همشهری آنلاین: رضا جوکار
امیر قلعهنویی دیشب هر چه در چنته داشت را برای عبور از استقلال و کابوس برکناری و یا استعفای تحمیلیاش رو کرد. از دادن بازوبند کاپیتانی به بازیکنی مانند نورافکن تا غائله بین دو نیمه و اخراجش از روی نیمکت سپاهان.
نیمه دوم دیدار سپاهان برابر استقلال تصویر واضح از سیمای مربی ای بود که در فوتبال ایران به بنبست تاکتیکی رسیده تا استیصال او در روزهای پایانی حضورش روی نیمکت تیم اصفهانی بیش از هر زمانی نمایانگر شود.
اما به چند ماه قبل برگردیم. زمانی که «امیر» در واماندگی فدراسیون فوتبال ایران بعد از افتضاح ویلموتس در مقدماتی جام جهانی،نیمکت تیم ملی را پیشکش خود میدید. کسی نفهمید این پیشنهاد از قوطی چه کسی بیرون آمد اما هر چه بود ژنرال سابق در کشاکش دعوای مدیران فدراسیون و باشگاه سپاهان مدتی را روی ابرها سیر کرد.
او «برند» خود را دوباره بازیافته میدید و حالا دوباره سر خواستنش دعوا بود. به بهانه دو نایب قهرمانی در لیگ برتر همراه با دو تیم اصفهانی او دوباره به گزینه اصلی فدراسیون فوتبال تبدیل شد.امیر به خوبی میدانست که نشستن روی نیمکت تیم ملی میتواند برچسب «مربی بیافتخار در سالهای اخیر» را بشوید و با خود ببرد. اما قرارداد سنگین خودش و تیم پرهزینهای که بسته بود به مدیران اصفهانی این حق را میداد که با جدایی سرمربی تیمشان مخالفت کنند.
حتی پیشنهاد نشستن همزمان روی نیمکت تیم ملی و سپاهان هم که نشات گرفته از همان تفکرات سنتی امیر بود باعث نشد تا او بعد از یک دهه دوباره حضور شگفتانگیز بر روی نیمکت تیم ملی را تجربه کند.
امیر در نهایت مجبور به ماندن در سپاهان شد. هر چند او تداوم حضورش در اصفهان را از سر وفاداری خواند و سعی کرد تا سپاهان و هوادارانش را وامدار رد کردن پیشنهاد نیمکت تیم ملی کند. او در یکی از کنفرانسهای خبری بعد از دیدار سپاهان دوباره پیشنهاد تیم ملی را به رخ کشید. اینکه مهم برای او دریافت این پیشنهاد بعد از گذشت ۱۵ سال از حضورش در تیم ملی است. پیشنهادی که قلعهنویی معتقد بود بیانگیر کیفیت فنی اوست.
با این همه نیم فصل کابوسوار سپاهان از راه رسید و تعطیلی لیگ هم چاره کار تیم بیمار او نبود.
سقف کوتاه کیفیت فنی امیر قلعهنویی هرگز در سالهای بیافتخار او بلندتر نشده بود. فرقی نمیکرد او بر روی نیمکت کدام تیم بنشیند. ژنرال سابق در پوستاندازی نسل مربیان داخلی و حضور مربیان باکیفیت خارجی جامانده بود و دیگر تنها یکی دو جین ستاره سبک و سیاق خاص مربیگری او برای رسیدن به افتخار کافی نبود.
هر چه از نیم فصل دوم گذشت هواداران سپاهان بیشتر حسرت مقاومت مدیران باشگاه نسبت به جدایی امیر را میخوردند. سپاهان با هر مربیای و با بازیکنانی که در اختیار داشت احتمالا توانایی کسب تنها ۴ برد در نیم فصل دوم را داشت اما قلعه نویی در اصفهان ماندگار شد تا ضعف او تنها دامن یک تیم باشگاهی را بگیرد.
تصور کنید بعد از توافق قلعهنویی و فدراسیون فوتبال، مدیران این فدراسیون توان راضی کردن مجموعه سپاهان برای پیوستن قلعهنویی به تیم ملی را داشتند. او حالا سرمربی تیم ملیای بود که شرایط بحرانی در مقدماتی جام جهانی دارد و برای رسیدن به دور دوم مقداتی جام جهانی حق کوچکترین لغزش را هم ندارد. کسی چه میداند شاید اسکوچیچ تیم ملی را راهی جام جهانی کند و شاید او هم در ادامه راه همانی نباشد که فوتبال ایران انتظارش را داشت اما دست کم انتخاب او مسیر فوتبال ملی ایران را از یک تصمیم انحرافی بازداشت.