به گزارش همشهری آنلاین، آنچه در پی میآید ارزیابی سناریوهای محتمل سیاستگذاری در ادامه این بحران است؛ که لینا اس. وِن* در ۲۲ جولای ۲۰۲۰ طی مقالهای در واشینگتن پست منتشر کرده است که با ترجمه دامون افضلی و نیما فاتح از سوی همشهری آنلاین باز نشر شده است. این بررسی برای سیاستگذاران ما نیز درسهای مهمی دارد.
با اوجگیری پاندمی سیاستگذاران میپرسند چطور میتوانند گسترش انفجاری ویروس را متوقف کنند. من سه سناریوی محتمل برای آنچه در پیش داریم را بررسی میکنم:
۱. وضع موجود
تگزاس، فلوریدا و آریزونا جزو ایالاتهایی هستند که فاصلهی چندانی تا ازپادرآمدن سیستمهای خدمات درمانیشان ندارند. ظرفیت واحدهای مراقبتهای ویژه بهطرز فزایندهیی پُر میشود. آریزونا شرایط فوقالعاده و ’استانداردهای سلامت در وضعیت اضطراری‘ اعلام کرده است و منابعِ بهسرعت روبهکاهش سهمیهبندی شده است.
سیاستگذاران به اقدامات جبرانی روی آوردهاندــــ ولی اکثر این اقدامات بسیار دیرهنگام و بسیار محدودند. در آریزونا بارها تعطیل است، ولی رستورانها نه. در برخی مناطق فلوریدا ماسکزدن الزامی است ولی فرماندار از صدور فرمانی برای اجباریشدن آن در سراسر ایالت خودداری میکند. درحالیکه [نسبت] تستهای مثبت دارد به ۲۰ درصد میرسد و مشخصشدن جواب [اکثر] تستهای [استاندارد] تقریباً دو هفته زمان میبَرَد، سیاستمداران مصرانه خواستار شروع کار مدارس در ماه آینده هستند. اگر مدارس در این کانون ابتلا بازگشایی شود، موارد شیوع قارچوار بهسرعت رشد خواهد کرد و دانشآموزان، معلمان و خانوادههاشان را بیمار میکند.
[اگر چنین اتفاقی بیفتد] این یک نقطهی انفجار خواهد بود. شاید این نقطهی انفجار وقتی سر برسد که [سایر] بیماران نتوانند به خدمات درمانی غیرکرونایی دسترسی داشته باشند: وقتی که زنان در حال زایمان یا بیمارانی که دچار حملهی قلبی شدهاند راهی به اتاقهای اورژانس نداشته باشند. در این میان، اینطور که پیش میرود ایالات متحده تا پاییز از مرز ۲۰۰ هزار مورد مرگ [ناشی از کوویدـ۱۹] عبور میکند. برآورد میشود تا آن موقع گسترش عنانگسیختهی این بیماری تقریباً ۲۵ درصد آمریکاییها را بیکار میکند.
۲. قرنطینه و تعطیلی کامل
قرنطینه و تعطیلی کامل به این معنی خواهد بود که همهی افراد در کل کشور برای چهار تا شش هفته در خانه بمانند. [در این صورت] آنهایی که مبتلا شدهاند ویروس را تنها به اعضای خانوادهشان که با آنها در قرنطینهاند منتقل میکنند. اگر همه در قرنطینه بمانند و با کسی دیگری تماس نداشته باشند، میتوانیم با هم ویروس را تا حد مرگ ضعیف کنیم و چرخهی انتقال را متوقف کنیم.
میدانم دارید به چه فکر میکنید: ’مگر همین کار را قبلاً در ماه مارس نکردیم؟ ‘ برخی ایالتها این کار کردند و مؤثر هم واقع شد: منطقهی نیویورک مثال مناسبی است. ولی در پایان ماه مارس فقط نیمی از ایالتهای کشور دستور درـخانهـماندن را بهتمامی رعایت کردند. بسیاری از ایالتها، درحالیکه میزان ابتلا در آنجا افزایش مییافت، از شدت محدودیتها کاستند. در بهترین حالت، ایالات متحده منحنی ابتلایش را در نقطهی ’هفدههزار مبتلا در روز‘ صاف کرد؛ این کمترین میزان ابتلای روزانهی ما بود برخلاف آلمان، استرالیا، کرهی جنوبی و بسیاری کشورهای دیگر که منحنیهای ابتلایشان را صاف کردند و تقریباً شمار موارد ابتلا را به صفر رساندند. این گونه است که این کشورها، در بسیاری از موارد، زندگیِ پیش از پاندمی را از سر گرفتهاند. بازگشایی مدارس آنها با شیوعهای معدودی همراه شد؛ صاحبان مشاغل به سر کارشان برمیگردند و برگزاری بیخطر رویدادهای همگانی، نظیر کنسرتها، در حال آغاز است.
استدلالی [در دفاع از] شروع دوبارهی [قرنطینه و تعطیلی کامل] وجود دارد: این بار همگی و بهدرستی انجاماش میدهیم. اندی اسلاویت، قائممقام سابق مراکز Medicare and Medicaid Services میگوید: ’’ایدهی قرنطینهی سختگیرانه باید روی میز باشد. این کار دشوارتر خواهد بود و اختلال بیشتری ایجاد خواهد کرد، ولی مشقتِ کوتاهمدتِ ناشی از آن میتواند موجب احیای سریعترِ اقتصاد شود‘‘. این سناریو مزیت دیگری هم دارد: اگر [در طول برقراری مجدد منع تردد] موارد ابتلا را آنقدر که انتظار میرود زیاد کاهش دهیم، آنوقت هنگام بازگشایی جامعه، قابلیت فعلیمان برای تستگیری و رصد تماسهای مبتلایان کفایت خواهد کرد.
۳. سرکوب موردی، فوری و مداوم
تعطیلی کامل جامعه هر چند مؤثر خواهد بود ولی بسیاری میگویند این کار اصلاً شدنی نیست. برخی معتقدند چه بسا این کار لازم نباشد. اشیش جها، پروفسور بهداشت جهانی در هاروارد، چنین توضیح میدهد: ’’میتوانیم رویکرد هدفمندتری نسبت به آنچه در ماه مارس انجام دادیم داشته باشیم؛ لازم نیست مکانهایی را که کار در آنجا خوب پیش میرود تعطیل کنیم‘‘. ایالتهایی که شرایطشان از بقیه وحشتناکتر است باید تا رسیدن به هدفهای معینی نظیر کاهش میزان تستهای مثبت تا زیر ۵ درصد، مشخصشدن نتایج آزمایشات در کمتر از ۴۸ ساعت و تداوم دوهفتهییِ روند کاهشیِ موارد ابتلا در قرنطینه بمانند. ایالتهای دیگری نیز که همچنان در مسیر غلط گام برمیدارند باید تا زمان برآوردهکردن این شاخصها برخی محدودیتها را از نو برقرار کنند.
آیا این رویکرد کفایت خواهد کرد؟ شایدــــ هرچند برگشتن به وضع سابق (که از پی بازگشاییها رخ خواهد داد) نسبت به سناریوی ’قرنطینه و تعطیلی کامل‘ بسیار سریعتر اتفاق خواهد افتاد، چون در این سناریو موارد ابتلا بهتمامی سرکوب نشده است. مشکلات ناشی از عدم تستگیری کافی و ردگیری تماسهای مبتلایان تقریباً قطعبهیقین رخ خواهد داد. هیچ شاهدی نیز از سایر کشورها در دست نیست که نشان دهد این رویکرد تدریجی [لزوماً] مؤثر واقع میشود. برخی ایالتها میتوانند شمار مبتلایانشان را مهار کنند ولی تجربه نشان میدهد موارد ابتلا به سبب مسافرتهای بینایالتی اوج میگیرد. حتی اگر ارادهی سیاسی برای تعطیلکردن مشاغل (و ارائهی حمایتهای لازم به مشاغل کوچک و کارگران) وجود داشته باشد، باز هم فشار عظیمی برای بازگشایی جامعه، قبل از آن که انجام چنین کاری عاری از خطر باشد، در کار خواهد بود.
- پس کدام سناریو رخ خواهد داد؟
پروفسور و اپیدمیشناس دانشگاه مینهسوتا، مایکل اُسترهُلم، میگوید: ’’این سومین ضربهیی است که آمریکا [در خلال این پاندمی] میخورَد‘‘. اولی، عدمآمادگی این کشور برای مقابله با یک پاندمی بود؛ دومی، بسندهنبودن واکنش آمریکا به این پاندمی بودــــ و سومی هم این است که هنوز هم یک استراتژی ملی نداریم.
زمان تصمیمگیری فرا رسیده است. آیا کابوس ’وضع موجود‘ به اندازهی کافی بد هست تا ما را به تغییر فوریِ مسیری که در پیش گرفتهایم وادارد؟ یا آن که خوشخیالیمان ادامه خواهد یافت تا مرگ همچنان خانوادههای هرچهبیشتری را هدف بگیرد؟ تغییرمسیر به استراتژی سوم به توان زیادی نیاز دارد، حال آن که تعطیلی جان افرادِ حتی بیشتری را نجات خواهد داد. در هر صورت، اگر میخواهیم شمار مرگومیرها و ویرانیهای ناشی از کوویدـ۱۹ را کاهش دهیم باید نیروی ارادهی جمعیمان را بسیج کنیم.
* لینا اس. وِن پزشک اورژانس و استاد میهمان در مدرسهی سلامت همگانیِ مؤسسهی میلکِن در دانشگاه جورج واشنگتن است. او قبلاً به عنوان عضو کمیتهی سلامت بالتیمور خدمت میکرد.
- مترجمه: دامون افضلی، نیما فاتح
ترجمهیی از: https://www.washingtonpost.com/opinions/۲۰۲۰/۰۷/۲۱/toll-covid-۱۹-worsens-us-has-three-options/