به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایسنا، حدود ۶ ماه قبل که همهگیری بیماری کوید ۱۹ در کشور سبب تعطیلی مشاغل و توصیه به ماندن در خانهها شد، فعالیتهای هنری و به طور مشخص سینما و تئاتر تقریبا جزو اولین حرفههایی بودند که متوقف شدند و وقتی هم مجوز بازگشایی و از سرگیری کارها صادر شد، این دو از آخرین مشاغلی بودند که توانستند فعالیت خود را دوباره شروع کنند.
در تمام آن روزها بسیاری از اهالی سینما و تئاتر از تاخیر در بازگشایی سالنهای سینما و تئاتر و بیکاری خود گله داشتند و میگفتند آیا سالن سینما و تئاتر با رعایت پروتکلها، امنتر و بهداشتیتر از خیلی مکانهای عمومی دیگر نیست؟
با این انتقادها سرانجام در روزهای شروع موج دوم کرونا یعنی از اول تیرماه سینماها و تئاترها باز شدند تا با اکران فیلمهای جذاب و برنامهریزی برای اجرای نمایشهای مخاطب پسند رونق نسبی به سالنها برگردد، اما آنچه اتفاق افتاد نه تنها نشان داد که مردم تمایلی به رفتن به سینما و تئاتر در این روزها ندارند بلکه حتی خود هنرمندان هم حاضر به عرضه اثرشان در این شرایطِ بدون مخاطب نیستند.
اگر از سینما و حاشیههای «شنای پروانه» به عنوان بهترین فیلم جشنواره فجر از نگاه تماشاگران و توقف اکرانش به دلیل حادتر شدن شرایط کرونایی و کم بودن مخاطب بگذریم، باید اشاره کنیم که موتور تئاتر برای روشن شدن چراغ صحنه کمی دیرتر از سینما روشن شد که البته به اقتضای ماهیت اجرای تئاتر بود، اما عجیب آن است که برخلاف سینما، رغبتی برای روی صحنه رفتن آثاری که جذب مخاطب کند دیده نشد و حتی اعلام پرداخت فوری ۵۰ درصد کمک هزینههای مصوب شده از سوی اداره کل هنرهای نمایشی هم نتوانست انگیزهای جدی برای تئاتریها ایجاد کند.
البته قرار بود نمایش «بچه» به کارگردانی افسانه ماهیان با بازی فاطمه معتمدآریا در تئاتر شهر روی صحنه رود و حتی تبلیغات خبری آن هم انجام شد. «بچه» همان نمایشی بود که میشد برای برگرداندن تماشاگر به سالنهای تئاتر روی آن حساب کرد، اما احتمالا همین استقبال کم مخاطب در پیش خرید بلیتها بود که یک روز مانده به اجرا، گروه نمایشی را به انصراف از اجرا کشاند.
حالا جای سوال است، این ۲۰ نمایشی که فعلا روی صحنه هستند و بعضیها ممکن است فقط یک هفته یا حتی دو، سه نوبت اجرا شوند، با چه تعداد مخاطب و با چه انگیزهای ریسک رفتن روی صحنه را پذیرفتهاند؟ آن هم در شرایطی که پایتخت از مرحله هشدار هم عبور کرده و به وضع قرمز رسیده است.
برای پاسخ به این سوال باید یادآور شد که در سینما، سامانه «سمفا» آمار فروش فیلمها و نیز تعداد مخاطبان را جداگانه برای هر فیلم و به طور آنلاین ثبت میکند. همین آمار به برخی سینماگرانی که وسوسه اکران فیلمشان را داشتند کمک کرده تا بتوانند برای زمان پخش فیلم خود بهتر تصمیمگیری کنند، اما در تئاتر هیچ آمار رسمی وجود ندارد و همان چیزی هم که تا پیش از این برای سالنهای دولتی ارائه میشد، از اواخر سال قبل، متوقف شده که گفته میشود یکی از دلایلش تعداد بالای مخاطبان مهمان بود که نشان از کمبودن کیفیت کارها داشت.
البته چنین رسمی در تماشاخانههای خصوصی هم جا نیفتاده و پیگیریهای اخیر ایسنا از چند سالن دولتی و خصوصی حاکی از این است که در روزهای اول شروع تئاترها حضور تماشاگر با توجه به تاکید پروتکلها و اینکه فقط ۵۰ درصد ظرفیت سالن در اختیار است، خوب بوده ولی به تدریج افت مخاطب بیشتر شد و نمایشهایی بودهاند که شبی سه یا چهار بلیت بیشتر نفروختهاند.
این اتفاق گویا در سالنهای دولتی پررنگتر است و برخی کارگردانها تاکید به "باز بودن تئاتر" را تنها انگیزه خود برای اجرا در این شرایط میدانند، این در حالی است که تماس با چند نفر از عوامل این اجراها نشان میدهد که اتفاقا دریافت کمک هزینه تنها انگیزهی برخی گروهها برای اجرای نمایش حتی با وجود تعداد اندک تماشاگر است.
اگرچه کم بودن تماشاگر و وجود انگیزههای مالی برای تمام اجراهای روی صحنه صدق نمیکند، اما این پرسش را بعضی علاقهمندان و نیز خود تئاتریها مطرح میکنند که آیا در حال حاضر یک اثر باکیفیتِ قابل دفاعِ مخاطب پسند روی صحنه تئاتر هست؟ آیا در کنار همین روالی که فعلا حاکم است، این امکان وجود ندارد که اداره کل هنرهای نمایشی در این وانفسای کرونایی و نیمه تعطیل بودن تئاتر به جای خرج پول برای نمایشهای کم مخاطب و جشنوارههای متعدد یا حتی کمکهای مالی - همانطور که مورد توقع بعضیهاست - که بیشتر در کوتاه مدت کارکرد دارد، اقدام به انجام یکسری کارهای اصولی و زیرساختی کند که در دراز مدت سودش برای همه تئاتریها باشد؟
آیا الان که تعداد اجراها از شبی ۱۰۰ نمایش در تهران به ۲۰ رسیده، فرصت راهاندازی سامانهای یکپارچه برای اعلام آمار فروش و مخاطب در تئاتر (مثل سمفا در سینما) نیست تا شاید همین آمارها در شرایطی مشابه امروز به کمک اهالی تئاتر بیاید؟ آیا از این فرصت برای راهاندازی سامانههای آنلاین بررسی درخواست و صدور مجوز اجراها یا راهاندازی پلتفرمی ویژه برای تئاتر - آنطور که پیشتر هم گغته شده - استفاده میشود؟ البته شاید رسیدگی به کارهایی از این دست در اداره کل هنرهای نمایشی در حال انجام باشد، اما از آنجا که این اداره - باز هم برخلاف سینما - با شفافسازی نسبتا بیگانه است جزئیاتی در دست نیست و آنچه این روزها از تئاتر میشنویم فقط انتقادهای بیامان تئاتریها از وضعیت کاریشان است.