همشهری آنلاین - پروانه بندپی: دختر جوان در این ویدئوی ۱۰ دقیقهای که آن را در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرده توضیح میدهد که عصر چهارشنبه گذشته ۱۵ مرداد ماه توسط یکی از رانندگان (سفیران) تپسی دزدیده شده و راننده نیز در حالت طبیعی نبوده است.
انتشار این ویدئو موجی از اعتراض و نگرانی را در شبکههای اجتماعی از جمله اینستاگرام و توییتر در پی داشته است. بسیاری از کاربران با دست به دست کردن و انتشار این ویدئو از ضعف خودروهای اینترنتی در تامین امنیت مسافران انتقاد کردند. برخی نیز تجربههای مشابه خود را که قبلا برای آنها رخ داده، در صفحات شخصی خود به اشتراک گذاشتند.
-
چه بر سر دختر جوان آمد؟
دختر جوان که «پریا رحمتی» نام دارد و مدعی شده توسط یک راننده تپسی دزدیده شده و مورد توهین قرار گرفته درباره اتفاقی که برایش رخ داده است توضیح میدهد: «من چهارشنبه ۱۵ مرداد توسط یکی از رانندههای تپسی دزدیده شدم. تا قبل از آن که این اتفاق بیفتد، فکر میکردم تپسی، یکی از مجموعههایی است که در هر ساعتی از شبانهروز که از آن ماشین بگیرم، مطمئنترین سفر را دارم. چون شماره پلاک، مدل ماشین و اسم، عکس و شماره تلفن راننده را دارم. اما وقتی این اتفاق برایم افتاد و من برای نجات خودم به هر دری زدم، فهمیدم هیچ یک از این اطلاعات به دردم نمیخورد. ما پلاک و مدل ماشین را به همه مجموعهها از جمله امنیت تپسی دادیم اما امروز جمعه (۱۷ مرداد) است و هنوز هیچ خبری از آن آقا نیست.»
این دختر جوان که چهارشنبه گذشته از هفت تیر به خیابان اسکندری جنوبی تپسی گرفته بود، میگوید: «من ساعت ۴:۲۷ تپسی سفارش دادم و ساعت ۴:۲۷ راننده رسید و گفت بیا پایین. وقتی سوار ماشین شدم، راننده گفت چرا جلو نمینشینی؟ گفتم چرا؟ مگر پشت مشکلی دارد؟ گفت نه همین طوری. و من پیش خودم گفتم چرا باید یک راننده چنین چیزی را مطرح کند؟ در مسیر هم سه بار تکرار کرد که چرا نیامدی جلو بنشینی؟ و من دو بار خودم را به نشنیدن زدم. در همین زمان با برادرم تماس گرفتم و امنیت سفر را برایش توضیح دادم و از مشخصاتش اسکرینشات گرفتم. برادرم گفت الان با امنیت تپسی تماس میگیرم تا ماشین را متوقف کند. آن زمان من نمیدانستم در خودرو قفل است. در همان لحظات راننده به من گفت چیزی می خوری؟ و من گفتم نخیر به راهتان ادامه بدهید.»
دختر جوان ادامه میدهد: این اتفاقات در عرض سه چهار دقیقه رخ داد و من مدت زیادی داخل ماشین نبودم. وقتی رسیدیم سر حافظ، این آقا به همه فحش رکیک میداد. من عصبانی شدم و آمدم چیزی به او بگویم که پیشنهاد بدی به من داد. من گفتم ماشین را نگه دار که پیاده بشوم ولی او اصلا به حرف من توجهی نمیکرد و به راهش ادامه داد. انگار اصلا چیزی نشنیده بود.»
دختر میگوید: «من جیغ و داد میکردم اما ماشین سرعت داشت و خب کسی در آن سرعت کسی صدای من را نمیشنید. من تلاش کردم در خودرو را باز کنم اما فهمیدم در قفل است و خیلی ترسیدم و رعشهای به جانم افتاد. وقتی رسدیم به پل دوم که در خیابان حافظ بعد از علاءالدین است، راننده شروع کرد به گفتن فحشهای رکیک به من. من آن لحظه داشتم به در و دیوار میزدم که فقط پیاده بشوم. ما روی پل بودیم و من نمیتوانستم با سازم بزنم توی سر راننده. چون مشخص بود که این آقا در حالت طبیعی خودش نبود. نمیدانم از وقتی به دنیا آمده است حالت روانی درستی ندارد یا آن روز چیزی مصرف کرده بود. برای همین نمیتوانستم کاری بکنم. چون ممکن بود ماشین منحرف بشود و از پل پرت بشویم پایین. برای همین فقط میتوانستم جیغ و داد کنم.»
او ادامه میدهد: «تا این که امنیت تپسی به من زنگ زد و گفت میتوانی صحبت کنی؟ من گفتم این آقا من را پیاده نمیکند و من واقعا ترسیدهام و نمیدانم چه کار کنم. گفت تلفن را بگذار روی حالت اسپیکر و بعد از راننده خواست که فوری ماشین را متوقف کند. اما راننده انگار اصلا حرف امنیت تپسی را نشینیده بود. چون هیچ اهمیتی نداد و ماشین را نگه نداشت. بعدش برادرم به من زنگ زد و گفت هر طور شده پیاده شو. از پنجره ماشین بیا بیرون. تا این که ما توی ترافیک گیر کردیم و راننده انگار از جیغ و داد من ترسید و قفلِ در باز شد و من توانستم پیاده بشوم. من تمام مسیر تا محل کارم در خیابان اسکندری جنوبی دویدم و لرزیدم و گریه کردم. حتی نمیدانستم گوشیم کجاست و آیا در ماشین جا مانده یا نه.»
دختر جوان میگوید: «در آن زمان برادرم تمام اطلاعات ماشین را به پلیس هم داد اما از چهارشنبه تا امروز که جمعه است، هیچ خبری از آن راننده نشده است. اگر آن روز من خودم را از ماشین پرت نکرده بودم پایین، معلوم نبود الان چه اتفاقی برایم افتاده بود. امنیت تپسی مدام میگفت الان ماشین را متوقف میکنیم اما هیچ خبری نشد. آن روز از دست امنیت تپسی و پلیس که وظیفه تامین امنیت من ِ مسافر را بر عهده دارند، هیچ کاری برنیامد. تنها کاری که تمام مدتی که سوار ماشین تپسی بودم، کردند، این بود که با من تماس میگرفتند. اگر گوشی من خاموش میشد، یا دست آن آقا میافتاد، این تماسها به چه درد من میخورد؟»
پریا رحمتی میگوید: «ساعت ۲۰:۵۲ (۴ ساعت بعد) از طرف تپسی با من تماس گرفته شد که امروز چه اتفاقی برای شما افتاد؟ ما دم کلانتری بودیم. به من گفتند متن شکایتنامه از آن راننده را برای ما هم بیاورید و من گفتم من از خود شما هم شکایت دارم و تا آخرش هم میروم.»
او ادامه میدهد: «این راننده یا حالت روانی نداشت، یا چیزی مصرف کرده بود. من اولین مسافر دختر آن راننده نبودم و آخرین هم نخواهم بود. چون او هنوز دستگیر نشده است. تا وقتی دستگیر نشود و نیفتد زندان، حسابش بلوکه نمیشود. الان معلوم نیست چند نفر دیگر را دارد سوار میکند.»
دختر جوان در این ویدئو شماره تلفن و پلاک خودروی راننده تپسی را هم رسانهای میکند و میگوید: «خودروهای اینترنتی قابلاعتماد نیستند. چون این مجموعهها در مواقع اضطراری هیچ کاری نمیتوانند بکنند. امیدوارم این اتفاق دیگر برای هیچ کس نیفتد و خواهش میکنم این ویدئو را به اشتراک بگذارید تا دختر دیگری قربانی نشود. من برادرم را داشتم، من شانس آوردم و توانستم از آن ماشین فرار کنم. اگر یک دقیقه بیشتر در آن ماشین میماندم، معلوم نبود که چه اتفاقی برای من بیفتد.»
-
تپسی چه میگوید؟
در این میان شرکت تپسی، برخی حرفهای دختر جوان را رد کرده و میگوید پیگیریهای امنیت تپسی بوده که باعث شده راننده، خودرو را متوقف کند و این خانم پیاده شود.
هومن دمیرچی، معاون عملیات تپسی درباره آخرین اقدامات انجامشده درخصوص دزدیده شدن این مسافر خانم توسط یکی از رانندگان این شرکت در ویدئویی گفته است: «ساعت ۱۶ و ۳۶ دقیقه – یعنی ۱۰ دقیقه بعد از شروع سفر – متوجه شدیم که مسافر ما دچار مشکل شده و احساس ناامنی کرده است. بلافاصله تیم پشتیبانی و امنیت تپسی با راننده تماس برقرار کرد و دستور توقف فوری ماشین را داد. صدای ضبطشده نشان میدهد که راننده بدون مقاومت و بلافاصله ماشین را متوقف و مسافر را پیاده کرده است.»
او ادامه میدهد: «بعد از پیاده شدن مسافر، حساب راننده را مسدود کردیم که تا قبل از روشن شدن ماجرا نتواند سفر دیگری با تپسی انجام بدهد. به مسافر هم پیشنهاد کردیم خودروی دیگری برایشان اعزام کنیم که اعلام تمایل نکردند. تماس تکمیلی از طرف تیم امنیت برای این با ایشان گرفته شد که اطلاعات بیشتری برای تشکیل پرونده دریافت کنیم.»
معاون عملیات تپسی میگوید: «سوابق این سفیر (راننده) نشان میدهد که در هیچکدام از سفرهای قبلیشان هیچ گزارش منفی علیهشان ثبت نشده بود و مثل همه سفیران تپسی، صلاحیت او هم توسط پلیس امنیت و اماکن تایید شده بود. خیلی متاسفیم که به این مسافر استرس وارد شد. ایشان مورد حمایت ما هستند. بروز رفتارهای نامناسب از سمت سفیران حتما تخلف است و ما قطعا با آن برخورد میکنیم.»
این مسئول تپسی میگوید: «الان مشغول انجام تحقیقات تکمیلی از سمت مسافران سفیر و همکاری با پلیس هستیم تا جزئیات و ابعاد کامل ماجرا روشن شود تا براساس آن اقدامات بعدی را انجام دهیم.»
-
اعتماد به خودروهای اینترنتی
اما صرف نظر از این که دختر جوان در گفتههای خود اغراق کرده یا نه و صرف نظر از این که شرکت تپسی چه برخوردی با راننده خاطی داشت، گزینش رانندگان یا سفیران خودروهای اینترنتی در ابتدای جذب رانندهها باید آنقدر سختگیرانه باشد که کوچکترین مزاحمتی برای مسافران به وجود نیاید.
شهروندان از تپسی و اسنپ نه تنها برای دسترسی راحت و هزینه مناسب آنها، بلکه بیشتر به خاطر امنیت بالایشان استفاده میکنند. اعتمادی که اگر خدشهدار شود، میتواند به قیمت سقوط و افتادن خودوهای اینترنتی به ورطه ورشکستگی تمام شود. چراکه ویدئوی دختر جوان، اولین اعتراض مسافران زن به امنیت پایین خودروهای اینترنتی نیست. پیش از این نیز بارها زنان و دختران زیادی در صفحات شخصی خود از تجارب مشابه سخن گفته و از این شرکتها خواستهاند که امنیت سفرها را هر طور که هست، تامین کنند.