به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایران، جان بولتون در بخشی از خاطرات ۴۵۳ روز حضور در کاخ سفید با عنوان «اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد» مینویسد:
اوایل ماه دسامبر، ترامپ به تعهد سال ۲۰۱۶ خود عمل کرد و اورشلیم (بیتالمقدس) را بهعنوان پایتخت اسرائیل معرفی و اعلام کرد که سفارت امریکا را از تل آویو به این شهر منتقل خواهد کرد. او چند روز قبل به من زنگ زد و من از این طرح حمایت کردم هر چند که او تصمیم خود را گرفته بود. این پروژهای بود که مدتها به تأخیر افتاده بود و بر خلاف آنچه «کارشناسان» منطقه پیشبینی کرده بودند، نتوانست بحرانی را در «خیابانهای کشورهای عربی» ایجاد کند.
توجه بیشتر کشورهای عربی به تهدید واقعی ایران بود نه اسرائیل. امریکا در ماه ژانویه بودجه آنروا UNRWA را کاهش داد و بر خلاف رقم مورد انتظار ۱۲۵ میلیون دلاری فقط ۶۰ میلیون دلار در اختیار این سازمان قرار داد که تقریباً یک ششم کمک ۴۰۰ میلیون دلاری بود که امریکا برای سال مالی ۲۰۱۸ وعده داده بود.
ترامپ دوباره هفتم دسامبر مرا به کاخ سفید دعوت کرد. در لابی بال غربی نشسته بودم و درخت کریسمس بزرگی را که در آنجا بود تحسین میکردم که ترامپ جلوتر از چاک شومر و نانسی پلوسی (از اعضای ارشد کنگره) از جلسه با مقامات کنگره خارج شدند. همگی دست دادیم و مقامات مختلف در مقابل درخت کریسمس از خود عکس گرفتند. همانطور که مشغول تماشا بودم، جان کلی رئیس ستاد کارکنان کاخ سفید آرنج من را گرفت و گفت: «بیایید از اینجا برویم و به جلسه خودمان برسیم.»
به اتاق بیضی رفتیم و ترامپ فوراً آمد. احوالپرسی کردیم و بعد پنس از ما جدا شد و جان کلی و من رو به روی ترامپ که به میز رِزولت پشت کرده بود، نشستیم. من از انتقال سفارت امریکا به اورشلیم استقبال کردم و خیلی زود دوباره به بحثهای مربوط به مسائل مرتبط با ایران و کره شمالی بازگشتیم و درباره برخی ارتباطات موجود بین این دو کشور یاغی توضیحاتی ارائه دادم.
این توضیحات شامل فروش موشکهای اسکاد کرهشمالی به ایران در ۲۵ سال گذشته، آزمایشهای مشترک موشکی توسط دو کشور بعد از سال ۱۹۹۸ و اهداف مشترک آنها در تولید تجهیزات و تسلیحات دارای قابلیت حمل مواد هستهای بود (بهدنبال اعتراضات توکیو به فرود موشک پرتاب شده از شبه جزیره کره در اقیانوش آرام در شرق ژاپن، پیونگ یانگ به طور موقت آزمایش موشکی خود را متوقف کرد). در خصوص توان هستهای ایران و کره شمالی، گفته میشود عبدالقدیر خان دانشمند هستهای پاکستانی، فناوری اولیه لازم برای غنیسازی اورانیوم را به این دو کشور فروخته است (او این فناوری را از شرکت «اورنکو/Urenco» در اروپا ربوده بود). عبدالقدیر خان همچنین طراحی سلاحهای هستهای را (که چین ابتدا در اختیار پاکستان قرار داده بود) در اختیار ایران و کرهشمالی قرار داد.
کره شمالی راکتوری را که اسرائیل در ماه سپتامبر نابود کرد برای سوریه ساخته بود و مطمئناً ایران نیز در تأمین مالی آن نقش داشته است. من برای ترامپ توضیح دادم که اگر ایران اراده کند میتواند به سادگی و در زمان مقتضی هر آنچه را که لازم دارد، فراهم کند و حتی اگر خودش هم نداشته باشد از کره شمالی خریداری میکند.
تهدیدات ناشی از دستیابی کره شمالی به سلاحهای هستهای قابل استفاده، به چند روش ظهور و بروز مییابد؛ نخست این راهبرد به تجزیه و تحلیل مقاصد و قابلیتها بستگی دارد. اغلب به سختی میتوان از مقاصد آگاه شد اما ارزیابی قابلیتها به طور معمول آسانتر است (حتی با توجه به ناقص بودن اطلاعات ما). اما چه کسی میخواهد روی اینکه در اذهان رهبران تنها حکومت دیکتاتوری موروثی جهان چه میگذرد شرط بندی کند؛ بویژه اگر شواهدی قوی درباره تسریع فعالیتها روی قابلیتهای هستهای و موشکی آن وجود داشته باشد؟ دوم، کره شمالی مجهز به سلاح هستهای میتواند از کشورهای غیرهستهای همسایه خود مانند کره جنوبی و ژاپن (که ما هم در این کشورها نیروهای زیادی را مستقر کردهایم) باج خواهی کند. این باج خواهی حتی میتواند از ایالات متحده هم صورت بگیرد. بویژه اگر یک رئیس جمهوری ضعیف و سست اراده در کاخ سفید باشد.