سعید مروتی: سوغات مظفرالدین شاه از سفر فرنگ سرگرمی دربار بود. عکس متحرک چشمان شاه قاجار را خیره کرده بود و به همت میرزا ابراهیم‌خان عکاس‌باشی نخستین دوربین فیلمبرداری و نمایش فیلم به ایران می‌آید تا دربار قاجار سرگرمی تازه‌ای بیابد. سال‌ها طول کشید تا سینما از پدیده‌ای متعلق به دربار به میان مردم بیاید.

پس دوربین فیلمبرداری و نمایش بر پرده، بخشی از ناموس شاه بود تا تصویر حرمسرا روی نگاتیو ثبت و مراسم و آیین‌های شاهانه و جشن ختنه سوران سوژه ابراهیم‌خان عکاس‌باشی شود.

چند سال بعد میرزا ابراهیم‌خان صحاف‌باشی که در خیابان لاله‌زار سوغات فرنگ به اعیان و اشراف می‌فروخت، در سفری به اروپا دستگاه نمایش فیلم خرید و حیاط پشت مغازه‌اش شد نخستین مکانی که جز دربار، عکس متحرک بر پرده می‌انداخت. ابراهیم‌خان صحاف‌باشی نخستین سالن سینما در ایران را هم افتتاح کرد؛ سالنی در خیابان چراغ برق شب‌ها میزبان تماشاگرانی بود که لیموناد می‌نوشیدند و فیلم‌های کمپانی پاته را تماشا می‌کردند.

دولت صحاف‌باشی هم که مشروطه‌خواه بود مستعجل از کار درآمد. در دوران محمدعلی شاه از رقابت مهدی روسی خان و آقایوف، سینماداری به‌عنوان تجارتی تازه راه خودش را با سنت دیرینه رو کم‌کنی باز کرد و بعد مشروطه‌خواهان بساط محمدعلی شاه و کسب روسی‌خان طرفدار استبداد را با هم برچیدند. نخستین علاقه‌مند جدی و پیگیر سینماداری اما، اردشیرخان بود. آرتاشس پاتماگریان از ارامنه تبریز که شهرتش اردشیرخان و لقبش وثوق‌التجار بود. سینماداری اردشیرخان، حکایت استمرار و تلاش مداوم بود.

بعد از خریدن دستگاه نمایش (ظاهرا از حراج خانه و اثاثیه صحاف باشی)، فیلم‌ها را خودش از اروپا آورد و شکست‌های پی‌درپی ناامیدش نکرد. تهرانی‌هایی که اول در سینما تجدد واقع در خیابان علاالدوله به تماشای هنرنمایی‌های ماسیست و تارزان نشستند و به چاپلین خندیدند، نخستین مشتریان اردشیرخان بودند؛تماشاگران فیلم‌های تک‌پرده‌ای در تهرانی که هنوز برق نداشت تماشاگر تحولات سیاسی هم بودند؛ شاهد سقوط محمدعلی شاه و جلوس احمدشاه و بعد کودتا و آمدن سیدضیا و رضاخان و بعد برچیده شدن بساط احمدشاه.

هنوز سلسله قاجار سر کار بود که بوقچیان اردشیرخان، مردم را به تماشای فیلم در سینما تجدد و بعد سینما خورشید دعوت می‌کردند. فیلم‌ها که تکراری می‌شد تماشاگران هم کم تعداد می‌شدند و کرکره سینما پایین می‌آمد. البته که اردشیرخان به این سادگی‌ها ناامید نمی‌شد. سال۱۲۹۹، هنوز سیدضیا رئیس‌الوزرا بود که اردشیرخان نخستین سینمای روباز ایران را هم افتتاح کرد. اجاره باغی بین خیابان ارامنه و امیریه در تابستان ۱۲۹۹ شد آخرین تلاش اردشیرخان برای سینماداری.

با شروع نمایش فیلم، اغلب برق خیابان امیریه می‌رفت. اختلال در عملکرد موتور برقی که به امیریه روشنایی می‌داد در نهایت حکم به تعطیلی سینمای اردشیرخان داد. نظمیه که در سینما را بست، اردشیرخان هم رها کرد این حرفه کم ارج و پر زحمت را.