اگر این مقوله را با بورس اوراق بهادار خودمان در مقام سنجش قرار دهیم، با وجود پارهای کاستیها، بورس تهران توانسته است به خرید و فروش مجدد اوراق منتشر شده در بازار اولیه کمک شایانی کند.
اما بهانه نوشتن چنین مطلبی فرآیند توقف و بازگشایی نمادهاست. عملکرد بورس تهران در قبال توقف نماد فولاد خراسان و بازگشایی آن، انگیزه نوشتن را مضاعف کرد. نماد فولاد خراسان دوشنبه ۲۳ اردیبهشت ماه بهمنظور تعدیل پیشبینی سود متوقف شد.
این توقف در حالی اتفاق افتاد که سازمان خصوصیسازی عرضه ۴۰ درصدی سهام فولاد خراسان را برای ۲۱ خرداد ماه آگهی کرده بود و از طرفی مجمع عمومی عادی سالانه شرکت نیز در تاریخ ۱۹ خرداد ماه در پیش رو قرار داشت.
این نماد چهارشنبه ۸ خرداد پس از ۱۵ روز توقف که ۴ روز آن تعطیلات آخر هفته بوده، گشایش یافت. اگر این امر با توجه به تعطیلات هفته آینده اتفاق نمیافتاد:
اولا: به اجبار و ناخواسته تعداد قابل ملاحظهای از سهامداران آن باید به مجمع عمومی میرفتند. شاهد مدعا عرضه ۱۷ میلیون سهمی نماد است.
ثانیا: عدهای از فعالان بازار که قصد ازدیاد سهام خود را در روز مجمع داشتند، ناخواسته ناشی از توقف سهام، برنامه شان ناتمام میماند.
ثالثا:سازمان خصوصیسازی نرخ پایه عرضه عمده خود را ۳۵۵۷ ریال اعلام و قید کرده درصورتی که نرخ تابلو سهام در روز قبل ازعرضه عمده بیش از نرخ اعلامی باشد، نرخ تابلو ملاک خواهد بود.
بنابراین اگر این گشایش نماد در روز چهارشنبه اتفاق نمیافتاد با توجه به زمان اندک مجمع تا زمان عرضه عمده، نماد در بهترین حالت میتوانست در یک روز یعنی ۲۰ خرداد معامله شود و قیمت پایانی خود را برای عرضه عمده فردای آن به فروشنده دیکته کند.
بدون تردید در چنین شرایطی باید پذیرفت که این قیمت به هیچ وجه بنا به علل مختلف شفاف نبوده است.
*رئیس هیأتمدیره
کارگزاری کارآمد