و در کنار آن ، برنامههای جنگ مانندی که شکل ترکیبی دارند و فراتر از حضور یک مجری و یک کارشناس قدم نمیگذارند. اما اینکه آیا با گذشت تقریبا سیسال از دگرگونی برنامهها در تلویزیون و اهمیت مضاعف به برنامههای مذهبی،توانستهایم در تولید و ساخت ویژه برنامههای مذهبی موفق باشیم، موضوعی است که از نگاه بسیاری از برنامهسازان و کارشناسان جای سؤال دارد و به نظر میرسد با اینکه این مراسم مذهبی و عزاداری در تقویم ثابت هستند و مدیران شبکهها و گروههای معارف و مناسبتهای ویژه از مدتها قبل میتوانند سفارشدهنده خوبی باشند اما همچنان برنامههایی که روی آنتن میروند درحد رفع تکلیف هستند و رضایت مخاطب را جلب نمیکنند.
سیدیوسف مناجاتی با سابقهای بیست ساله و تولید بیش از چهار هزار برنامه مناسبتی و مذهبی شاید نامش در رده تهیهکنندگان مناسبتی رکورد زده باشد. او که در کارنامهاش آثار موفقی چون «باکاروان شعر و موسیقی»، «ضیافت»، «نسیم تماشا»، «نغمههای عاشورایی» و... را ثبت کرده است، اولین عکسالعملاش به ساخت برنامههای مناسبی کلیشهای و رایج بودن آنهاست. او میگوید: «انگار برای گروههای برنامهساز کلمه مناسبتی چیزی فراتر از یک دکور تکراری، نورپردازی ساده یا اغراق شده و کارشناسان و مهمانان ناآشنا با رسانه نیستند و علت آن هم عدم توجه و بها ندادن به چنین برنامههایی است.»
او معتقد است که اگر گروه به این نوع برنامهها نگاه عمیق نداشته باشد مسلما اول سراغ تهیهکننده ارزان و نویسنده ارزان میرود و چون بودجه مناسبی هم برای این برنامهها در نظر گرفته نمیشود تهیهکننده دست به حرکات کلیشهای میزند و با یک دکور تکراری و خستهکننده سعی میکند دو ساعت آنتن را پر کند.
او که این ضعف را متوجه مدیران برنامهساز میداند میگوید: «متاسفانه به رغم ادعایی که مدیران گروه یا برنامهسازان در زمینه علاقه به ائمه اطهار دارند و معتقدند که آنتن تلویزیون در ایام سوگواری باید کاملا مخاطبان را جذب کند، نه تنها آنقدر موضوع برایشان مهم نیست که سفارش کار را حداقل یک ماه قبلتر بدهند بلکه در جواب اعتراض تهیهکننده برای کم بودن بودجه عنوان میکنند که مگر میخواهید هنرپیشه بیاورید یا قرار است کار خاصی انجامشود.
اینطوری است که تهیهکننده در وقت کم حتی نمیتواند دست روی یک نویسنده باسواد یا مجری و کارشناس حرفهای بگذارد. به این ترتیب تهیهکنندگان مجبور به پرداخت و انتخاب ضعیف میشوند.»
تهیهکننده برنامه تماشاگه راز در ادامه میگوید: «یکی از مشکلات مهمانان یا کارشناسان این نوع برنامههای مناسبتی، انتخاب آنها از میان وعاظ و روحانیون منبری است. اما آنتن تلویزیون کشش حضور یک واعظ که بدون وقفه صحبت کند را ندارد و اینطوری است که در ایام مناسبتی شما فرقی بین تولد یا شهادت ائمه در برنامهها نمیبینید و فقط دکور، این تفاوت را نشان میدهد.»
وی با اشاره به عنصر تحقیق و پژوهش در کارهای مناسبتی میگوید:« «به جرأت میتوانم بگویم که در بیست سال سابقه کاریام در تلویزیون حتی یکبار هم نشده که سفارش کار بیست روز قبل از مناسبت باشد و همیشه یک هفته مانده به آن مناسبت از ما میخواهند برنامهای را روی آنتن بفرستیم و وقتی اعتراض میکنیم و زمان را مقصر میدانیم، میگویند همین زمان کافی است. مسلم است که اینطوری نه تهیهکننده فرصت تحقیق و پژوهش دارد و نه کارشناس مورد نظرش را میتواند در آن زمان به استودیو بیاورد.»
سیدحامد حسینی که او را با برنامه «نجوای شبانه» میشناسیم هم در مورد تحقیق و پژوهش در برنامههای مناسبتی معقتد است: «مشکل اساسی در برنامههای مناسبتی، سوژهها و عدم وجود یک روش درست در ارائه برنامههاست.»
او برنامه مناسبتی را به یک کتاب تشبیه میکند: «اگر درست تدوین نشده باشد بیننده سردرگم میشود و نقطه شروع و پایان را گم میکند و اینطوری فقط آنتن پر شده و زمان از دست رفته است.»
او به مشکل دیگری در برنامههای مناسبتی اشاره میکند و آن عدم نظارت درست روی انتخاب نویسنده و تهیهکننده است.
از نگاه او به رغم وجود ارزیابیهای مختلف که هر برنامه مذهبی را از فیلترهای مختلف عبور میدهند کمتر موقعی پیش آمده که آنها دست روی نوشتار ضعیف یا پرداخت ضعیف بگذارند و بیشتر ظاهر مسئله را انتخاب میکنند. گاهی نویسنده متنی را به شکل عرفانی نوشته تا مخاطب از لابهلای کلمات به عمق و محتوای آن پی ببرد ولی آن متن حذف میشود، اما اگر متنی در رثای پیامبر(ص) یا حضرت فاطمه(س) نوشته شده باشد که ضعیف باشد و از لحاظ ادبی و بار معنایی غنا نداشته باشد چندان حساسبرانگیز نیست، چون به عمق مطالب خیلی توجه نمیشود.»
او در ادامه معتقد است که آنقدر برنامههای مناسبتی ما از کلمات تکراری، دکور تکراری و آدمهای تکراری اشباع شده است که شاید زمان و برنامهریزی دقیق و منظمی لازم باشد تا بتوان ذهن مخاطب را با برنامههای مرثیه و سوگواری آشتی داد.»
اما نوید محمودی تهیهکننده برنامههایی مانند «عقیق» و «نردبان» معتقد است که هر گاه یک برنامه مناسبتی به تهیهکننده سفارش داده میشود آنها چند نفر ثابت از لحاظ کارشناس یا مجرب در ذهن دارند که مدام آنها را تکرار میکنند: «البته حضور همین چند کارشناس باسواد غنیمتی است که حداقل مجری یا کارشناس دست چندم دیگر شعری را اشتباه نمیخواند و حدیثی را نادرست تلفظ نمیکند اما تا زمانی که دایره حضور نویسندگان، مهمان و کارشناسان برنامههای مناسبتی گسترده نشده است و مخاطب با چهره بعضیها دیگر شرطی شده است امکان کمتری است که بتوان مخاطب جوان و تشنه دانستن احکام و فرامین الهی را پای تلویزیون نشاند.»
او در ادامه میگوید: «وقتی قرار است یک تیم فوتبال تشکیل شود سراغ مربی خوب میرویم و آنقدر تحقیق میکنیم که مبادا ذرهای کاهلی و بیتجربگی در کارش داشته باشد تا بتوانیم بیشترین استفاده را از دانش خوبش در فوتبال ببریم اما آیا برای برنامههای مناسبتی به رغم ادعایی که داریم تا به امروز سراغ چهرههای جدید و کلیشه نشده رفتهایم؟ آیا از نویسندگان جوان کمک گرفتهایم که بیانیه متن برنامه مناسبتی مثلا شهادت حضرت فاطمه(س) یا ایام رجب و شعبانیه را بنویسند؟ در حالی که خود من چندین نویسنده خوب سراغ دارم که آنقدر پویا و به روز هستند که میتوانند یک کار مناسبتی را طوری بنویسند که هر مخاطبی را شیفته کنند. اما گروهها معمولا به سابقه آدمها و معروفیت چهرهشان بیشتر بها میدهند تا کیفیت کارشان... .»
محمودی در ادامه به حضور کارشناسان متبحر در کنار نویسندگان باتجربه و خوشذوق در برنامههای مذهبی و مناسبتی اشاره کرده و معقتد است که قرار نیست ما مردم را مانند مسجد پای تلویزیون بنشانیم. در فضای کنونی که بحث ماهواره جدی است باید در این ایام طوری با مخاطب روبهرو شد که او نخواهد نیاز خود را حتی از یک شبکه مذهبی غیر ایرانی برآورده کند. میتوان با دعوت از کارشناسانی که هم جذابیت تصویری دارند و هم در گفتارشان مخاطبشناسی را رعایت میکنند و هم میدانند با چه لحن و چه شیوهای داستانی را از زندگی ائمه روایت کنند، فضای برنامههای ترکیبی را با طراوت ساخته و مخاطب را علاقهمند به شنیدن و دیدن آن برنامه کنیم.
محمودی در پایان معتقد است که عصر برنامههای جنگمانند و ترکیبی که با یک دکور کلیشهای و تکراری و حضور مجریای که از روی یک متن مرثیه یا روایتی را میخواند و در کنارش مهمانی دعوت شده است که هنوز رسانه را نمیشناسد به سر آمده است و نباید مخاطب تیزهوش و علاقهمند به معارف اسلامی را به همین راحتی از دست داد.
به نظر میآید برنامههای مناسبتی تلویزیون در تقسیمبندی کلی مخاطبانشان با 2 گروه روبهرو هستند یا عدهای که خود معتقد به این مناسبتها هستند و در آیین و مناسک مربوط به آن شرکت میکنند، در این صورت برنامههای تلویزیون جذابیت زیادی برایشان ندارد و خالی از تازگی است یا گروهی که چندان اهمیتی برای اینگونه برنامهها قائل نیستند و اتفاقا رسالت تلویزیون جذب این دسته از مخاطبان است که در این صورت به شرطی این مخاطب پای برنامه مناسبتی مینشیند که با 3 عنصر نوآوری، تازگی و جذابیت روبهرو شود. آیا برنامههای تلویزیونی این سه عنصر را دارند؟ این سؤالی است که باید باز هم از مدیران گروههای معارف شبکهها پرسید.