن از سوی دولت تعیین میشود؟
هراتی نیک در حالی با خصوصی دانستن شرکت ملی صنایع مس ایران سعی کرده ساخت کارخانه مس از سوی این سازمان را توجیه کند که عنوان این شرکت _ شرکت ملی صنایع مس ایران _ خود گویای صحت یا کذب این استدلال بوده و از آن طرف نیز اگر این سازمان خصوصی شده پس چگونه است که حدود یک ماه پیش هراتینیک در کنفرانس خبری خود از تغییر مدیرعامل شرکت ملی مس از سوی سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران خبر داده و اردبیلی را بهعنوان مدیر عامل جدید این سازمان معرفی میکند؟ آیا نفس انتخاب مدیر این سازمان از سوی وزارت صنایع و معادن، خود گویای دولتی بودن این سازمان نیست؟
ساخت کارخانه با ۵ برابر بودجه لازم
اما گذشته از تضاد این اقدام شرکت ملی صنایع مس ایران با سیاستهای کلی اصل ۴۴، بودجه پیشبینی شده برای ساخت این کارخانه هم خود محل بروز اعتراضات دیگری شده است. طبق شنیدهها در حالی در بودجه اولیه، هزینه ۷۰۰ میلیارد تومانی برای ساخت این کارخانه پیشبینی شده که به گفته برخی فعالان بخش خصوصی میتوان با یک پنجم این مبلغ این کارخانه را احداث کرد.
در واقع شرکت ملی صنایع مس ایران تصمیم دارد این کارخانه را با صرف هزینهای 5 برابر بودجه مورد نیاز احداث کند.رئیس سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران در پاسخ به این گفته فعالان بخش خصوصی که میتوان کارخانه یادشده را با یک پنجم قیمت در نظر گرفته شده احداث کرد، میگوید: بخش خصوصی در بخش مس وجود نداشته و دعوا تنها بر سر رقابت است.
شرکتی به نام شرکت ملی مس وجود دارد که گردن کلفت و پولدار بوده و میخواهد این کارخانه را احداث کند.
این مسئول دولتی در پاسخ به این سؤال نه تنها به اصل موضوع و اینکه چرا میخواهند کارخانهای را با ۵ برابر بودجه مورد نیاز احداث کنند؟ پاسخ نداده بلکه با ادبیاتی که در شأن یک مدیر دولتی نیست ناخودآگاه مهمترین توجیه خود برای ساخت این کارخانه را نیز بیان کرده است: شرکتی به نام شرکت ملی مس وجود دارد که گردن کلفت و پولدار بوده و میخواهد این کارخانه را احداث کند.
وی در سخنان خود اشاره نکرده که آیا گردنکلفت و پولدار بودن یک سازمان دولتی مجوزی برای زیر پا گذاشتن سیاستهای کلی اصل ۴۴ و قانون خصوصیسازی محسوب میشود؟ آن هم با بودجهای 5 برابر بودجه مورد نیاز؟
هراتی نیک در عین حال در پاسخ به اینکه چرا شرکت ملی صنایع مس ایران با ساخت این کارخانه میخواهد وارد عرصه رقابت با بخش خصوصی شود و آیا بخش خصوصی توانایی رقابت با دولت را دارد؟ میگوید: خصوصیها هم باید بروند، پولدار شده و بیایند رقابت کنند. دنیای خصوصی شده به معنای رقابت بوده و این قانون خصوصیسازی است.
هراتی نیک در این بخش از سخنانش صحبتهای قبلی خود مبنی بر خصوصی شدن شرکت ملی صنایع مس را نقض کرده و علنا از بخش خصوصی میخواهد تا بروند، پولدار شده و بیایند ( با سازمان دولتی شرکت ملی صنایع مس ایران) رقابت کنند.!
کارخانهای که محیط زیست را نابود میکند
گذشته از مسایلی چون تضاد با سیاستهای اصل ۴۴ قانون اساسی و صرف هزینهای بیش از هزینه مورد نیاز برای ساخت این کارخانه؛ نوع فناوری پیشبینی شده برای این کارخانه و اثرات نامطلوب آن بر محیط زیست منطقه نیز به یکی دیگر از حواشی ساخت این کارخانه تبدیل شده است.
به گفته برخی کارشناسان، فناوری پیشبینی شده برای این کارخانه، فناوری پیرومتالوژی بوده و بهدلیل استفاده از سوختهای فسیلی در آن، به شدت آلاینده محیط زیست بوده و جنگلهای ارسباران در منطقه ورزگان را نابود خواهد کرد.
در واقع پافشاری شرکت ملی صنایع مس ایران بر ساخت این کارخانه به قیمت از بین رفتن یکی از زیباترین جنگلهای ایران در منطقه ارسباران تمام خواهد شد.
رئیس شرکت توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران در برابر این انتقادات میگوید: این سخنان جوسازی بوده و فناوری این کارخانه به هیچوجه آلاینده محیط زیست نبوده و بهترین فناوری برای تولید مس است.اما در تعیین صحت و کذب این سخنان هراتی نیک همین بس که تاکنون سازمان حفاظت محیطزیست بهدلیل اثرات سوء این کارخانه بر محیط زیست منطقه با احداث آن موافقت نکرده است!
در این شرایط باید پرسید که چرا شرکت ملی صنایع مس ایران با وجود دلایلی چون تضاد با سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی، همچنان بر ساخت این کارخانه پافشاری میکند آن هم با بودجهای بالغ بر ۵ برابر هزینه مورد نیاز و به قیمت از بین رفتن محیط زیست منطقه و نابودی جنگلهای زیبای ارسباران؟