به گزارش همشهری آنلاین، حمید داودآبادی در گفت و گو با مهر اظهار کرد: شهید سلیمانی در ۲۴ اسفند ۹۷ از من پرسید: تو به چه چیزی در این پرونده (پرونده متوسلیان) رسیدی؟ گفتم من به چیز بدی رسیدم. گفت چی؟ گفتم پیکر حاج احمد متوسلیان تهران است. لبخندی زد و به من گفت: نه. هر چهارتایشان تهران هستند. جا خوردم. گفتم: یعنی چی سردار؟ من فقط برای وجود حاج احمد دلیل دارم. سردار پاسخ داد قطعاً هر ۴ نفر همان شب به شهادت رسیدهاند.
گزیدهای از این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
- شما چند سال است این موضوع را مطرح میکنید و از سوی دیگر برخیها ادعا میکنند که این سخنها تهمت است!
من پیش خانواده حاج احمد میروم و میبینم هیچکس به آنها هیچ گزارشی نداده است. پرونده از اول به دست خانواده موسوی بود اما هیچ گزارشی به خانواده حاج احمد و اخوان نداده است. حتی معاون پارلمانی احمدی نژاد به من گفت آقای سیدحسین موسوی که در تمام این سالها مسئولیت پیگیری پرونده به دست آن بوده، تا امروز یک برگ کاغذ به هیچ احدی ارائه نداده است. گفتم پس شما که اکنون رئیس کمیته پیگیری شدهاید چه؟ گفت ما تنها یک کمیته هستیم و هیچ چیزی در دست نداریم.
در لبنان پیش مرحوم شهید غضنفر رکن آبادی رفتم، به او گفتم شما اینجا دفتر یا ستادی در این باره دارید؟ گفت ما هیچ چیز از آنها در دست نداریم. یا مثلاً اینکه آقایان میگویند ما در حال پیگیری از اینترپل و پلیس بین المللی هستیم. در یک جلسه نیمه خصوصی آقای رائد موسوی گفت تا امروز یک برگ سند درباره این ۴ نفر نه در دستگاه قضائی ما، نه لبنان و نه حتی در پلیس بین الملل نیست.
در ۱۵ سال اول پیگیری این پرونده حداقل ۲۱ میلیارد تومان در همان دهه شصت هزینه شده است، وقتی هزینه شده است نباید هیچ مدرکی نباشد که به چه چیزی رسیدهاند؟ من می گویم آنهایی که مسئولیت پیگیری پرونده حاج احمد و همراهانش را به عهده داشتند ته داستان را میدانند.
- ته داستان چیست؟ ته داستان این است که هر ۴ نفر آنها شهید شدهاند.
در همان جلسه آقای رائد موسوی گفت اگر ما یک درصد هم احتمال زنده بودن این ۴ نفر را بدهیم باید پیگیری کنیم. اینکه میگوید حتی یک درصد یعنی چه؟ یعنی تمام است داستان.
- اگر دی ان ای همخوانی ندارد پس چگونه میگویید پیکرهایشان اینجاست؟
من اگر می گویم حاج احمد اینجاست طبق دلایلی که دارم می گویم. تمام اخبار و شواهد بر این دلالت دارد اسعد شفتری کسی که در کشتن نقش داشته بود، کریم بقرادونی و چهار نفر این فالانژها یک حرف مشترک زدند، در مستند «در جست و جوی حقیقت» گفتند که ماشین را به همراه یکی از جنازهها بردیم جلوی دفتر حزب بعث عراق در طرابلس لبنان گذاشتیم. این ادعای آن هاست. همچنین بعداً اطلاعات کشور سوریه ماشین را پیدا کرد و برد.
همچنین سال گذشته به خانه پدری حاج احمد رفته بودیم، خواهرش حمیده جلوی جمع برای اولین بار گفت من یک چیزی میخواهم بگویم که تا حالا نگفتهام. چند روز پس از اینکه حاج همت از لبنان به ایران برگشته بود، به مغازه شیرینی فروشی پدرم رفته بود. پدرم به خانه آمد و گفت حاج همت آمد و گفت احمد در لبنان شهید شده است. این پرونده برای پدر ما بسته شده است.
با اینکه آقای محسن رضایی در دیدار با مادر حاج احمد در سال ۹۵ میگوید به زودی خبرهای خوشی به شما میدهم ولی در قرآنی که به مادر حاج احمد هدیه میدهد مینویسد تقدیم به مادر شهید حاج احمد متوسلیان. این یعنی چی؟ آقای محسن رضایی در سال ۹۷ گفت: اینها همان روز اول شهید شدهاند.
پرسیدم چرا این همه مصاحبه میکنند و میگویند زنده است؟ گفت من و حسین دهقان یکسری اخبار از داخل اسرائیلیها شنیدیم، گفتیم این خبرها را بولد کنیم شاید اسرائیلیها تحریک شوند و اطلاعاتی لو بدهند اما به نتیجه نرسید و چیزی درز نکرد.
- شما از چه مقطعی به این نتیجه رسیدید که حاج احمد شهید شده است؟
تقریباً از سالهای ۸۰ و ۸۱
- ولی شما حتی پس از آن هم در کتابهایتان به شکلی قلم زدهاید که حاج احمد زنده است!
نه. من همه جا به این متهم میشوم که در صورت شهادت این افراد چه سودی می بری؟ من هیچ امیدی به زنده بودن آنها ندادم.
در همین زمینه: