ساعت ورزش، مخصوصاً در مدرسههای دخترانه، مظلومتر است و نبود امکانات و بعضی محدودیتها باعث میشود دختران دانشآموز ذوق و شوق چندانی برای ساعت ورزش نداشته باشند. به همین دلیل تصمیم گرفتم در باره «زنگ ورزش» در مدرسه دخترانه گزارشی تهیه کنم. پسرهای خواننده هم میتوانند این گزارش را بخوانند و قدر ساعتهای ورزششان را بدانند!
اینجا یکی از دبیرستانهای دولتی کرمانشاه است. ساعت 14و 45 دقیقه است و بچههای سوم تجربی ورزش دارند. توی حیاط، شادی و دوستانش، که عضو تیم والیبال هستند، سرگرم بازیاند، البته بدون تور والیبال. آنها از موضوع گزارش استقبال میکنند. شادی میگوید: «به نظر من برنامهریزی برای ساعت ورزش خیلی بد است! همیشه ساعتهای وسط یا ساعتهای آخر را به ورزش اختصاص میدهند؛ در صورتی که بهترین ساعت، ساعت اول است که بچهها آمادگی کامل دارند و ورزش حسابی آنها را سرحال میآورد!»
صفورا میگوید: «ما در برنامه هفتگیمان یکشنبهها ورزش داریم؛ اما چون قرار است امتحان نهایی بدهیم، یک هفته در میان ساعت ورزش را برای ما درسهای دیگر مثل شیمی یا ریاضی میگذارند. بعضی معلمها هم ساعت خودشان درس میدهند و ساعت ورزش از ما امتحان میگیرند. ما که با امکانات کم کنار آمدهایم، دیگر این را از ما نگیرند!»
بچهها توی اتاق خیلی کوچکی که به زور میز پینگپنگ را داخلش جا دادهاند، به نوبت تنیس بازی میکنند. سمر و حدیث نشستهاند تا نوبتشان بشود. از آنها در باره امکانات ورزشی مدرسهشان میپرسم.
سمر میگوید: «کدام امکانات؟ توی یک اتاق کوچک داریم بازی میکنیم، حتی بچهها نمیتوانند به اندازه کافی از میز فاصله بگیرند؛ چون سقف کوتاه است، باید مراقب باشیم توپ به لامپ نخورد. سه تا راکت هم بیشتر نداریم، توپ هم مال یکی از بچههاست!...» حدیث حرف دوستش را ادامه میدهد:« امکانات پسرها از ما بیشتر است! برادرم که راهنمایی میرود توی حیاطشان دروازه فوتبال دارند و بیشتر وقتها فوتبال بازی میکنند. تور بسکتبال و والیبال و حتی اتاق تنیس خوبی هم دارند، ولی ما چی؟ همه فکر میکنند پسرها پرشور و شرتر باید باشند.»
تصویرگری از ساناز رفیعی
در یک مدرسه راهنمایی دخترانه، ساعت 10 و 20 دقیقه صبح. بچههای سال دوم ورزش دارند. وارد حیاط که میشوم، تعدادی از بچهها را میبینم که با توپ بسکتبال، وسطی بازی میکنند! دلیلش را از خود بچهها میپرسم. مهیا میگوید: «ماییم و همین یک توپ بسکتبال. چون تور بسکتبال نداریم، وسطی بازی میکنیم. معلممان هم اجازه داده!»
دو نفر از بچهها کنار دیوار نشستهاند و از هم دیگر درس میپرسند. به سراغشان میروم تا ببینم چرا با بقیه ورزش نمیکنند؟ ناهید کتابش را میبندد و میگوید: «ساعت ورزش در مدرسهها محدود شده به چند تا رشته ورزشی که مدرسه ما امکانات همین رشتهها را هم ندارد! من و خیلی از دوستانم به رشتههای دیگری علاقه داریم؛ ووشو، هندبال، کاراته و... اما خوب امکانش نیست. باید برای این قضیه هم فکری کرد.»
درون کلاس چند نفری شطرنج بازی میکنند. دو سه نفر هم کتابهایشان را باز کردهاند و درس میخوانند. از یکی از آنها میپرسم: «چرا در کلاس ماندهای، ورزش نمیکنی؟» پروین میگوید: «کدام ورزش؟ میبینید که، امکانات چندانی نداریم، مسئولان مدرسه هم کاری نمیکنند، بچهها هم سعی میکنند وقت را بگذرانند! من هم چون ساعت بعد امتحان داریم، درس میخوانم!»
اما شاید شنیدن نظرات معلمهای ورزش برای شما هم جالب باشد. خانم عظیمی، 37 ساله ، 12 سال سابقه کار دارد. او میگوید: «متأسفانه در کشور ما آنطور که باید و شاید در مدرسههای دخترانه به ورزش بهایی داده نمیشود.البته مدرسه های پسرانه هم وضع خیلی مطلوبی ندارند! اما پسران نوجوان راحتتر میتوانند در محیطهای دیگر مانند پارکها، باشگاههای ورزشی و حتی محلههایشان ورزش کنند. اما دختران این امکان را ندارند و باید وضعیت ورزش در مدرسههای دخترانه مطلوبتر باشد.»
خانم نیکدست، 45 ساله، 24 سال سابقه کار دارد. او میگوید: «از آنجایی که بیشتر مدرسهها قدیمی است، فضای مناسبی برای کار در آن وجود ندارد، پلههای زیاد، شیب بعضی قسمتهای زمین، موانع سر راه مثل درختان یا آبخوری و... باعث شده بچهها با احتیاط ورزش کنند. به همین دلیل ما برای سلامت خود بچهها مجبوریم آنها را محدود کنیم. برخی دیگر از مدرسهها که نوسازند فضای بسته دارند و در مجاورت منازل مسکونیاند. ما ناچاریم بچهها را آرام نگهداریم و این خیلی بد است. نوجوانان انرژی زیادی دارند و شور و شوق زیادشان سبب میشود که نیازشان به ورزش و تفریح زیاد باشد، اما متأسفانه ساعتهای ورزش در مدرسه به هیچ وجه آنها را راضی نمیکند.
دختران امروز، مادران فردا هستند؛ اگر میخواهیم جامعهای سالم داشته باشیم و از بروز خیلی از ناهنجاریهای جسمی و حتی روحی پیشگیری کنیم، بهتر است از امروز به فکر آنها باشیم...»