تاریخ انتشار: ۸ خرداد ۱۳۸۷ - ۱۱:۴۳

گروه سیاسی: رای‌گیری برای مشخص‌ شدن کاندیداهای هیات رئیسه مجلس هشتم در جلسه درون‌گروهی فراکسیون اصولگرایان در حالی در روز گذشته برگزار شد که طیف موسوم به تحول‌خواه که از چهره‌ها و حامیان جمعیت ایثارگران تشکیل شده نتوانست کاندیداهای خود را راهی هیات رئیسه کند.

آنها دو روز قبل از آن نیز در نشست حساس و سرنوشت‌ساز انتخاب نامزد ریاست مجلس هشتم، رقابت را به رقبای اصولگرای خود واگذار کردند تا علی لاریجانی با رای قاطع 161 رای بر کاندیدای ایثارگران یعنی غلامعلی حدادعادل پیروز شود؛امری که حدادعادل اینگونه به تلخی از آن یاد می‌کند: «در جمع اصولگرایان تلاش شد تا نزاعی بر سر قدرت ایجاد نشود. البته رقابت وجود داشت و آقای لاریجانی هم خودشان را مناسب برای ریاست مجلس می‌دانستند و بنده هم احساس وظیفه کردم که خودم را از صحنه کنار نکشم. جلسه روز گذشته با 220 نفر شروع شد و بعد از سخنان بنده و آقای لاریجانی رای‌گیری صورت گرفت و با توجه به اینکه قرار گذاشته بودیم که هر کس رای بیشتر آورد دیگری خودش را در صحن علنی نامزد ریاست مجلس نکند بنده هم همین کار را خواهم کرد.»

حداد عادل اما تنها 50 رای از 220 رای حاضر را کسب کرد که به اعتقاد برخی صاحبنظران، نشانگر وزن ضلع اصولگرایان تحول‌خواه یا همان ایثارگران است. این گروه به عنوان اصلی‌ترین حامی حدادعادل روزگاری توان تاثیرگذاری بسیاری بر جهت‌گیری‌های مجلس هفتم را داشتند،اما به نظر می‌رسد اکنون وزن و جایگاه آنها در مقابل دو طیف حامی علی لاریجانی به مخاطره افتاده باشد.

در آن جلسه اما رای خالص هر یک از اضلاع جبهه متحداصولگرایان مشخص نشد چه اینکه نه تمامی آرای ضلع پیروان خط امام و رهبری و حامیان احمدی‌نژاد به سبد لاریجانی ریخته شد و نه تمامی نمایندگان منتسب به ایثارگران بر روی برگه‌ رای، نام حدادعادل را نوشتند. در واقع برخی روابط غیرسیاسی مانند دوستی برخی از چهره‌های سنتی اصولگرا با حدادعادل و گرایش برخی از منتسبان به ایثارگران به لاریجانی، تشخیص وزن هر یک از گروه‌ها را سخت‌تر می‌کرد. جبهه متحد اصولگرایان که در انتخابات مجلس هشتم توانسته اکثریت کرسی‌ها را از آن خود کند از سه ضلع سیاسی تشکیل شده بود. در واقع گروه 6+5 به عنوان شورای راهبری جبهه متحد این ساختار را شکل داده بودند. 5 چهره «مرضی‌الطرفین» که هیچ‌گاه به طور رسمی نام آنها اعلام نشد در کنار 6 فعال سیاسی اصولگرا این گروه را تشکیل می‌دادند.

این 6 نفر به عنوان نمایندگان این سه ضلع سیاسی به این صورت تقسیم شده بودند؛ 2 نفر از راست‌سنتی یا همان جبهه پیروان خط امام و رهبری، 2 نفر از راست‌مدرن یا جمعیت ایثارگران و 2 چهره سیاسی از رایحه خوش‌خدمت یا حامیان احمدی‌نژاد. هر یک از این اضلاع نیز در فهرست‌های انتخاباتی جبهه متحد در سراسر کشور کاندیداهایی داشتند که در جلسه گزینشی نامزدهای هیات رئیسه مشخص شد که هر کدام چه تعداد از کاندیداهای نزدیک به خود را راهی «بهارستان هشتم» کرده‌اند. در واقع پس از انتخاب گزینه مورد حمایت اصولگرایان سنتی و حامیان یعنی علی لاریجانی با 161 رای و رای 50 عددی حدادعادل، نوبت به جلسه انتخاب نواب رئیس و سایر اعضای هیات رئیسه مجلس رسید.

اصولگرایان با تشکیل این جلسات و تعیین چند کار گروه و برگزیدن لاریجانی به عنوان رئیس فراکسیون در جلسه هفته گذشته خود البته پیشاپیش به دو هدف دست یافتند؛نخست آنکه سرنوشت انتخاب هیات رئیسه را به جلسات ابتدایی مجلس هشتم واگذار نکردند تا به قول محمدرضا باهنر «مبادا یک چهره اصلاح‌طلب به یک وزنه مبدل شود.» اشاره باهنر به احتمال استفاده فراکسیون اقلیت از آرای خود و کاندیداهای مستقل برای راه‌یابی به هیات رئیسه بود؛ امری که اگر اصولگرایان در جلسات درونی، میزان آرای نامزدهای خود برای هیات رئیسه را مشخص نمی‌کردند امکان وقوع داشت. دوم آنکه می‌خواهند اجازه ندهند برخی تعارضات درونی میان طیف‌های مختلف اصولگرا، سبب استفاده رقبا در فضای پارلمان شود. درخصوص هدف دوم اما نمی‌توان به قطعیت سخن گفت چه اینکه احتمال تصمیم‌گیری‌های مجزای نمایندگان در هنگام ارائه طرح‌ها و لوایح مختلف، خالی از قوت نیست. به هر تقدیر جلسه روز گذشته فراکسیون اصولگرایان برای انتخاب سایر اعضای هیات رئیسه را می‌توان نوعی «وزن‌کشی» درونی برای اصولگرایان به حساب آورد.

محمدرضا باهنر با 112 رای در همان‌روز انتخاب نامزد ریاست، بار دیگر نائب رئیسی خود را قطعی کرد تا «مرد منتقد» اصولگرایان مجلس هفتم، همچنان نفر دوم تصمیم‌گیری‌ها باشد. وی که عموماً آرای اصولگرایان سنتی را در اختیار دارد تا حدودی وزن ضلع جبهه پیروان خط امام و رهبری را تعیین کرد که بر این اساس، آرای اصولگرایان سنتی در مجلس هشتم – برخلاف مجلس هفتم- از اصولگرایان تحول‌خواه بیشتر است. رقابت میان شهاب‌الدین صدر و محمدحسن ابوترابی برای نائب‌ رئیسی دوم نیز به سود ابوترابی پایان یافت؛ 76 رای در مقابل 69 رای. البته هر دوی این چهره‌ها از سوی اصولگرایان سنتی حمایت می‌شدند، اما گفته می‌شود شهاب‌الدین صدر تنها رای نیمی از اصولگرایان سنتی را داشته و بقیه آرای وی متعلق به تعدادی از نمایندگان نزدیک به حامیان دولت است. در مقابل اما ابوترابی که برخی از نمایندگان نزدیک به ایثارگران و روحانیان مجلس را حامی خود می‌دید به عنوان نایب‌رئیس دوم مجلس برگزیده شد.

روح‌الله حسینیان با 36 رأی، بادامچیان و حسن ابراهیمی با 20 رأی و غفوری‌فرد و میرتاج‌الدینی هم با 15 رأی، سایر نامزدهای نایب‌رئیسی دوم بودند که در این راه ناکام ماندند.

نکته قابل تأمل اما آرای روح‌الله حسینیان است. این 36 رأی را برخی ناظران به عنوان آرای خالص حامیان دولت تلقی می‌کنند که عدد قابل توجهی را نشان نمی‌دهد؛ بنابراین دولت نهم در مجلس هشتم هم از یک جمع کم‌تعداد برخوردار خواهد بود. با توجه به میزان آرای حدادعادل و حسن ابوترابی اما این‌گونه ارزیابی می‌شود که طیف تحول‌خواهان یا همان ایثارگران نیز حدود 50رأی در مجلس خواهد داشت که با توجه به اکثریت داشتن آنها در ابتدای مجلس هفتم، ریزش قابل توجهی را نشان می‌دهد. این چنین است که برخی تحلیلگران اصولگرا اکنون بر همان نتایج خود از انتخابات شوراهای شهر سوم پافشاری می‌کنند؛ اینکه گروهی که خود را حامیان احمدی‌نژاد یا رایحه خوش‌خدمت می‌نامند به‌رغم همه تبلیغاتی که در طول 3سال حضور خود در قدرت در کنار رئیس‌جمهور مورد علاقه خود داشته‌اند نتوانسته‌اند وزن سیاسی خود را بهبود ببخشند. ریزش آرای اصولگرایان تحول‌خواه نیز دلایل قابل رصدی دارد. جدایی طیف اصولگرایان مستقل از آنها که به دلیل عملکرد نامناسب ایثارگران در جریان انتخابات مجلس هشتم روی داد ضربه قابل توجهی را به آنان وارد کرده است.

در این میان اما اصولگرایان سنتی که چند سالی بود حضور کمرنگ‌تری در صحنه سیاسی داشتند اکنون بار دیگر کرسی‌های اکثریت را درون اصولگرایان از آن خود کرده‌اند. انتخاب لاریجانی به عنوان تنها گزینه آنها برای هیأت‌رئیسه اصلی‌ترین پیامد بازگشت اصولگرایان سنتی به عرصه قدرت است؛ اصولگرایانی که شاخصه بارز آنها، تعقل، متعادل بودن و عدم علاقه به برخوردهای حذفی با همرزمان سابق خود در جناح اصلاح‌طلب است.